جنگ سایبری پساجنگ: دگرگونی دکترین امنیت ملی ایران و اسرائیل

9 مهر 1404 - خواندن 4 دقیقه - 233585 بازدید
جنگ سایبری پساجنگ: دگرگونی دکترین امنیت ملی ایران و اسرائیل
۱. مقدمه

جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل تنها یک مواجهه نظامی کوتاه مدت نبود؛ این جنگ سرآغازی برای ورود جدی تر به عرصه ای بود که آن را «جنگ سایبری نسل جدید» می نامند. در این دوره، حملات سایبری نه تنها مکمل عملیات نظامی بودند، بلکه در بسیاری از موارد، کارکردی فراتر از حملات فیزیکی یافتند. این تجربه موجب شد تا دکترین امنیت ملی هر دو کشور به طور بنیادین بازتعریف شود.


۲. ویژگی های جنگ سایبری نسل جدید

مطالعات نشان می دهد که جنگ سایبری نوین دارای سه ویژگی کلیدی است:

  • تمرکز بر زیرساخت های حیاتی (برق، آب، انرژی، حمل ونقل) که باعث فلج شدن جامعه مدنی می شود
  • ادغام با جنگ هیبریدی، به گونه ای که حملات سایبری در هماهنگی با حملات هوایی یا موشکی اجرا می شوند
  • افزایش نقش هوش مصنوعی در شناسایی اهداف و اجرای خودکار حملات

۳. تحول دکترین امنیت ملی اسرائیل

اسرائیل همواره خود را «قدرت سایبری منطقه» معرفی کرده است، اما پس از جنگ اخیر، دکترین آن دچار تغییرات اساسی شد:

  • بازدارندگی سایبری فعال: اسرائیل از راهبرد دفاع صرف به سمت حملات پیش دستانه علیه شبکه های دشمن حرکت کرده است
  • توسعه زیرساخت های دفاعی مبتنی بر هوش مصنوعی برای شناسایی حملات زودهنگام 
  • نهادینه سازی سایبر در دکترین ملی: اکنون بخش سایبری هم سطح با ارتش، نیروی هوایی و اطلاعات جای گرفته است 

۴. تحول دکترین امنیت ملی ایران

ایران نیز از تجربه جنگ ۱۲ روزه به این نتیجه رسید که برای مقابله با تهدیدات اسرائیل باید ساختار امنیت ملی خود را بازسازی کند:

  • مقاومت شبکه ای: توزیع زیرساخت های حیاتی در چندین لایه و استفاده از شبکه های موازی داخلی 
  • تکیه بر بازیگران غیردولتی: گروه های هکری همسو در منطقه به عنوان «بازوی سایبری» ایران عمل می کنند
  • ترکیب جنگ روانی و سایبری: انتشار اطلاعات جعلی و اختلال در رسانه ها بخشی از استراتژی جدید ایران است 

۵. نقش بازیگران خارجی

هیچ جنگ سایبری بزرگی در خاورمیانه بدون حضور قدرت های خارجی معنا ندارد:

  • ایالات متحده و اتحادیه اروپا در تقویت توان دفاعی و تهاجمی سایبری اسرائیل نقش محوری دارند 
  • روسیه و چین به ایران در زمینه آموزش، انتقال تکنولوژی و پشتیبانی سیاسی کمک می کنند 

۶. پیامدها برای امنیت منطقه ای


  • افزایش جنگ های هیبریدی: احتمال دارد درگیری های آینده نه صرفا نظامی و نه صرفا سایبری، بلکه ترکیبی از هر دو باشد.
  • بازدارندگی دیجیتال: همان گونه که سلاح هسته ای موازنه قدرت قرن بیستم بود، اکنون «توان سایبری» به ابزار بازدارندگی قرن بیست ویکم بدل شده است
  • ناامنی مزمن در زیرساخت ها: هم ایران و هم اسرائیل در معرض تهدید دائمی علیه سیستم های حیاتی خود قرار دارند.

۷. نتیجه گیری

جنگ ۱۲ روزه نشان داد که امنیت ملی دیگر نمی تواند صرفا بر توان نظامی متکی باشد. ایران و اسرائیل هر دو در حال بازتعریف دکترین های امنیت ملی خود هستند، به گونه ای که سایبر نه تنها بخشی از این دکترین، بلکه هسته مرکزی آن محسوب می شود. آینده روابط این دو کشور و حتی امنیت خاورمیانه به شدت وابسته به این است که چگونه توان سایبری خود را توسعه دهند و چگونه می توانند قواعد نانوشته بازدارندگی سایبری را ایجاد کنند.