پاییز فصلی برای اندیشیدن، برای رها کردن، و ایمان داشتن به رویشی دوباره.

1 مهر 1404 - خواندن 2 دقیقه - 412 بازدید

پاییز، فصلی ست که هم اندوه را در دل دارد و هم امید را.

اندوه پایان تابستان و روزهای بلند،

و امید بارانی که می شوید، می رویاند و جان تازه می بخشد.



ای پاییز!

تو به ما می آموزی که رفتن هم می تواند زیبا باشد،

که رها کردن، همیشه به معنای خاموشی نیست،

که برگ اگر بر زمین افتد، باز هم چرخه زندگی را ادامه می دهد.

پاییز، فصل دگرگونی و راز،

زمانی که خورشید نرم تر می تابد و برگ ها جامه ای زرین بر تن می کنند.

آوای خش خش برگ های ریخته، شعری ست که باد بر زمین می نویسد.

باران های کوتاه و عطر خاک نم خورده، دلی را به آرامش می خواند.

پاییز، آینه ای ست از گذر عمر؛

یادآور این که زیبایی همیشه در شکوفه و سبزی نیست،

که در رنگ کهربایی برگ ها و در غروب های نارنجی نیز جادویی نهفته است.

این فصل، دفتر خاطراتی ست از دلتنگی و امید،

از پایان و آغازی دیگر.

«و وقتی پاییز رسید

و زمین خیس شد از باران

من از خودم عبور کردم

و به درختان خیره شدم

که برگ های زردشان

مثل سکوت فرو ریخته بود.»

پاییز یعنی رنگ، یعنی عطر خاک نم خورده،

یعنی صدای برگ هایی که زیر پا قصه می گویند.

فصلی برای اندیشیدن،

برای رها کردن،

و ایمان داشتن به رویشی دوباره. 


 یک متن دلی برای پاییز زیبا