بلوف علمی (Scientific Bluff)؛ نگاهی به اغراق و بزرگ نمایی علمی

24 شهریور 1404 - خواندن 5 دقیقه - 48 بازدید

🔸امروزه علم جایگاهی رفیع در جهان دارد، تا جایی که گاه از آن انتظار معجزه می رود. اما آیا علم آن گونه که در افکار عمومی تصور می شود، همه چیزدان، بی خطا و مطلق است؟
این پرسش، نقطه آغاز طرحی مفهومی (در معنای یک نظریه انتقادی) است که آن را «بلوف علمی» می نامم؛ طرحی که نه در نفی علم، بلکه در نقد انتظارات اغراق آمیز و تصورات افسانه وار از آن شکل گرفته است.
🔸در قلب این چارچوب تحلیلی، دو مولفه اصلی قرار دارد:
فرهنگ علمی رسانه ساخت: رسانه ها با تکیه بر زبان تبلیغاتی، تصاویری آرمانی و گاهی تخیلی از توانمندی های علم ارائه می دهند.
رفتار فرهنگی-اجتماعی جوامع انسانی: جوامع، تحت تاثیر این تصاویر، دچار نوعی باورسازی ذهنی و اعتماد افراطی به علم می شوند.
در این میان، جغرافیای رفتاری به عنوان دانشی که کنش ها، باورها و واکنش های انسان را در فضاهای فرهنگی-مکانی تحلیل می کند، بستر مناسبی برای فهم این پدیده است.
🔸بلوف علمی در فرهنگ های مختلف
از منظر جغرافیای رفتاری، در فرهنگ هایی مانند ایالات متحده — با ریشه هایی در فردگرایی و رقابت گرایی — تمایل به نمایش قدرت، اغراق در توانمندی و چیزی شبیه به «بلوف زدن» (نمایش بیش از واقعیت برای اثرگذاری) فراگیر است.
در مقابل، فرهنگ های شرقی با گرایش به فروتنی یا کتمان ضعف تعریف می شوند، هرچند که در عصر رسانه و رقابت جهانی، این تمایزها نیز رو به کم رنگ شدن هستند.
🔸نمونه هایی از بلوف علمی
برای نمونه، فناوری هایی مانند استفاده از ربات ها در برخی حوزه ها به عنوان جایگزین کامل نیروی انسانی گاهی بیش از حد تبلیغ می شوند، در حالی که محدودیت های عملی و اخلاقی قابل توجهی دارند.
در عرصه درمان نیز، ناتوانی مداوم علم در ارائه درمان نهایی برای بیماری های ویروسی شایعی مانند سرماخوردگی! تا بیماری هایی چون سرطان — با وجود میلیاردها دلار صرف تحقیقات — گواهی بر مرزهای واقعی علم است.
پیش بینی های جوی و زمین لرزه نیز، گرچه پیشرفت های قابل توجهی داشته اند، اما هنوز قادر به ارائه دقت کامل نیستند؛ نه زمان دقیق زلزله قابل پیش بینی است و نه پیش بینی های آب وهوایی برای بیش از چند روز کاملا قابل اتکا هستند.
رویاهایی همچون تغییر مدار زمین برای کنترل اقلیم یا منهدم کردن اجرام آسمانی پیش از برخورد با زمین، بیش از آن که تحقق پذیر باشند، به تخیل علمی شباهت دارند.
🔸بلوف علمی در ایران
در کشور خودمان نیز نمونه هایی از «بلوف علمی» دیده می شود؛ به عنوان مثال، گاه ادعاهایی درباره فناوری های نوظهوری مثل تولید سوخت های جایگزین مانند سوخت های زیستی یا هیدروژن مطرح می شود که فراتر از وضعیت واقعی تحقیقات و قابلیت های عملی آن هاست، به گونه ای که انتظاراتی غیرواقعی در افکار عمومی شکل می گیرد، در حالی که تحقق کامل چنین فناوری هایی هنوز نیازمند سال ها پژوهش، سرمایه گذاری و توسعه زیرساخت است.
از سوی دیگر، پروژه های فضایی کوچک که در مراحل ابتدایی یا میانی توسعه هستند، گاهی در رسانه ها به گونه ای تبلیغ می شوند که گویی دستاوردهای پیشرفته جهانی به دست آمده است. این بزرگ نمایی ها بیشتر نقش روانی و رسانه ای دارند و ممکن است تصویر غیرواقعی از توانمندی علمی کشور ارائه دهند.
این گونه تبلیغات و اغراق ها، بیش از آن که بر بنیان های علمی متکی باشند، کارکردی روانی-رسانه ای دارند و موجب شکل گیری تصویری اغراق آمیز از علم و فناوری می شوند که با واقعیت های علمی فاصله دارد.
📌نتیجه گیری
طرح مفهومی بلوف علمی با پذیرش دستاوردهای بزرگ علم، به ما هشدار می دهد که باور به علم نباید به چنین پدیده ای تبدیل شود. علم، ابزار شناخت و آزمون و خطاست، نه عصای معجزه گر!
جغرافی دانان — که با سیستم های پویا، محیط های ناپایدار و روابط پیچیده انسانی-طبیعی سروکار دارند — بیش از دیگران به این محدودیت ها واقف اند.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که از افسانه علم مطلق فاصله بگیریم و تصویری فروتن، نقاد و واقع گرایانه از علم ارائه دهیم.
پذیرش این حقیقت که علم نیز می تواند در هاله ای از اغراق، توهم یا آرزواندیشی بازنمایی شود، گامی است در بازاندیشی پیوند ما با علم؛ پیوندی که اگر درست فهمیده نشود، به جای رهایی، به شیفتگی بی پشتوانه خواهد انجامید.