یاریار و رسانه های نوین: بازتولید هویت و سرمایه اجتماعی در نسل های جوان ایل بهمئی

27 شهریور 1404 - خواندن 7 دقیقه - 218 بازدید

مقدمه

«یاریار» یکی از مهم ترین آوازها و آیین های شفاهی ایل بهمئی است که سابقه ای طولانی در مناسک جمعی، سوگواری و جشن ها دارد. این سنت نه تنها بعد موسیقایی دارد، بلکه نقش بنیادین در بازتولید انسجام اجتماعی، همبستگی جمعی و هویت ایلی ایفا می کند. با گذر زمان و گسترش فناوری های دیجیتال، امکان ضبط، بازتولید و انتشار یاریار در فضای دیجیتال فراهم شده است؛ امری که می تواند نقش این آیین را در عصر مدرن تقویت یا تغییر دهد.

پرسش اصلی این مقاله آن است که چگونه یاریار از طریق رسانه های نوین بازتولید و منتقل می شود و چه تاثیری بر سرمایه اجتماعی و هویت فرهنگی نسل های جوان ایل بهمئی دارد؟ این پرسش اهمیت علمی و عملی دارد، زیرا می تواند نشان دهد سنت های شفاهی چگونه با ابزارهای مدرن سازگار می شوند و چه نقشی در استمرار هویت قومی و انتقال ارزش ها میان نسل ها دارند.

هدف این مقاله بررسی یاریار در چارچوب سرمایه اجتماعی، هویت جمعی و بازتولید فرهنگی نسل جوان از طریق رسانه های دیجیتال است. رویکرد مقاله کیفی و مردم نگارانه است و با ترکیب تحلیل جامعه شناختی، مرور پیشینه علمی و ارائه مثال های کاربردی، نشان می دهد چگونه این سنت بومی با رسانه های نوین همزیستی دارد و ظرفیت های نوینی برای انتقال فرهنگ و انسجام اجتماعی ایجاد می کند.

1- مرور مفهومی و پیشینه علمی

مفهوم سرمایه اجتماعی در جامعه شناسی به شبکه ها، اعتماد متقابل و روابطی اشاره دارد که همکاری و انسجام اجتماعی را تسهیل می کنند. در جوامع عشایری و ایلی، سرمایه اجتماعی اغلب در قالب سنت ها، آیین ها و نهادهای فرهنگی بومی شکل می گیرد. یاریار نمونه ای بارز از چنین سنتی است که شبکه های اجتماعی را تقویت می کند و هویت جمعی و حافظه تاریخی ایل بهمئی را بازتولید می نماید.

مطالعات مردم شناسی در لرها و بختیاری ها نشان داده است که آوازهای جمعی و آیین های شفاهی، ابزار انتقال ارزش ها و تجربه های جمعی هستند. با ظهور رسانه های دیجیتال، این آیین ها قادرند فراتر از محدوده جغرافیایی ایل انتشار یابند و به نسل های جوان منتقل شوند.

در چارچوب نظری، یاریار را می توان در سه بعد بررسی کرد: 1. بعد هویتی: بازنمایی فرهنگ و ارزش های جمعی؛ 2. بعد ارتباطی: تقویت پیوندهای اجتماعی و همبستگی جمعی؛ 3. بعد مقاومتی: حفظ سنت و هویت فرهنگی در برابر تغییرات بیرونی.

علاوه بر این، تمرکز پژوهش بر نسل جوان و فضای دیجیتال است. نسل های جوان با دسترسی به رسانه های نوین می توانند یاریار را بازشناسی، تجربه و بازتولید کنند و بدین ترتیب هویت فرهنگی خود را تقویت نمایند. این بعد، اهمیت بازتولید فرهنگی و استمرار سرمایه اجتماعی در عصر دیجیتال را برجسته می کند.

2- تحلیل و تبیین

رسانه های نوین امکان تعامل میان نسل ها را فراهم کرده اند؛ نسل های جوان می توانند یاریار را از طریق شبکه های اجتماعی، ویدئوها و پلتفرم های صوتی تجربه و بازتولید کنند. این امر علاوه بر تقویت سرمایه اجتماعی سنتی ایل، موجب ایجاد سرمایه اجتماعی دیجیتال نیز می شود؛ یعنی شبکه ای مجازی از همبستگی و اعتماد که مکمل شبکه های سنتی است.

از نظر علت و معلولی، بازتولید یاریار در رسانه های نوین چند اثر کلیدی دارد: 1. پایداری فرهنگی: یاریار به عنوان نماد فرهنگی و تاریخی، با حضور در فضای دیجیتال، کمتر در معرض فراموشی و فرسایش قرار می گیرد. 2. انسجام اجتماعی و هویت جمعی نسل جوان: مشاهده و شنیدن یاریار در بستر دیجیتال، حس تعلق و همبستگی میان اعضای ایل و نسل های مختلف را افزایش می دهد. 3. انعطاف پذیری فرهنگی و نوآوری: نسل های جوان می توانند با ترکیب سبک های سنتی و مدرن، یاریار را بازتولید کنند و در محیط های شهری و دیجیتال قابل دسترس سازند.

تحلیل نشان می دهد که یاریار، علاوه بر حفظ هویت فرهنگی نسل های جوان، موجب تقویت سرمایه اجتماعی میان نسل ها و ایجاد پیوند میان سنت و مدرنیته می شود. پژوهش های مردم شناسی دیجیتال بیان می کنند که موفق ترین بازتولیدها آن هایی هستند که معنا و هویت جمعی را حفظ کرده و با ابزارهای نوین تلفیق کنند.

3- نمونه ها و شواهد کاربردی

مطالعات میدانی در میان ایل بهمئی نشان داده اند که یاریار در سال های اخیر با استفاده از تلفن های همراه و شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام، تلگرام و کانال های صوتی دیجیتال ضبط و منتشر شده است. به عنوان مثال، مراسم سوگواری یک ریش سفید با انتشار ویدئو در فضای مجازی، موجب شد اعضای ایل که در شهرها یا مهاجرت بودند، از راه دور نیز در تجربه جمعی مشارکت کنند.

برخی جوانان ایل، یاریار را با سبک های موسیقی مدرن تلفیق کرده و در پلتفرم های دیجیتال به اشتراک گذاشته اند. این کار باعث افزایش علاقه نسل جدید به آیین های محلی و ایجاد بستری برای بازتولید هویت فرهنگی و سرمایه اجتماعی دیجیتال شده است.

همچنین، کانال ها و پادکست های فرهنگی دیجیتال امکان مشارکت فعال نسل جوان در حفظ و بازتولید این سنت را فراهم می کنند. تجربه مشاهده و شنیدن یاریار از راه دور باعث تقویت حس تعلق، همدلی و انسجام میان اعضای ایل و نسل های مختلف می شود.

این شواهد نشان می دهند که یاریار به مثابه سرمایه اجتماعی نه تنها در حفظ هویت جمعی موثر است، بلکه رسانه های نوین فرصت های جدیدی برای بازتولید و استمرار آن فراهم آورده اند.

نتیجه گیری

یاریار در بستر ایل بهمئی نمونه ای روشن از پیوند میان سنت شفاهی و سرمایه اجتماعی است. بازتولید این آیین در رسانه های نوین، به ویژه در میان نسل های جوان، نشان می دهد که سنت های محلی می توانند در عصر دیجیتال حفظ و تقویت شوند. حضور یاریار در شبکه های اجتماعی و پلتفرم های دیجیتال، به ایجاد سرمایه اجتماعی دیجیتال، بازتولید هویت فرهنگی و تقویت همبستگی میان اعضای ایل کمک کرده است.

پرسش اصلی مقاله نشان داد که رسانه های دیجیتال با فراهم کردن امکان ضبط، نشر و بازتولید، به استمرار فرهنگی و هویتی یاریار کمک می کنند. نسل های جوان با مشارکت فعال در این فضاها، پیوند میان سنت و مدرنیته را برقرار کرده و ارزش ها و باورهای جمعی را بازتولید می نمایند.

پیامدهای این بحث برای مطالعات مردم شناسی، جامعه شناسی موسیقی و سیاست های فرهنگی مهم است. پژوهش های آتی می توانند به بررسی تعامل میان رسانه های نوین و دیگر آیین های شفاهی ایل ها بپردازند و نقش نسل های جدید در بازتولید سرمایه اجتماعی و هویت فرهنگی را تحلیل کنند.