فروپاشی باغ شهر ایران زیر سایه سوداگری زمین | تبریز بدون باغ، شهری بی نفس

7 مهر 1404 - خواندن 6 دقیقه - 348 بازدید



 

تبریز در حافظه تاریخی ایران همواره شهری پیشرو و اثرگذار بوده است؛ شهری که نه تنها در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نقش تعیین کننده ای ایفا کرده، بلکه همواره به عنوان یکی از زیباترین و آبادترین شهرهای کشور شناخته شده است. در این میان، باغ ها و فضای سبز تبریز بخشی جدایی ناپذیر از هویت این شهر بودند. بسیاری از سیاحان و مورخان که در دوره های مختلف به تبریز سفر کرده اند، از باغ های سرسبز و خوش منظر آن سخن گفته اند و در منابع تاریخی، تبریز را «باغ شهر» نامیده اند. اما امروز این عنوان بیش از آنکه بازتاب واقعیت باشد، یادآور گذشته ای است که به تدریج در حال محو شدن است. باغ هایی که زمانی چون ریه های تنفسی شهر عمل می کردند و در کنار بازار تاریخی، محلات قدیمی و بناهای فرهنگی، روح تبریز را شکل می دادند، اکنون در برابر هجوم برج ها و مجتمع های تجاری در سکوت نابود می شوند.

مرگ تدریجی باغ شهر تبریز

در طول دهه های اخیر، روند تخریب باغ ها و فضاهای سبز سنتی تبریز شدت یافته است. به جای آنکه باغ های قدیمی بازسازی و در قالب میراث طبیعی و فرهنگی حفظ شوند، به تدریج به اراضی مسکونی و تجاری بدل شده اند. این روند نه تنها سیمای شهری را دگرگون کرده، بلکه پیامدهای عمیقی در حوزه محیط زیست، فرهنگ و اجتماع به جا گذاشته است. بر اساس آمارهای رسمی شهرداری و سازمان محیط زیست، سرانه فضای سبز در تبریز به طور متوسط حدود ۱۲ مترمربع برای هر نفر است، در حالی که استاندارد جهانی میانگین ۱۵ تا ۲۰ مترمربع را توصیه می کند. این شکاف آماری به خوبی نشان می دهد که ظرفیت زیست پذیری شهر به طور جدی تحت تاثیر ساخت وسازهای بی رویه قرار گرفته است. باغ هایی که روزگاری در مناطق ولیعصر، رشدیه، ائل گلی و بخش های شرقی تبریز گسترده بودند، امروز یا کاملا نابود شده اند یا تنها ردی از آن ها در نام محلات باقی مانده است.

پیامد این روند تنها به آمار و ارقام محدود نمی شود. تبریز با قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی خاص و تحت تاثیر اقلیم سرد و خشک، همواره به فضای سبز برای تعدیل دما و کیفیت هوا نیاز داشته است. حذف باغ ها و کاهش پوشش گیاهی موجب افزایش آلودگی هوا، تشدید پدیده جزیره حرارتی شهری و کاهش کیفیت زندگی شهروندان شده است. تابستان های تبریز که در گذشته به لطف باغ ها و درختان نسیمی خنک و هوایی معتدل داشت، امروز با موج های گرما و خشکی بیشتری همراه است. این تغییرات نه تنها زیست محیطی بلکه اجتماعی نیز هستند، زیرا باغ ها محلی برای جمع های خانوادگی، سنت های اجتماعی و بخشی از حافظه جمعی مردم بودند. تخریب این فضاها به معنای از بین رفتن بخشی از خاطرات مشترک نسل هاست.

از «باغ شهر» تا «برج شهر»؛ تغییر چهره تاریخی تبریز

از سوی دیگر، از بین رفتن باغ ها به هویت فرهنگی تبریز آسیب زده است. همان شهری که به واسطه پیشگامی در صنعت، تجارت و فرهنگ شناخته می شد، امروز در خطر از دست دادن بخشی از چهره اصیل خود قرار دارد. بسیاری از گردشگران که برای بازدید از تبریز سفر می کنند، انتظار دیدن شهری سبز و زیبا را دارند، اما با صحنه ای از ساختمان های بلند و فضاهای محدود سبز روبه رو می شوند. این وضعیت، تصویر تبریز را در ذهن جامعه ایرانی و حتی فراتر از مرزها تغییر می دهد و می تواند ظرفیت های گردشگری شهر را تضعیف کند.

ریشه های این بحران را باید در چند عامل جست وجو کرد. نخست، سوداگری زمین و نگاه صرفا اقتصادی به اراضی شهری که در بسیاری از موارد بر منافع عمومی ترجیح داده شده است. تبدیل باغ ها به برج ها و مجتمع ها سود سرشاری برای برخی افراد به همراه دارد، اما هزینه آن را همه شهروندان می پردازند. دوم، ضعف نظارت و نبود سیاست های جدی و پایدار در حوزه مدیریت شهری است. قوانین مربوط به حفاظت از باغ ها در بسیاری از موارد یا اجرا نشده یا با تغییر کاربری های موردی نقض شده اند. سوم، غفلت رسانه ها و نخبگان از اهمیت این موضوع است. در حالی که بسیاری از مسائل روزمره به سرعت در فضای رسانه ای بازتاب می یابند، بحران باغ های تبریز در سکوت و بی توجهی در حال گسترش است.

با این همه، هنوز فرصت برای تغییر مسیر وجود دارد. باغ های باقی مانده تبریز را می توان به عنوان میراث طبیعی و فرهنگی ثبت و حفاظت کرد. بازآفرینی شهری باید به گونه ای باشد که باغ ها و فضاهای سبز نه مزاحم توسعه، بلکه بخشی از آن تلقی شوند. تجربه بسیاری از شهرهای بزرگ جهان نشان می دهد که حفاظت از فضاهای سبز نه تنها مانعی برای رشد نیست، بلکه عامل اصلی پایداری و جذابیت شهری به شمار می رود. در تبریز نیز می توان با تدوین طرح های جامع شهری، استفاده از ابزارهای قانونی و حمایت های اجتماعی، باغ های باقی مانده را نجات داد و حتی بخشی از باغ های از دست رفته را احیا کرد.

آوار برج ها بر نفس های سبز تبریز

مسئولیت این کار تنها بر عهده مدیران شهری نیست. دانشگاه ها، رسانه ها، انجمن های مردمی و خود شهروندان باید این موضوع را به یک مطالبه عمومی بدل کنند. همان گونه که تبریز در تاریخ خود بارها نشان داده است که مردم آن می توانند پیشگام تغییر و اصلاح باشند، امروز نیز می توان با آگاهی بخشی و همبستگی اجتماعی، مانع نابودی کامل باغ ها شد. سکوت در برابر این روند به معنای پذیرش آینده ای است که در آن تبریز دیگر با باغ ها و سبزی شناخته نمی شود، بلکه با برج ها و سیمان و آسفالت.

در نهایت باید پذیرفت که اگر امروز اقدامی جدی صورت نگیرد، فردا تنها در کتاب ها و خاطرات از باغ های تبریز سخن گفته خواهد شد. شهری که روزگاری باغ شهر ایران نام داشت، شایسته نیست هویتی سبز و زنده خود را در برابر سودجویی و بی توجهی از دست بدهد. اکنون زمان آن رسیده است که نهادهای مسئول، نخبگان و مردم دست به دست هم دهند تا این میراث طبیعی و اجتماعی حفظ شود. بازاندیشی در الگوی توسعه شهری، تنها راهی است که می تواند آینده ای پایدار و شایسته برای تبریز رقم بزند. اگر باغ ها بمانند، تبریز می ماند؛ اگر نه، تنها نامی از باغ شهر در کتاب ها خواهد ماند.


*نویسنده: موسی کاظم زاده؛ قابل دسترسی هم در سایت بازار تبریز آنلاین

https://bazartabrizonline.ir