دکتر حسام الدین رحیمی - اعدام های قبل از طلوع آفتاب
تحلیل تطبیقی مشروعیت و آثار اعدام های پیش از طلوع آفتاب در حقوق داخلی و اسناد بین المللی

نویسنده ****
دکتر حسام الدین رحیمی
استاد حقوق کیفری بین الملل دانشگاه های تهران
چکیده
اعدام به عنوان یکی از شدیدترین مجازات های سالب حیات، همواره محل بحث جدی در حوزه حقوق کیفری، حقوق بشر و مطالعات جرم شناسی بوده است. یکی از شیوه های خاص اجرای این مجازات در برخی نظام های حقوقی، تعیین زمان قبل از اذان صبح برای اجرای حکم است؛ زمانی که اغلب با محرمانگی، فشار روانی حداکثری بر محکوم علیه و محدودیت دسترسی او به وکیل و خانواده همراه است. این پژوهش با رویکردی حقوقی و جرم شناختی، به بررسی مشروعیت و آثار اجرای اعدام پیش از اذان صبح در نظام حقوقی ایران با تکیه بر قوانین داخلی از جمله قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری و همچنین در پرتو اسناد الزام آور بین المللی نظیر میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون منع شکنجه می پردازد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و گزارش های سازمان های معتبر حقوق بشری از جمله عفو بین الملل و سازمان حقوق بشر ایران است. یافته ها نشان می دهد که این شیوه اجرا، علاوه بر ایجاد ابهام در انطباق با اصل کرامت انسانی و حق دادرسی عادلانه، می تواند نوعی رفتار غیرانسانی یا حتی مصداق شکنجه روانی تلقی شود. از منظر بین المللی، تعیین چنین بازه زمانی نه تنها فاقد پشتوانه صریح حقوقی است، بلکه می تواند در تعارض مستقیم با تعهدات بین المللی کشور مجری قرار گیرد. بخش پایانی پژوهش ضمن طرح ایرادات وارده به این رویه، پیشنهادهایی عملی برای تغییر یا حذف آن از فرآیند اجرای مجازات اعدام ارائه می کند.
کلمات کلیدی : اعدام، اعدام پیش از اذان صبح، حقوق بشر، مشروعیت اعدام، مجازات سالب حیات، کرامت انسانی، شکنجه روانی، حقوق کیفری ایران، اسناد بین المللی، دادرسی عادلانه
Abstract
The death penalty, as one of the gravest forms of deprivation of life, has always been a focal point of intense debate in criminal law, human rights studies, and criminology. A distinctive method practiced in certain legal systems is the scheduling of executions before the dawn call to prayer, a timing often characterized by secrecy, maximum psychological pressure on the condemned, and restrictions on their access to attorney and family.This article, through a legal and criminological lens, examines the legitimacy and consequences of pre-dawn executions within the Iranian legal framework — with a focus on domestic statutes such as the Islamic Penal Code and the Code of Criminal Procedure — and in light of binding international instruments including the International Covenant on Civil and Political Rights (ICCPR) and the Convention Against Torture (CAT).The research adopts a descriptive–analytical approach, employing library-based resources and credible reports from international human rights organizations such as Amnesty International and Iran Human Rights.Findings suggest that this method of execution not only casts doubt on its compatibility with the principles of human dignity and the right to a fair trial, but may also amount to inhumane treatment, or even psychological torture. At the international level, fixing such an execution time lacks explicit legal justification and may directly conflict with the executing state’s international obligations.In its concluding section, the article reviews the main criticisms leveled against this practice and offers practical recommendations for its reform or removal from capital punishment procedures.
Key words: Death penalty, Pre-dawn execution, Human rights, Legitimacy of capital punishment, Capital punishment, Human dignity, Psychological torture, Iranian criminal law, International instruments, Fair trial
طرح مسئله
اعدام، که به معنای سلب حیات از یک فرد به حکم قانون است، به عنوان شدیدترین مجازات در بسیاری از نظام های حقوقی در طول تاریخ شناخته شده است. این مجازات، که به منظور کیفردهی، بازدارندگی، و گاهی اوقات اجرای عدالت تلقی می شود، همواره بحث برانگیز بوده و پیامدهای عمیق حقوقی، اخلاقی و اجتماعی را در پی داشته است. در نظام های حقوقی مختلف، اعدام به عنوان آخرین راهکار برای مقابله با جرایم بسیار سنگین، مانند قتل عمد، خیانت، یا جرایم علیه امنیت ملی، در نظر گرفته شده است. ماهیت اعدام، که پایان بخشیدن به زندگی یک انسان است، آن را از سایر مجازات ها متمایز می سازد. این تمایز، موجب شده تا بسیاری از کشورها در مورد لغو یا محدود کردن این مجازات به بازنگری جدی بپردازند. جایگاه اعدام در نظام های حقوقی را می توان از دو منظر بررسی کرد:
الف : منظر کیفرشناسی: از این منظر، اعدام به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف کیفری مانند تنبیه، اصلاح (که در مورد اعدام کمتر مصداق دارد)، و بازدارندگی عمومی و خصوصی تلقی می شود. طرفداران این دیدگاه، معتقدند که اعدام به عنوان شدیدترین مجازات، بیشترین اثر بازدارندگی را بر جامعه و افراد مجرم دارد.
ب: منظر حقوق بشری: از این دیدگاه، اعدام با اصول بنیادین حقوق بشر، به ویژه حق بر حیات، در تعارض است. منتقدان، اعدام را عملی غیرانسانی و تحقیرآمیز دانسته و بر لزوم جایگزینی آن با مجازات های جایگزین تاکید دارند.
قانون گذاری در مورد اعدام، همواره تحت تاثیر عوامل فرهنگی، مذهبی، و سیاسی جامعه بوده است. در جوامعی که دین نقش پررنگ تری در قانون گذاری دارد، احکام مذهبی در تعیین جرم انگاری و مجازات اعدام تاثیرگذار بوده اند. در مقابل، در نظام های سکولار، معیارهای فلسفی و حقوق بشری بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
سابقه اعدام به قدمت تاریخ بشریت است. در تمدن های باستانی، اعدام به اشکال مختلف و غالبا با خشونت فراوان اجرا می شد. در ایران باستان، مجازات اعدام برای جرایم مختلف از جمله شورش، سرقت، و قتل وجود داشت و اشکال متنوعی از قبیل مصلوب کردن، سوزاندن، و انداختن از ارتفاع در اجرای آن به کار می رفت.با ظهور ادیان توحیدی، از جمله اسلام، دیدگاه ها نسبت به مجازات اعدام تا حدودی متحول شد. شریعت اسلام، با تعیین حدود و قصاص، چارچوبی برای اجرای مجازات اعدام ارائه داد. در طول دوران اسلامی، اعدام به عنوان مجازات برخی جرایم حدی و قصاصی (قتل عمد) همچنان در نظام قضایی مورد استفاده قرار گرفته است. در دوران معاصر، با تاثیرپذیری از تحولات جهانی و ظهور مفاهیم حقوق بشر، بحث هایی در مورد لزوم لغو یا محدود کردن اعدام در بسیاری از کشورها آغاز شد. در قرن بیستم، موجی از لغو مجازات اعدام در کشورهای غربی آغاز گردید، اما همچنان در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، اعدام به عنوان مجازات قانونی وجود دارد.
در ایران، پس از انقلاب اسلامی، قوانین مجازات بر اساس فقه امامیه تدوین و بازنگری شد که در آن اعدام برای طیف وسیعی از جرایم، از جمله جرایم مرتبط با مواد مخدر، جرایم علیه امنیت، و جرایم منافی عفت، به عنوان مجازات پیش بینی شده است. این امر، ایران را در زمره کشورهایی قرار داده که بالاترین نرخ اجرای مجازات اعدام را دارند. در دوران قاجار و پهلوی، اجرای احکام اعدام، به خصوص برای جرایم سیاسی و امنیتی، و همچنین جرایم خشن، رایج بود. این اجراها، اغلب با حضور مقامات قضایی، نظامی، و گاهی اوقات نمایندگان مردم صورت می گرفت. در مورد زمان بندی اجرای این احکام، شواهد تاریخی نشان می دهد که اجرای آن ها در ساعات اولیه بامداد، نیز متداول بوده است. دلایل این امر، عمدتا حفظ نظم عمومی، جلوگیری از هرگونه تجمع و تشویش، و همچنین تسهیل در امور اداری و لجستیکی عنوان شده است.
در دوران رضا شاه، با تلاش برای مدرنیزاسیون نظام قضایی، قوانینی وضع شد که چارچوب اجرای مجازات اعدام را مشخص می کرد. با این حال، قدرت مطلقه شاه و رویکرد امنیتی دولت، باعث می شد که اجرای احکام، گاهی با سرعت و بدون رعایت کامل تشریفات قانونی صورت گیرد. پس از انقلاب اسلامی، قوانین مجازات، بر اساس فقه امامیه بازنگری و تدوین شد. قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱ و سپس قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، اعدام را به عنوان مجازات بسیاری از جرایم، از جمله جرایم مواد مخدر، سرقت حدی، لواط، و جرایم علیه امنیت ملی، پیش بینی کرده اند.
از همان ابتدای دهه ۱۳۶۰، اعدام های گسترده ای، به خصوص برای اعضای سازمان های مخالف نظام و همچنین مجرمان مواد مخدر، صورت گرفت. گزارش ها حاکی از آن است که بسیاری از این اعدام ها، به خصوص در دوره هایی که روند مبارزه با مواد مخدر تشدید می شد، در ساعات اولیه بامداد و به صورت جمعی صورت می گرفته است. این رویه، به تدریج به یک رویه معمول در سیستم قضایی ایران تبدیل شد.
دلایل اجرای احکام در ساعات پیش از طلوع آفتاب
در برخی نظام های حقوقی و قضایی، اجرای احکام در ساعات پیش از طلوع آفتاب، پدیده ای است که ریشه در ترکیبی از عوامل مذهبی، امنیتی، روان شناختی و اداری دارد. این اقدام معمولا با توجیهاتی همچون حفظ آرامش عمومی، کاهش حساسیت افکار عمومی و جلوگیری از تجمعات اعتراضی توجیه می شود. استناد به متون دینی یا روایات تاریخی که بر انجام مجازات ها در ساعات سحرگاه دلالت دارند، یکی از دلایل فرهنگی و مذهبی این تصمیم است. در این چارچوب، ساعت قبل از طلوع آفتاب زمانی قلمداد می شود که سکوت و خلوت نسبی، امکان اجرای حکم را با کمترین مداخله یا مزاحمت فراهم می کند. از سوی دیگر، بیداری محدود مردم در این ساعت، فضای اطلاع رسانی را کنترل کرده و انتشار تصاویر یا اخبار اجرای حکم را دشوارتر می سازد. برخی نهادهای قضایی و انتظامی، ساعات اولیه بامداد را از نظر امنیتی مناسب تر دانسته و معتقدند که در این زمان خطر واکنش های جمعی یا خشونت های احتمالی به حداقل می رسد. به لحاظ روان شناختی نیز، گفته می شود که محکومان در این ساعت کمتر در معرض اضطراب طولانی مدت پیش از اجرای حکم قرار می گیرند.
در سوی مقابل، این اقدام با ایرادهای پرشماری مواجه است که از منظر حقوقی، اخلاقی و اجتماعی قابل بررسی است. منتقدان معتقدند که اجرای احکام پیش از طلوع آفتاب، به دلیل کمبود شفافیت و پیشگیری از حضور ناظران مستقل، می تواند با اصل علنی بودن دادرسی و حق نظارت عمومی در تضاد باشد. محدود کردن دسترسی رسانه ها و نهادهای حقوق بشری به فرآیند اجرای حکم، زمینه سوءاستفاده و تخلف را فراهم می آورد. همچنین، اجرای حکم در چنین ساعات غیرمعمولی ممکن است حس بی عدالتی و پنهان کاری را در جامعه تقویت کند و باعث بی اعتمادی عمومی به سیستم قضایی شود. از منظر روانی و انسانی، بیدار کردن محکوم در دل شب یا سحرگاه و مواجه کردن او با اجرای حکم، به عنوان عاملی برای تشدید اضطراب و رنج روحی فرد مطرح می شود که می تواند با اصول کرامت انسانی ناسازگار باشد. برخی کارشناسان جرائم و مجازات ها نیز این اقدام را مغایر با اسناد بین المللی حقوق بشر، به ویژه میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، می دانند که بر منع رفتار غیرانسانی یا تحقیرآمیز تاکید دارد.
علاوه بر این، اجرای احکام قبل از طلوع آفتاب معمولا در سکوت خبری انجام می شود که می تواند جنبه بازدارندگی عمومی مجازات را نیز کاهش دهد، چرا که بخش بزرگی از جامعه اساسا از وقوع یا جزئیات آن بی خبر می ماند. این موضوع سبب می شود کارکرد اصلی مجازات، که همانا اصلاح رفتار و پیشگیری عمومی است، کم رنگ شود. گروهی از حقوقدانان، اجرای احکام در این ساعات را مخالف با اصل تناسب میان جرم و مجازات نیز می دانند، زیرا زمان و شیوه اجرا می تواند شدت مجازات را فراتر از آنچه حکم دادگاه مقرر کرده، افزایش دهد. از نظر حقوق تطبیقی، بسیاری از کشورها اجرای احکام را در روز و با حضور ناظران و رسانه ها انجام می دهند تا بر شفافیت و پاسخگویی نظارت شود. بعد اجتماعی این موضوع نیز اهمیت بالایی دارد، چرا که پنهان کاری در اجرای مجازات ها می تواند شکاف بین مردم و حاکمیت را عمیق تر کرده و زمینه ساز اعتراضات پنهانی یا نارضایتی عمومی شود. در بعد مذهبی، هرچند برخی به روایات تاریخی استناد می کنند، اما مخالفان بر این باورند که نص صریحی که الزام به اجرای حکم در ساعات پیش از طلوع آفتاب داشته باشد وجود ندارد و تفسیرهای زمان مند باید با توجه به شرایط امروز مورد بازنگری قرار گیرد.
به لحاظ مدیریتی، برخی مسئولان اجرای احکام این زمان را برای هماهنگی ماموران و جلوگیری از ایجاد ترافیک یا اختلالات روزمره مناسب می دانند، اما این توجیه نیز به چالش کشیده می شود، زیرا مدیریت صحیح منابع انسانی و زمان بندی می تواند در ساعات روز نیز انجام گیرد. محدود کردن اجرای حکم به نیمه شب یا سحر، نه تنها مزیت قطعی ندارد، بلکه ممکن است هزینه های امنیتی و لجستیکی را افزایش دهد، چرا که نیاز به آماده سازی و حفاظت در شرایط دشوار شبانه وجود دارد. افزون بر آن، طبق استانداردهای بین المللی دادرسی عادلانه، اجرای حکم باید در شرایطی انجام گیرد که امکان نظارت، اعتراض اضطراری یا بررسی دوباره در صورت کشف ادله جدید فراهم باشد؛ امری که در ساعات پیش از طلوع آفتاب تقریبا ناممکن است. این وضعیت همچنین می تواند منجر به تضعیف حس مسئولیت پذیری دستگاه قضایی شود، چرا که پنهان بودن فرآیند، میزان پاسخگویی را کاهش می دهد.
از دیدگاه حقوق بشر، برگزاری اجرای مجازات در این ساعات، خصوصا در مواردی که امکان گذشت یا جلب رضایت اولیای دم وجود دارد، با فلسفه فرصت دادن برای زندگی منافات دارد، زیرا زمان محدودی برای اقدامات نهایی باقی می گذارد. حتی از منظر افکار عمومی، اجرای حکم در تاریکی و سکوت ممکن است با بار معنایی «خفا» و «سری بودن» همراه شود و این برداشت را ایجاد کند که نظام قضایی به دنبال اجتناب از بررسی و نقد عمومی است. در حوزه جرم شناسی نیز، تحقیقات نشان داده اند که تاثیر مجازات بر کاهش جرم بیشتر به حتمیت و شفافیت آن مربوط است تا به زمان اجرای آن. بنابراین، اجرای حکم پیش از طلوع آفتاب که از هر دو عنصر شفافیت و علنی بودن به دور است، کارایی پیشگیرانه کمتری دارد.
این مسئله، در کنار تعارضات احتمالی با تعهدات بین المللی کشورها، موجب شده تا مدافعان حقوق بشر خواستار اصلاح رویه و محدودکردن یا حذف این شیوه شوند. در نهایت، تداوم چنین روندی نه تنها پرسش های بنیادینی درباره کارآمدی و مشروعیت ایجاد می کند، بلکه می تواند بر تصویر بین المللی نظام حقوقی و قضایی نیز تاثیرات منفی جدی بر جای بگذارد.
اجرای حکم اعدام در ساعات پایانی شب یا پیش از طلوع آفتاب، یکی از جنبه های مورد بحث در رویه قضایی ایران است. دلایل مختلفی برای این زمان بندی ذکر شده است
ایرادات و نقدها
۱. ایرادات حقوقی: تعارض با اصول آیین دادرسی عادلانه
اجرای حکم اعدام در ساعات پیش از اذان صبح، با اصول بنیادین آیین دادرسی عادلانه در تعارض است. این اصول، تضمین کننده حقوق متهم و عادلانه بودن فرایند قضایی هستند.
1. اصل علنی بودن دادرسی: اگرچه اجرای حکم اعدام به طور کلی نباید به صورت عمومی تماشاگر داشته باشد، اما فرایند قضایی مرتبط با آن، از جمله زمان اجرای حکم، باید شفاف باشد. اجرای حکم در تاریکی شب، دور از چشم ناظران عمومی، با روح این اصل منافات دارد. این امر، فرصت نظارت عمومی بر اجرای عدالت را کاهش می دهد.
2. اصل دسترسی به وکیل و حق دفاع : اجرای حکم اعدام در ساعات غیرمتعارف، ممکن است دسترسی فوری و موثر متهم به وکیل را با مشکل مواجه کند. در صورتی که وکیل در ساعات پایانی شب یا اوایل صبح در دسترس نباشد، متهم از حق دفاع موثر محروم خواهد شد.
3. حق بر اعتراض و تجدیدنظر: اگرچه حکم اعدام پس از طی مراحل قانونی و قطعیت یافتن صادر می شود، اما در برخی موارد، ممکن است نیاز به بررسی مجدد یا درخواست عفو فوری وجود داشته باشد. اجرای حکم در ساعات پیش از صبح، فرصت این گونه اقدامات را محدود می سازد.
4. اصل منع تبعیض :اجرای احکام اعدام به شیوه ای که جزئیات آن پنهان نگاه داشته می شود، می تواند احتمال تبعیض را در اجرای عدالت افزایش دهد.
5. اصل پیش بینی پذیری قانون : زمان بندی اجرای احکام باید بر اساس قوانین و رویه های شفاف و قابل پیش بینی صورت گیرد. اجرای احکام در ساعات غیرمعمول و بدون اعلام قبلی، می تواند این اصل را نقض کند.
6. اصل انسانیت در اجرای مجازات :اگرچه قانون، مجازات اعدام را پیش بینی کرده است، اما اجرای آن باید به گونه ای باشد که کمترین رنج و تحقیر را برای محکوم به همراه داشته باشد. اجرای حکم در تاریکی و خلوت شب، ممکن است رنج روانی محکوم را تشدید کند.
۲. ایرادات فقهی: دیدگاه مخالفان داخل حوزه علمی
در میان فقها و روحانیون، دیدگاه های متفاوتی در مورد زمان اجرای حدود و قصاص وجود دارد. هرچند برخی، با استناد به روایات و ملاحظات، اجرای حکم در ساعات غیرمعمول را موجه می دانند، اما گروهی نیز با این رویه مخالف هستند و ایرادات فقهی را مطرح می کنند.
1. عدم وجود دلیل قاطع شرعی برای اجرای پیش از صبح: بسیاری از فقها معتقدند که هیچ دلیل قاطع شرعی در روایات یا اجماع فقها، مبنی بر لزوم یا اولویت اجرای حدود و قصاص در ساعات پیش از اذان صبح وجود ندارد. استناد به برخی روایات، اغلب کلی و قابل تفسیر است و نمی تواند مبنای یک رویه اجرایی الزام آور باشد.
2. لزوم حضور شاهدان و قاضی: اجرای حدود و قصاص، به خصوص در زمان صدر اسلام، با حضور قاضی و شهود صورت می گرفته است. اجرای حکم در ساعات خلوت و بدون حضور ناظران کافی، با این سنت در تضاد است.
3. اهمیت سازی (به معنای اطلاع رسانی عمومی): برخی معتقدند که اجرای حدود، باید به گونه ای باشد که عموم جامعه از آن مطلع شوند تا اثر بازدارندگی آن محقق گردد. اجرای حکم در خفا، این هدف را تضعیف می کند.
4. نفی هتک حرمت (به معنای حفظ آبروی افراد): در حالی که برخی، اجرای پیش از صبح را به دلیل جلوگیری از هتک حرمت عمومی می دانند، برخی دیگر معتقدند که خود اجرای حکم در تاریکی شب، نوعی هتک حرمت به شخصیت انسانی فرد است و این هتک حرمت، از هتک حرمت ناشی از علنی بودن اجرا (با رعایت موازین)، بیشتر است.
5. اصل برائت و احتیاط در اجرا: در اجرای مجازات ها، به خصوص مجازات سالب حیات، اصل بر برائت و احتیاط است. اجرای حکم بدون رعایت کامل تشریفات و با عجله، ممکن است با این اصل در تضاد باشد.
6. تاثیر منفی بر تلقی عمومی از دین: اجرای احکام به شیوه هایی که با معیارهای حقوق بشری در تضاد تلقی می شود، می تواند تلقی عمومی از دین و نظام حقوقی مبتنی بر آن را در داخل و خارج از کشور، منفی سازد.
۳. ایرادات روان شناختی و اجتماعی: تشدید فشارهای روحی
اجرای حکم اعدام در ساعات پیش از اذان صبح، نه تنها ایرادات حقوقی و فقهی دارد، بلکه پیامدهای منفی روان شناختی و اجتماعی قابل توجهی نیز به همراه دارد.
1. تشدید اضطراب و ترس در محکوم: همانطور که در فصل سوم اشاره شد، اجرای حکم در ساعات پایانی شب، با ایجاد فضای وهم آلود و تنهایی، اضطراب و ترس از مرگ را در محکوم تشدید می کند. این زمان بندی، فرصت اندکی برای آمادگی روانی قبل از اجرای حکم فراهم می کند و شوک ناشی از آن را افزایش می دهد.
2. تجربه تلخ برای خانواده ها: خانواده های محکوم، اغلب در ساعات پایانی شب یا اوایل صبح، در انتظار خبر نهایی هستند. دریافت خبر اجرای حکم در این ساعات، ضربه روحی شدیدی به آن ها وارد می کند. این زمان، که زمان استراحت و آرامش است، به زمان اضطراب و ناامیدی تبدیل می شود.
3. کاهش ارزش زندگی در جامعه: اجرای احکام به صورت مخفیانه و در ساعات غیرمعمول، می تواند به کاهش ارزش زندگی انسانی در جامعه کمک کند. زمانی که اعدام به صورت یک رویداد عادی و دور از چشم مردم اتفاق می افتد، حساسیت جامعه نسبت به ارزش جان انسان کاهش می یابد.
4. تضعیف اعتماد عمومی به نظام قضایی: عدم شفافیت در اجرای احکام، و اجرای آن ها به شیوه ای که مورد انتقاد نهادهای حقوق بشری قرار می گیرد، می تواند اعتماد عمومی به نظام قضایی را تضعیف کند. مردم ممکن است تصور کنند که نظام قضایی، از رویه های عادلانه و شفاف فاصله گرفته است.
5. گسترش فضای ترس و ناامنی: اجرای احکام به صورت ناگهانی و در ساعات غیرمعمول، می تواند در جامعه، احساس ناامنی و ترس را گسترش دهد. افراد ممکن است این تصور را پیدا کنند که نظام قضایی، با قاطعیت و بدون ملاحظات انسانی عمل می کند.
6. تاثیر منفی بر وجهه بین المللی: اجرای احکام اعدام به شیوه ای که مورد انتقاد بین المللی قرار می گیرد، وجهه بین المللی کشور را مخدوش می کند و مانع از ارتقاء روابط دیپلماتیک و تجاری می شود.
7. عادی سازی خشونت: تکرار اجرای احکام به این شیوه، می تواند منجر به عادی سازی خشونت در جامعه شود. زمانی که خشونت دولتی به صورت گسترده و بدون اعتراض عمومی صورت می گیرد، تاثیر آن بر فرهنگ جامعه، منفی خواهد بود.
8. در مجموع، ایرادات حقوقی، فقهی، روان شناختی و اجتماعی، همگی بر لزوم بازنگری در رویه اجرای احکام اعدام در ساعات پیش از اذان صبح تاکید دارند.
تحلیل تطبیقی
۱. مقایسه با کشورهای دارای رویه مشابه (عربستان، چین)
برای درک بهتر جایگاه رویه اجرای احکام اعدام در ایران، مقایسه ای با دو کشوری که آمار بالایی از اجرای مجازات اعدام دارند، یعنی عربستان سعودی و چین، می تواند مفید باشد.
عربستان سعودی:
1. قوانین و مبانی: نظام حقوقی عربستان سعودی، بر پایه شریعت اسلامی (وهابیت) استوار است. مجازات اعدام در این کشور، برای طیف وسیعی از جرایم، از جمله قتل، مواد مخدر، و جرایم علیه امنیت ملی، وجود دارد.
2. زمان بندی اجرا: اجرای احکام اعدام در عربستان، غالبا با شمشیر و در ملاء عام صورت می گیرد. در برخی موارد، اجرای حکم در ساعات اولیه بامداد نیز گزارش شده است، اما تمرکز اصلی بر اجرای علنی آن است.
3. تمرکز بر جنبه بازدارندگی و اجرای حدود: اجرای احکام در عربستان، غالبا با تاکید بر جنبه بازدارندگی و اجرای حدود شرعی صورت می گیرد.
4. انتقادات: این کشور نیز، به دلیل آمار بالای اعدام، به ویژه اعدام های دسته جمعی و اعدام افراد زیر سن قانونی، مورد انتقاد شدید نهادهای حقوق بشری قرار دارد.
چین:
5. قوانین و مبانی: چین، کشوری است که بالاترین آمار اجرای مجازات اعدام در جهان را دارد. قوانین کیفری این کشور، طیف وسیعی از جرایم را مشمول مجازات اعدام قرار داده است، از جمله فساد مالی، قاچاق مواد مخدر، و جرایم اقتصادی.
6. زمان بندی اجرا: در چین، اجرای احکام اعدام غالبا با شلیک گلوله یا تزریق سمی صورت می گیرد. در مورد زمان بندی اجرا، گزارش ها حاکی از آن است که اجرای احکام در ساعات اولیه بامداد، به منظور جلوگیری از تجمع و هرگونه اعتراض، امری رایج است.
7. تمرکز بر ثبات اجتماعی و اقتصادی: دولت چین، اجرای مجازات اعدام را ابزاری برای حفظ ثبات اجتماعی و مقابله با جرایم مخل نظم اقتصادی و اجتماعی خود می داند.
8. عدم شفافیت: فرایند قضایی و آمارهای مربوط به اعدام در چین، به شدت مخفیانه است و اطلاع رسانی رسمی بسیار محدودی صورت می گیرد. نهادهای حقوق بشری، به دلیل این عدم شفافیت، با دشواری زیادی در دسترسی به اطلاعات دقیق مواجه هستند.
9. انتقادات: چین، به دلیل آمار بسیار بالای اعدام، نقض حقوق بشر، و عدم شفافیت، همواره مورد انتقاد جامعه جهانی قرار داشته است.
مقایسه با ایران
مشابهت ها:
آمار بالای اعدام: ایران، عربستان و چین، همگی در زمره کشورهایی هستند که بیشترین تعداد اجرای حکم اعدام را در جهان دارند.
اجرای احکام برای جرایم مواد مخدر: هر سه کشور، مجازات اعدام را برای جرایم مرتبط با مواد مخدر به طور گسترده اعمال می کنند.
استفاده از زمان بندی پیش از صبح: چین و تا حدودی ایران، برای جلوگیری از تجمع و افزایش کنترل، تمایل به اجرای احکام در ساعات اولیه بامداد دارند.
انتقادات حقوق بشری: هر سه کشور، به دلیل نقض حقوق بشر و آمار بالای اعدام، مورد انتقاد جامعه جهانی قرار دارند.
تفاوت ها:
مبانی حقوقی: در حالی که مبنای حقوقی عربستان، شریعت اسلامی (وهابیت) است، مبنای حقوقی ایران، فقه امامیه است. قوانین چین، رویکردی سوسیالیستی و سکولار دارد.
شیوه های اجرا: در عربستان، اجرای احکام غالبا با شمشیر و در ملاء عام است، در حالی که در ایران و چین، شیوه هایی مانند شلیک گلوله یا تزریق سمی رایج است.
شفافیت: ایران، نسبت به چین، شفافیت نسبی بیشتری در مورد آمارهای اعدام دارد، هرچند هنوز هم بسیاری از جزئیات اجرایی پنهان می ماند. عربستان نیز، به دلیل اجرای علنی، تا حدودی شفافیت بیشتری نسبت به چین دارد.
محیط بین المللی: ایران، در مقایسه با عربستان و چین، در محیطی با فشارهای بین المللی بیشتر در زمینه حقوق بشر قرار دارد.
در مجموع، رویه اجرای احکام اعدام در ساعات پیش از اذان صبح، در ایران، شباهت هایی با رویه های مشابه در کشورهایی مانند چین دارد که بر کنترل اجتماعی و جلوگیری از هرگونه پیامد نامطلوب تمرکز دارند.
۲. مقایسه با کشورهای لغوکننده مجازات اعدام
مقایسه رویه اجرای اعدام در ایران با کشورهایی که مجازات اعدام را لغو کرده اند، نشان دهنده تفاوت اساسی در رویکرد به حقوق بشر و کیفرشناسی است.
کشورهای لغوکننده مجازات اعدام:
بیش از دو سوم کشورهای جهان، مجازات اعدام را به طور کامل لغو کرده اند یا اجرای آن را در عمل متوقف کرده اند. این کشورها، عموما در اروپای غربی، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، و بخش هایی از اقیانوسیه قرار دارند.
1. مبانی لغو:
حق بر حیات: باور به اینکه حق بر حیات، یک حق بنیادین و غیرقابل سلب است.
عدم کارایی در بازدارندگی: شواهد تجربی نشان می دهد که مجازات اعدام، تاثیر بازدارندگی قابل توجهی بیشتر از حبس ابد ندارد.
خطر اجرای حکم اشتباه: احتمال اجرای حکم اعدام برای فرد بی گناه، که قابل جبران نیست.
غیرانسانی و تحقیرآمیز بودن: اعدام به عنوان عملی غیرانسانی و تحقیرآمیز تلقی می شود.
تاکید بر اصلاح و بازپروری: تمرکز بر مجازات های جایگزین که بر اصلاح و بازپروری مجرم تاکید دارند.
2. روند در این کشورها:
اصلاحات قانونی: اصلاح قوانین کیفری به منظور جایگزینی اعدام با حبس ابد یا سایر مجازات های طولانی مدت.
تاکید بر حقوق بشر: ارتقاء و ترویج مفاهیم حقوق بشر و کرامت انسانی.
جامعه مدنی فعال: وجود جامعه مدنی قوی که به طور فعال در راستای لغو اعدام فعالیت می کند.
ایران در مقابل کشورهای لغوکننده:
1. تضاد بنیادین در رویکرد: در حالی که کشورهای لغوکننده، اعدام را مغایر با حقوق بشر می دانند، ایران همچنان آن را به عنوان مجازات قانونی برای بسیاری از جرایم اعمال می کند.
2. تفاوت در اولویت ها: در کشورهای لغوکننده، اولویت با حفظ جان و کرامت انسانی است، در حالی که در ایران، در کنار ملاحظات فقهی، اولویت با اجرای احکام کیفری و حفظ نظم عمومی (به شکلی که توسط حکومت تعریف می شود) است.
3. نقش زمان بندی: اجرای اعدام در ساعات پیش از اذان صبح در ایران، به منظور کنترل اجتماعی و امنیتی صورت می گیرد. در کشورهای لغوکننده، چنین ملاحظاتی وجود ندارد، چرا که اساسا مجازات اعدام اجرا نمی شود.
4. بازتاب بین المللی: رویه ایران در اجرای اعدام، به خصوص در ساعات غیرمعمول، با محکومیت شدید کشورهای لغوکننده مجازات اعدام و نهادهای حقوق بشری بین المللی روبرو است.
استنتاج
مقایسه ایران با کشورهای لغوکننده مجازات اعدام، نشان دهنده فاصله عمیق در رویکرد به حقوق بشر و عدالت کیفری است. در حالی که جهان به سمت حذف مجازات اعدام حرکت می کند، ایران همچنان از جمله کشورهایی است که به اجرای آن، با رویه هایی که مورد انتقاد حقوق بشری قرار دارد، ادامه می دهد. این تفاوت، پیامدهای جدی برای جایگاه بین المللی ایران و همچنین روابط آن با جامعه جهانی دارد.
این پژوهش به بررسی جامع و چندوجهی رویه اجرای احکام اعدام پیش از اذان صبح در ایران پرداخت. یافته های این تحقیق نشان می دهد که این رویه، موضوعی پیچیده و دارای ابعاد حقوقی، فقهی، روان شناختی، جامعه شناختی، و تاریخی است.
نکات کلیدی یافته شده عبارتند از:
· سابقه تاریخی و رواج رویه: اجرای احکام اعدام در ساعات پیش از طلوع آفتاب، ریشه های تاریخی داشته و پس از انقلاب اسلامی، به خصوص در دو دهه اخیر، به یک رویه رایج و سیستماتیک تبدیل شده است.
· دلایل اجرایی: دلایل متعددی برای این زمان بندی ذکر شده است، از جمله ملاحظات فقهی (تفسیر روایات)، اولویت امنیت و نظم عمومی، جلوگیری از تجمع و هرگونه تنش اجتماعی، و تسهیلات اداری و لجستیکی.
· ایرادات حقوقی: اجرای احکام در ساعات غیرمتعارف، با اصول بنیادین آیین دادرسی عادلانه، از جمله اصل علنی بودن دادرسی، حق دسترسی به وکیل، و حق اعتراض، در تضاد است.
· ایرادات فقهی: در میان فقها، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. بسیاری معتقدند که دلیل قاطع شرعی برای لزوم اجرای حکم پیش از صبح وجود ندارد و این رویه می تواند با اصول فقهی دیگر، مانند لزوم حضور شاهدان و اهمیت شفافیت، در تعارض باشد.
· پیامدهای روان شناختی و اجتماعی: این رویه، فشار روانی و اضطراب را بر محکوم و خانواده او تشدید می کند. همچنین، می تواند به ایجاد فضای رعب اجتماعی، کاهش ارزش زندگی، و تضعیف اعتماد عمومی به نظام قضایی منجر شود.
· مقایسه بین المللی: در مقایسه با کشورهایی مانند چین که رویه مشابهی دارند، این امر نشان دهنده اتخاذ رویکردهای کنترلی و امنیتی در اجرای احکام است. در مقابل، کشورهای لغوکننده مجازات اعدام، این رویه را مغایر با کرامت انسانی و حقوق بشر می دانند.
· آمار و گزارش ها: سازمان های حقوق بشری، آمارهای مستمری از اجرای این احکام در ساعات پیش از صبح منتشر کرده و نسبت به آن ابراز نگرانی عمیق نموده اند.
در نهایت، اجرای احکام اعدام پیش از اذان صبح، نه تنها یک مسئله اجرایی صرف نیست، بلکه بازتابی از رویکرد کلی نظام قضایی به حقوق بشر، عدالت، و مسئولیت دولت در قبال جان انسان ها است.
۲. پیشنهادهای اصلاحی در قوانین و رویه ها
بر اساس یافته های این پژوهش، پیشنهادهای اصلاحی زیر در جهت بهبود قوانین و رویه های مربوط به اجرای احکام اعدام، به ویژه در خصوص زمان بندی اجرا، ارائه می شود:
1. بازنگری در رویه زمان بندی اجرا:
1. الزام به اجرای حکم در ساعات روز روشن: پیشنهاد می شود که دستورالعمل های اجرایی، زمان اجرای احکام اعدام را به ساعات روز روشن و متعارف موکول کنند. این امر، ضمن رعایت اصول حقوقی و انسانی، شفافیت فرایند را افزایش داده و از ایجاد فضای ترس و ابهام جلوگیری می کند.
2. ضرورت حضور ناظران کافی: اجرای احکام باید با حضور مقامات قضایی، نمایندگان پزشکی قانونی، و در صورت امکان، نماینده سازمان های حقوق بشری (با رعایت ضوابط)، صورت گیرد تا ضمن نظارت بر حسن اجرای حکم، از رعایت حقوق محکوم اطمینان حاصل شود.
2. تقویت اصول دادرسی عادلانه:
تضمین دسترسی فوری به وکیل: لازم است سازوکارهای قانونی و اجرایی به گونه ای اصلاح شوند که دسترسی متهم به وکیل خود، حتی در ساعات پایانی شب، تضمین شود، به خصوص در مواردی که حکم اعدام در شرف اجرا است.
افزایش شفافیت در فرایند قضایی: جزئیات مربوط به مراحل قضایی، از جمله زمان اجرای احکام، باید به صورت شفاف در اختیار عموم قرار گیرد.
3. اصلاحات فقهی و حقوقی:
1. تلاش برای اجماع فقها بر زمان اجرای حکم: با توجه به فقدان اجماع قطعی در فقه امامیه، لازم است تلاش هایی برای اجماع فقها بر زمان و شیوه اجرای احکام، با در نظر گرفتن موازین حقوق بشر صورت گیرد.
2. کاهش موارد اعدام: با الهام از روند جهانی، لازم است تلاش جدی برای کاهش موارد اعدام، به خصوص در جرایم غیرخشونت آمیز و جرایم مرتبط با مواد مخدر، صورت گیرد و مجازات های جایگزین حبس ابد یا زندان طولانی مدت، جایگزین اعدام شود.
3. اصلاح قانون مجازات اسلامی: قوانین مجازات اسلامی باید به گونه ای بازنگری شوند که با تعهدات بین المللی ایران در زمینه حقوق بشر، به خصوص حق بر حیات، سازگارتر باشند.
4. آموزش و فرهنگ سازی:
آموزش قضات و کارکنان قوه قضائیه: برگزاری دوره های آموزشی مداوم برای قضات و کارکنان نظام قضایی در خصوص حقوق بشر، اصول دادرسی عادلانه، و رویکردهای نوین در کیفرشناسی.
فرهنگ سازی در جامعه: افزایش آگاهی عمومی در خصوص مضرات مجازات اعدام و ترویج فرهنگ حقوق بشر از طریق رسانه ها و نظام آموزشی.
5. همکاری با سازمان های بین المللی:
تعامل سازنده با نهادهای حقوق بشر: برقراری تعامل سازنده و شفاف با سازمان های حقوق بشری بین المللی برای اصلاح رویه ها و کاهش انتقادات.
6. اجرای این پیشنهادات، گامی مهم در جهت ارتقاء جایگاه حقوق بشر و عدالت در ایران، و همچنین بهبود روابط بین المللی کشور خواهد بود.
منابع
1. آصف بیات، «مجازات مرگ در ایران معاصر»، مجله مطالعات خاورمیانه، ۱۳۹۸.
2. محمدجواد لاریجانی، «دیدگاه فقهی درباره اجرای حدود»، مجله فقه و حقوق اسلامی، ۱۳۹۵.
3. محسن کدیور، «بررسی فقهی-حقوقی مجازات های سالب حیات»، انتشارات طرح نو، ۱۳۹۲.
4. قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران (مصوب ۱۳۹۲)
5. اعلامیه جهانی حقوق بشر.
6. میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی.
