تاب آوری روانی (Psychological resilience)
در روان کاوی و نظریه های روان پویشی، تاب آوری (resilience) اخیرا به عنوان مفهومی کلیدی و در عین حال پیچیده تحلیل شده است — نه فقط به عنوان توان مقابله با ضربه، بلکه به مثابه فرآیندی پویا که ریشه در ساختار روانی، تاریخچه اولیه زندگی، روابط با دیگران (روابط شیء) و زمینه اجتماعی دارد.مفاهیم پایه روان کاوی درباره تاب آوری:
1. رابطه با دیگران و درون ذهنی سازی ها
تاب آوری تا حد زیادی به کیفیت روابط اولیه (مادر کودک، یا مراقب کودک) وابسته است، یعنی آنچه روان کاوی روابط شیء (object relations) نامیده است. روابطی ایمن، قابل پیش بینی، پاسخگو باعث می شوند که کودک بتواند اضطراب، فقدان یا آسیب را تحمل کند و درونی سازی منابع روانی برای مقابله شکل گیرد.
2. ایگو و سازوکارهای دفاعی
روان کاوی بر اهمیت ایگو و توانایی آن برای مدیریت تعارض های درونی تاکید دارد. تاب آوری به فرآیندهایی مثل تحمل تنش، تحمل ناسازگاری ها و اضطراب ها، توانایی فروکاستن (regulation) عواطف منفی بستگی دارد.سازوکارهای دفاعی سالم (نه انکار کامل یا سرکوب دائم) به فرد امکان می دهند که تجربه دردناک را به تدریج بپذیرد.
3. تجربه تروما (trauma) و رشد پس از آسیب
روان کاوان درباره این موضوع بحث کرده اند که چگونه آسیب ها (چه از نوع روانی اولیه، چه بعدها) نه فقط خطرناک اند بلکه امکان رشد روانی را نیز فراهم می کنند—اگر فرد بتواند با حمایت، بازتاب، فهم و بازسازی روانی آن ها را پردازش کند.
4. فرآیند روانی مداوم و تنظیم دینامیک
تاب آوری فقط یک ویژگی ثابت نیست، بلکه یک فرآیند روانی پویا است که تابع زمان، موقعیت ها، تغییرات زندگی و تعامل با محیط است. روان کاوان بر اینکه تاب آوری ممکن است در طول زندگی تغییر کند، تاکید دارند.
تاب آوری از نظر کوهات (Heinz Kohut)
کوهات در «روان کاوی خود» (Self Psychology) محور را بر انسجام خود (self-cohesion) و رابطه فرد با «خود-ابژه ها» (selfobjects) گذاشت.خود-ابژه ها یعنی دیگرانی که تجربه های حیاتی مثل تحسین، همدلی، آرامش یا همانندسازی را برای فرد فراهم می کنند.اگر در کودکی فرد در روابطش با خود-ابژه ها پاسخ های همدلانه و پایدار دریافت کند، یک خود منسجم شکل می گیرد.
این خود منسجم همان منبع اصلی تاب آوری روانی است: فرد می تواند شکست ها، ناکامی ها و تروماها را بهتر تحمل و پردازش کند، بدون آنکه دچار فروپاشی یا پراکندگی خود شود.برعکس، اگر این نیازهای بنیادی برآورده نشوند، خود شکننده می شود و در برابر فشارها و آسیب ها تاب آوری کاهش می یابد.
پس از نظر کوهات:
تاب آوری یعنی توانایی حفظ انسجام خود در مواجهه با ناکامی ها. این توانایی ریشه در روابط همدلانه اولیه و
تداوم تجربه ی خود-ابژه ای دارد.
تاب آوری از نظر سلمان اختر (Salman Akhtar)
اختر در نوشته هایش بیشتر روی هویت، فرهنگ، مهاجرت، ازخودبیگانگی و ترومای اجتماعی کار کرده است. دیدگاه او درباره تاب آوری را می توان در چند محور خلاصه کرد:
1. تاب آوری و هویت
او تاکید می کند که تاب آوری ارتباط نزدیکی با انسجام هویت دارد.
کسانی که هویت چندپاره یا مبهم دارند (مثلا مهاجرانی که بین دو فرهنگ مانده اند) ممکن است آسیب پذیرتر باشند.
اما همین تجربه ها می توانند منبع خلاقیت، انعطاف و تاب آوری مضاعف هم شوند، اگر فرد بتواند تعارضات را یکپارچه کند.
2. فرهنگ و تاب آوری
اختر نشان می دهد که تاب آوری نه فقط ویژگی فردی بلکه پدیده ای فرهنگی اجتماعی است.
افراد در جوامع مهاجر یا در موقعیت های حاشیه ای، با منابع روانی خاصی (مثلا حفظ پیوند با زبان، دین، سنت ها)
تاب آوری خود را تقویت می کنند.
3. مهاجرت و تروما
او مهاجرت را نوعی «ضربه روانی» می داند که هم فقدان به همراه دارد (از دست دادن ریشه ها، زبان، جایگاه) و هم فرصت های رشد.تاب آوری در این زمینه یعنی توان بازسازی پیوندهای روانی و اجتماعی در سرزمین جدید، بدون از دست دادن کامل ریشه های گذشته.
از نظرسلمان اختر:
تاب آوری فرآیندی هویتی و فرهنگی است، نه صرفا درون روانی. فرد با بازسازی هویت و برقراری ارتباط سالم با دو یا چند بستر فرهنگی می تواند حتی در شرایط فشار شدید، به رشد دست پیدا کند.

درمقاله ای در سال 2025باعنوان: «بررسی اثر الگوی روان پویشی علائم افسردگی، تاب آوری روان شناختی و خودگرایی بر بهزیستی دانشجویان دانشگاه با بهره گیری از روش ترکیبی سه مرحله ای دلفی فازی و مدل یابی معادلات ساختاری»
The impact of the psychodynamic model of depressive symptoms, psychological resilience, and egoism on the well-being among college students: a hybrid three-stage Fuzzy Delphi and structural equation modeling methodology
تعریف تاب آوری توانایی کاهش اثر منفی علائم افسردگی و حفظ سلامت روان؛ میانجی بین افسردگی و کیفیت زندگی انسجام خود (self-cohesion) حاصل از روابط همدلانه و پایدار با خود-ابژه ها توان بازسازی هویت و معنا در شرایط فشار روانی و فرهنگی؛ تاب آوری فرآیندی هویتی و اجتماعی.
نقش ایگو ایگوئیسم (egoism) نقش تعدیل کننده دارد؛ افرادی با ایگو قوی تر، اثر منفی افسردگی کمتر است ایگو منسجم، توان تنظیم هیجانات و محافظت از خود در برابر فروپاشی روانی ایگو به عنوان بخشی از هویت، در ترکیب با منابع فرهنگی و اجتماعی تاب آوری را تقویت می کند.
سازوکارها / چگونه عمل می کند:تاب آوری میانجی است؛ ایگو اثر منفی افسردگی را تعدیل می کند؛ تعامل بین علائم هیجانی، شناختی، جسمانی و رفتاری روابط خود-ابژه ها، تجربه همدلی و پاسخ دهی پایدار باعث شکل گیری منابع روانی می شوند بازسازی هویت، معنا دادن به تجربه های آسیب زا، حفظ پیوندها و فرهنگ و انعطاف پذیری روانی.
کاربرد بالینی:افزایش تاب آوری و توسعه ایگو از طریق مداخلات روان پویشی و آموزشی تمرکز بر تثبیت خود و ایجاد رابطه همدلانه در درمان بلندمدت توجه به زمینه فرهنگی و اجتماعی؛ کمک به بازسازی هویت و مقابله با ترومای اجتماعی و مهاجرت
پیامدها / اهداف کاهش اثر افسردگی بر سلامت روان، افزایش کیفیت زندگی تاب آوری روانی و حفظ انسجام خود، مقاومت در برابر فشارهای روانی تاب آوری در مواجهه با آسیب ها و فشارهای اجتماعی، رشد پس از آسیب (Post-traumatic growth)
ترجمه بخش های کلیدی مقاله ۲۰۲۵
افسردگی یکی از مشکلات روانی شایع در دانشجویان است و می تواند کیفیت زندگی و سلامت روان آنها را کاهش دهد. در نظریه روان پویشی، علائم افسردگی شامل مولفه های هیجانی، شناختی، جسمانی و رفتاری است. تاب آوری روانی و ایگو می توانند اثر منفی افسردگی را تعدیل کنند و نقش میانجی و تعدیل کننده دارند.تاب آوری روانی به عنوان فرآیندی درونی عمل می کند که توانایی فرد در مقابله با تعارض ها و فشارهای روانی را افزایش می دهد.ایگو قوی و منسجم می تواند اثر مخرب علائم افسردگی را کاهش دهد و حفاظت روانی فراهم کند.تاب آوری روانی (Psychological resilience) توانایی کاهش اثر منفی علائم افسردگی و حفظ سلامت روان؛ نقش میانجی بین فشار روانی و کیفیت زندگی .ایگوئیسم (Egoism) درجه ای از انسجام و قدرت ایگو که اثر منفی افسردگی را تعدیل می کند؛ مشابه مفهوم ایگو منسجم در روان کاوی خود کوهات.
علائم افسردگی شامل مولفه های هیجانی، شناختی، جسمانی و رفتاری که می توانند بر کیفیت زندگی اثر منفی بگذارند.
روش تحقیق ،روش ترکیبی شامل:
1. بررسی نظر کارشناسان با روش Delphi
2. پرسشنامه از ۱۳۳۶ دانشجو
3. مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)
ترکیب روش کمی و کیفی اجازه می دهد مفاهیم روانی ناخودآگاه و ساختار ایگو با داده های واقعی سنجیده شوند.
نتایج پژوهش :
1. رابطه مستقیم: علائم افسردگی با کیفیت پایین تر سلامت روان مرتبط هستند.
2. تاب آوری به عنوان میانجی: افراد با تاب آوری بالاتر اثر منفی افسردگی را کمتر تجربه می کنند.
3. ایگوئیسم به عنوان تعدیل کننده: افرادی که ایگو قوی تری دارند، اثر مخرب افسردگی کاهش می یابد.
تاب آوری شبیه منابع روانی کوهات است که در روابط همدلانه شکل می گیرد.
ایگو قوی، شبیه به ایگو منسجم کوهات، توان مقابله با فشار روانی و آسیب را افزایش می دهد.
بحث و نتیجه گیری
تاب آوری روانی و ایگو نقش حیاتی در حفظ سلامت روان دارند و می توانند اثرات منفی افسردگی را کاهش دهند.
مداخلات روان پویشی می توانند بر تقویت ایگو، بازتاب هیجانات و افزایش تاب آوری روانی تمرکز کنند.
یافته ها با نظریه کوهات و دیگر روان کاوان تطابق دارد: تاب آوری به منابع درونی و روابط حیاتی فرد بستگی دارد.
از دیدگاه اختر، تاب آوری می تواند در چارچوب اجتماعی و فرهنگی نیز شکل گیرد، به ویژه در جمعیت های تحت فشار.
کاربرد بالینی:
تمرینات روان کاوی شامل روایت سازی، تحلیل دفاع ها و تقویت انسجام خود می تواند تاب آوری را افزایش دهد.
توجه به عوامل محیطی و اجتماعی نیز ضروری است.