چالش های تک نرخی شدن ارز در اقتصاد ایران
مسئله نرخ ارز همواره یکی از چالش های بنیادین اقتصاد ایران بوده است. وجود نرخ های متعدد ارز (رسمی، نیمایی، آزاد، توافقی و...) نه تنها موجب بی ثباتی در بازار شده، بلکه به شکل گیری رانت های گسترده، فساد اقتصادی و کاهش اعتماد فعالان اقتصادی نیز انجامیده است. سیاست تک نرخی شدن ارز به عنوان راهکاری برای رفع این مشکلات مطرح شده و بارها در قوانین و برنامه های توسعه مورد تاکید قرار گرفته است. با این حال، تجربه چند دهه اخیر نشان می دهد که اجرای آن با موانع متعددی روبه رو بوده و در بیشتر موارد ناپایدار مانده است. در این یادداشت تلاش می شود مهم ترین چالش های این سیاست در ایران، تجربه دیگر کشورها و مسیرهای پیشنهادی برای عبور از این موانع بررسی شود.
---
چالش های اصلی تک نرخی شدن ارز
۱. کسری بودجه مزمن دولت
یکی از موانع اصلی در مسیر تک نرخی شدن ارز، وابستگی شدید بودجه دولت به منابع نفتی و ارز حاصل از آن است. دولت در شرایط چندنرخی، بخشی از کسری بودجه خود را از طریق فروش ارز به نرخ های بالاتر جبران می کند. این ابزار غیرشفاف تامین مالی اگرچه در کوتاه مدت به رفع نیازهای مالی دولت کمک می کند، اما مانع بزرگی در برابر حرکت به سمت یک نظام ارزی شفاف و تک نرخی است. با تک نرخی شدن ارز، این منبع درآمدی از دست می رود و فشار بیشتری بر کسری بودجه و در نهایت بر پایه پولی وارد می شود. بدون اصلاح ساختاری بودجه، سیاست تک نرخی به سرعت با بحران مواجه خواهد شد.
۲. محدودیت در عرضه ارز و تحریم ها
تک نرخی شدن ارز نیازمند عرضه پایدار و کافی ارز است تا بازار در تعادل باقی بماند. در شرایط تحریم، دسترسی ایران به منابع ارزی محدود می شود و هزینه نقل وانتقال پول نیز افزایش می یابد. این وضعیت موجب نوسان عرضه ارز و در نتیجه شکنندگی هر سیاست تک نرخی می گردد. تا زمانی که تحریم ها پابرجاست یا کانال های مطمئن برای دسترسی به ارز خارجی ایجاد نشود، امکان تثبیت نرخ واحد بسیار دشوار خواهد بود.
۳. تورم مزمن و انتظارات تورمی
اقتصاد ایران در دهه های اخیر همواره با تورم دو رقمی مواجه بوده است. در چنین شرایطی، نرخ ارز نه تنها یک متغیر اقتصادی بلکه یک شاخص انتظارات تورمی محسوب می شود. فعالان اقتصادی و خانوارها با مشاهده بی ثباتی، تقاضای احتیاطی خود برای ارز را افزایش می دهند. این هجوم به بازار ارز، فشار بر نرخ واحد را افزایش داده و زمینه بازگشت به نرخ های چندگانه را فراهم می سازد. بنابراین، بدون مهار تورم و ایجاد ثبات کلان، تک نرخی شدن پایدار نخواهد بود.
۴. مقاومت ذی نفعان و گروه های فشار
گروه هایی که از تخصیص ارز ترجیحی یا نرخ های یارانه ای سود می برند، در برابر اجرای سیاست تک نرخی مقاومت می کنند. این گروه ها شامل برخی واردکنندگان کالاهای اساسی، واسطه ها و حتی بخش هایی از نظام توزیع هستند. حذف نرخ های ترجیحی، منافع این گروه ها را به خطر می اندازد و در نتیجه فشار سیاسی و اقتصادی برای حفظ وضعیت موجود افزایش می یابد. این مقاومت یکی از عوامل مهم شکست سیاست های اصلاحی در گذشته بوده است.
۵. پیامدهای اجتماعی و تورم وارداتی
یکی از دغدغه های اصلی در فرآیند تک نرخی شدن، آثار اجتماعی آن است. کالاهای اساسی مانند گندم، برنج، روغن، دارو و نهاده های دامی که پیش تر با ارز ارزان وارد می شدند، در شرایط نرخ واحد گران تر خواهند شد. این امر به افزایش هزینه زندگی خانوارها، به ویژه دهک های پایین، می انجامد. تجربه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نشان داد که عدم طراحی بسته های حمایتی مناسب می تواند پیامدهای اجتماعی گسترده ای از جمله افزایش فقر، نارضایتی عمومی و حتی بی ثباتی سیاسی داشته باشد.
۶. ضعف زیرساخت های نهادی و بانکی
اجرای موفق سیاست تک نرخی نیازمند وجود یک بازار شفاف، عمیق و کارآمد ارز است. در ایران به دلیل ضعف نظام بانکی، نبود ابزارهای مالی پیشرفته (مانند قراردادهای آتی و اختیار معامله ارزی) و عدم شفافیت در تخصیص ارز، مدیریت نرخ واحد دشوار است. در شرایطی که بازار ارز کوچک و غیرشفاف باشد، حتی شوک های کوچک می تواند باعث جهش نرخ و شکست سیاست تک نرخی شود.
---
تجربه دیگر کشورها
ترکیه
ترکیه در دهه ۲۰۰۰ با اجرای اصلاحات بانکی، مهار تورم و جذب سرمایه خارجی توانست به نظام تک نرخی ارز دست یابد. با این حال، در سال های اخیر به دلیل بی ثباتی سیاسی و کاهش استقلال بانک مرکزی، دوباره شاهد نوسانات شدید در نرخ ارز بوده است. این تجربه نشان می دهد که استقلال نهادی و ثبات سیاسی برای پایداری نرخ واحد ضروری است.
مالزی
مالزی با ایجاد بازار ارز بین بانکی کارآمد، ذخایر ارزی کافی و کنترل سرمایه توانست ثبات نسبی در نرخ ارز ایجاد کند. این کشور نشان داد که توسعه نهادی و ایجاد ابزارهای مالی مدرن می تواند به موفقیت سیاست تک نرخی کمک کند.
برزیل
برزیل پس از بحران های تورمی دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، با اجرای سیاست های انضباط مالی، کنترل نقدینگی و تقویت استقلال بانک مرکزی توانست نرخ ارز را تثبیت و به سمت نظام تک نرخی حرکت کند. تجربه برزیل اهمیت هم زمان اصلاحات مالی و پولی را در موفقیت این سیاست نشان می دهد.
---
جمع بندی
تک نرخی شدن ارز در ایران ضرورتی انکارناپذیر برای مقابله با رانت، فساد و افزایش شفافیت اقتصادی است. با این حال، تجربه های گذشته و شرایط فعلی نشان می دهد که اجرای آن بدون فراهم سازی بسترهای مناسب، شکست خواهد خورد. پیش شرط های کلیدی برای موفقیت عبارت اند از:
1. اصلاح ساختار بودجه: کاهش کسری و قطع وابستگی به منابع ارزی نفتی.
2. تقویت ذخایر ارزی: متنوع سازی صادرات و مدیریت درآمدهای ارزی.
3. کنترل تورم: مهار رشد نقدینگی و ثبات در سیاست های پولی.
4. ایجاد بازار شفاف ارز: توسعه بازار بین بانکی، شفافیت در معاملات و ابزارهای مالی جدید.
5. حمایت اجتماعی هدفمند: جبران آثار تورمی بر دهک های پایین از طریق یارانه یا کالابرگ.
6. اعتمادسازی نهادی: استقلال بانک مرکزی، انسجام سیاستی و پرهیز از مداخلات سیاسی.
در نهایت، تک نرخی شدن ارز تنها یک تصمیم اقتصادی نیست بلکه نیازمند اجماع سیاسی، اصلاحات نهادی و انضباط مالی است. در غیر این صورت، هرگونه تلاش برای تثبیت نرخ واحد موقتی خواهد بود و دوباره شاهد بازگشت نرخ های چندگانه و رانت زا خواهیم بود.