فرزندخواندگی بایدها و نبایدها

3 مهر 1404 - خواندن 10 دقیقه - 61 بازدید

فرزند خواندگی 


در بررسی و مطالعه و مشاوره با کودکان و خانواده های که کودکی را به فرزند خواندگی گرفته اند، این که چه زمانی این مسئله با کودک مطرح شود این نتایج به دست آمده است.



موضوع فرزندخواندگی یک مسئله بسیار شخصی و مهم در زندگی کودک و خانواده است و متخصصان در این زمینه توصیه های مختلفی دارند. با این حال، یک توافق کلی وجود دارد که صداقت، زودهنگام بودن، و تدریجی بودن در بیان این حقیقت، بهترین رویکرد است.


خلاصه توصیه های کارشناسان در مورد بهترین سن و نحوه عنوان کردن موضوع فرزندخواندگی:


۱. بهترین سن برای شروع گفتگو: سنین پیش از دبستان (۳ تا ۵ سالگی)


بهترین زمان برای شروع معرفی این مفهوم در سنین پایین است، معمولا ۳ تا ۵ سالگی (دوران پیش دبستانی) یا حتی زودتر.


چرا؟ در این سن، کودک کنجکاو است و مفاهیم را به صورت ساده می پذیرد. هدف این است که فرزندخواندگی یک "راز" نباشد، بلکه بخشی طبیعی از داستان زندگی کودک باشد که از همان ابتدا در مکالمات روزمره گنجانده شده است.


نحوه بیان: در این سن، باید موضوع را به شیوه ای بسیار ساده، مثبت و در قالب داستان یا بازی مطرح کنید.


۲. زمان تعمیق و شفاف سازی: سنین دبستان (۶ تا ۱۰ سالگی)


در این بازه سنی، به خصوص حدود ۷ تا ۹ سالگی، کودک درک عمیق تری از خانواده، روابط و مفاهیم پیچیده تر پیدا می کند.


چرا؟

 کودک در این سن ممکن است سوالات بیشتری بپرسد و نیاز به جزئیات شفاف تری داشته باشد. همچنین، اگر تا این سن حقیقت را نداند، ممکن است در مدرسه یا از طریق دیگران مطلع شود که می تواند به احساس شوک، خیانت یا عدم اعتماد به والدین منجر شود. سازمان بهزیستی نیز گاهی بر گفتن حقیقت تا حدود ۸ سالگی تاکید می کند.



نحوه بیان: در این مرحله باید شفاف تر صحبت کنید و اطلاعات بیشتری را متناسب با درک کودک ارائه دهید.



نکات طلایی برای والدین:

صداقت کامل: هرگز واقعیت را پنهان نکنید یا دروغ نگویید. حقیقت باید از زبان شما شنیده شود نه از زبان دیگران.


لحن مثبت: فرزندخواندگی را یک انتخاب عاشقانه و مثبت برای تشکیل خانواده معرفی کنید. (مثلا: "تو با عشق و با دقت توسط ما انتخاب شدی.")



پرهیز از تحقیر والدین زیستی: در مورد خانواده بیولوژیکی کودک با احترام صحبت کنید و به هیچ وجه آنها را مورد انتقاد یا قضاوت قرار ندهید. توضیح دهید که آنها احتمالا در شرایطی نبودند که بتوانند از کودک نگهداری کنند.



مشورت با متخصص: حتما قبل و در طول این فرآیند، از مشاوران و روانشناسان متخصص در زمینه فرزندخواندگی کمک بگیرید تا بهترین روش و زبان را برای فرزند خاص خودتان بیابید.



پرهیز از دوران نوجوانی: دوران نوجوانی (بلوغ) به دلیل بحران هویت و حساسیت های خاص این دوره، معمولا بدترین زمان برای بیان ناگهانی این حقیقت است.



خلاصه توصیه های کارشناسان در مورد بهترین سن و نحوه عنوان کردن موضوع فرزندخواندگی:


۱. بهترین سن برای شروع گفتگو: سنین پیش از دبستان (۳ تا ۵ سالگی)


بهترین زمان برای شروع معرفی این مفهوم در سنین پایین است، معمولا ۳ تا ۵ سالگی (دوران پیش دبستانی) یا حتی زودتر.


چرا؟ در این سن، کودک کنجکاو است و مفاهیم را به صورت ساده می پذیرد. هدف این است که فرزندخواندگی یک "راز" نباشد، بلکه بخشی طبیعی از داستان زندگی کودک باشد که از همان ابتدا در مکالمات روزمره گنجانده شده است.


نحوه بیان: در این سن، باید موضوع را به شیوه ای بسیار ساده، مثبت و در قالب داستان یا بازی مطرح کنید.


۲. زمان تعمیق و شفاف سازی: سنین دبستان (۶ تا ۱۰ سالگی)


در این بازه سنی، به خصوص حدود ۷ تا ۹ سالگی، کودک درک عمیق تری از خانواده، روابط و مفاهیم پیچیده تر پیدا می کند.


چرا؟ کودک در این سن ممکن است سوالات بیشتری بپرسد و نیاز به جزئیات شفاف تری داشته باشد. همچنین، اگر تا این سن حقیقت را نداند، ممکن است در مدرسه یا از طریق دیگران مطلع شود که می تواند به احساس شوک، خیانت یا عدم اعتماد به والدین منجر شود. سازمان بهزیستی نیز گاهی بر گفتن حقیقت تا حدود ۸ سالگی تاکید می کند.


نحوه بیان: در این مرحله باید شفاف تر صحبت کنید و اطلاعات بیشتری را متناسب با درک کودک ارائه دهید.


نکات طلایی برای والدین:


صداقت کامل: هرگز واقعیت را پنهان نکنید یا دروغ نگویید. حقیقت باید از زبان شما شنیده شود نه از زبان دیگران.


لحن مثبت: فرزندخواندگی را یک انتخاب عاشقانه و مثبت برای تشکیل خانواده معرفی کنید. (مثلا: "تو با عشق و با دقت توسط ما انتخاب شدی.")


پرهیز از تحقیر والدین زیستی: در مورد خانواده بیولوژیکی کودک با احترام صحبت کنید و به هیچ وجه آنها را مورد انتقاد یا قضاوت قرار ندهید. توضیح دهید که آنها احتمالا در شرایطی نبودند که بتوانند از کودک نگهداری کنند.


مشورت با متخصص: حتما قبل و در طول این فرآیند، از مشاوران و روانشناسان متخصص در زمینه فرزندخواندگی کمک بگیرید تا بهترین روش و زبان را برای فرزند خاص خودتان بیابید.


پرهیز از دوران نوجوانی: دوران نوجوانی (بلوغ) به دلیل بحران هویت و حساسیت های خاص این دوره، معمولا بدترین زمان برای بیان ناگهانی این حقیقت است.


نحوه مطرح کردن این موضوع با کودک با توجه به رویکردهای روانشناسی چگونه است؟


پاسخ کوتاه این است که بهترین رویکرد روانشناسی، گفتگوهای زودهنگام، صادقانه و مداوم در طول سال های رشد کودک است. هدف این است که فرزندخواندگی یک "راز" نباشد، بلکه بخشی طبیعی و مثبت از داستان زندگی او باشد.


در اینجا نحوه گفتن این موضوع به کودک با توجه به رویکردهای روانشناسی در مراحل مختلف رشد آمده است:


۱. اصل کلی: زودهنگام و مداوم (Early and Ongoing)


رویکردهای روانشناسی مدرن قویا توصیه می کنند که این موضوع هر چه زودتر مطرح شود.


بهترین زمان برای شروع: سنین ۳ تا ۵ سالگی (پیش از دبستان).


چرا؟ کودک در این سن درکی انتزاعی از موضوع ندارد و می تواند آن را به عنوان یک واقعیت ساده درباره خانواده بپذیرد. مطرح کردن موضوع قبل از اینکه کودک آن را به عنوان یک "راز" بشنود، از آسیب های روانی بعدی جلوگیری می کند.


نحوه بیان: فرزندخواندگی را به شیوه ای ساده، با زبان مثبت و در قالب داستان های شیرین بیان کنید. مثلا: "تو توی شکم مامان دیگه ای رشد کردی، اما ما تو رو با عشق انتخاب کردیم تا مامان و بابای همیشگیت باشیم."


۲. رویکرد گفت وگو در مراحل سنی


سن کودک درک روانشناختی کودک نحوه طرح موضوع و تمرکز اصلی۳ تا ۵ سالگی درک ساده و عینی از مفاهیم. (نیاز به قصه و بیان ساده)تمرکز بر عشق و انتخاب: از کتاب های مصور یا داستان های ساده استفاده کنید. روی این نکته تاکید کنید که «ما خیلی دنبال تو گشتیم، تو از قلب ما اومدی.»۶ تا ۸ سالگیکنجکاوی بیشتر، شروع درک تفاوت ها و شباهت ها. (پرسشگری درباره جزئیات)تمرکز بر شفافیت: با توجه به سوالات کودک، جزئیات بیشتری را صادقانه بیان کنید (مانند فرآیند بهزیستی یا اینکه مادر بیولوژیک قادر به نگهداری نبوده است). لحن را همچنان مثبت و حامیانه نگه دارید. 

۹ تا ۱۲ سالگی درک عمیق تر از روابط و مفاهیم انتزاعی (مانند مرگ، جدایی، فداکاری).تمرکز بر هویت و احساسات: کودک در این سن ممکن است سوالات سخت تری بپرسد و احساسات متناقض (غم، خشم، کنجکاوی درباره والدین زیستی) را تجربه کند. به او اجازه دهید احساساتش را ابراز کند و تاکید کنید که حق دارد درباره گذشته اش بداند.نوجوانی (بعد از ۱۲ سال)در بحران هویت است و به دنبال استقلال می گردد. (بدترین زمان برای فاش کردن ناگهانی)اگر تا این سن مطرح نشده، باید با مراقبت شدید و کمک یک روانشناس این کار انجام شود. در غیر این صورت، می تواند به بحران هویت و عدم اعتماد شدید منجر شود.


۳. تکنیک های روانشناختی مهم


تاکید بر «انتخاب» و «عشق»: به جای تمرکز بر "از دست دادن" یا "رها شدن" توسط والدین زیستی، روی این موضوع تمرکز کنید که چقدر او برای شما خاص بوده و شما با تمام وجود او را انتخاب کرده اید.


صداقت درباره ریشه ها (Ancestry): باید این واقعیت را بپذیرید که کودک دو داستان برای ریشه هایش دارد. به جای نادیده گرفتن والدین زیستی، با احترام به آنها اشاره کنید. از توهین یا قضاوت درباره آن ها پرهیز کنید، زیرا کودک بخشی از وجود خود را در آن ها می بیند.


تشویق به سوال: یک محیط امن ایجاد کنید که کودک بداند می تواند هر سوالی را بدون ترس از ناراحت کردن شما بپرسد. در طول سال های متمادی، ممکن است یک سوال را بارها بپرسد و هر بار به پاسخ متناسب با سنش نیاز دارد.


استفاده از منابع تخصصی: از کتاب های کودکانه و داستان هایی که به موضوع فرزندخواندگی می پردازند، استفاده کنید. این کار گفت وگو را طبیعی تر و ملموس تر می کند.


آمادگی برای احساسات: انتظار داشته باشید که کودک در سنین مختلف ممکن است غم، خشم یا حس تردید را تجربه کند. این واکنش ها طبیعی است و والدین باید آن ها را بپذیرند و به کودک اطمینان دهند که این احساسات باعث نمی شود کمتر دوست داشته شوند. حمایت عاطفی بی قید و شرط کلید اصلی است.