مصطفی لطفی
219 یادداشت منتشر شدهبررسی پرونده علیرضا بیرانوند از منظر آثار پرونده لاسانا دیارا
به نام خدا
بررسی پرونده علیرضا بیرانوند از منظر آثار پرونده لاسانا دیارا
پرونده علیرضا بیرانوند، دروازه بان تیم تراکتور و تیم ملی ایران، اخیرا با یک تحول مهم در دادگاه عالی ورزش (CAS) روبرو شده است. بر اساس اخبار منتشرشده در ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۵، بیرانوند موفق شده است تا دستور موقت (provisional order) از CAS دریافت کند که اجرای حکم محرومیت چهارماهه اش را تا زمان رسیدگی کامل به پرونده، متوقف می کند. این محرومیت در ۲ اوت ۲۰۲۵ توسط کمیته استیناف فدراسیون فوتبال ایران (FFIRI) اعمال شده بود و ناشی از شکایت باشگاه پرسپولیس به دلیل فسخ یک طرفه قرارداد بیرانوند با این باشگاه برای پیوستن به تراکتور بود. حکم شامل محرومیت از تمام فعالیت های فوتبالی (داخلی و بین المللی) و جریمه ای به مبلغ ۲۷.۴ میلیارد تومان (بیش از ۳۰۰ هزار دلار) است. این تصمیم بر اساس مقررات فیفا در مورد فسخ بدون دلیل موجه قرارداد اتخاذ شده و بیرانوند را از همراهی با تیم ملی در تورنمنت های اخیر مانند CAFA Nations Cup محروم کرده بود.
حال، برای بررسی این موضوع از دریچه پرونده لاسانا دیارا (Lassana Diarra)، بازیکن سابق تیم های آرسنال، چلسی و رئال مادرید، باید به شباهت های ساختاری و حقوقی این دو پرونده توجه کنیم. پرونده دیارا یکی از مهم ترین چالش های حقوقی علیه سیستم نقل وانتقالات فیفا است و می تواند به عنوان سابقه ای (precedent) برای موارد مشابه عمل کند، هرچند تفاوت های جغرافیایی و حقوقی (مانند عدم تعلق ایران به اتحادیه اروپا) وجود دارد.
خلاصه پرونده لاسانا دیارا
لاسانا دیارا در سال ۲۰۱۴ قراردادی با لوکوموتیو مسکو (روسیه) داشت، اما به دلیل اختلاف بر سر پرداخت حقوق، قرارداد را یک طرفه فسخ کرد. فیفا از طریق کمیته انضباطی (DRC) حکم داد که این فسخ بدون "دلیل موجه" (just cause) بوده و دیارا را ملزم به پرداخت غرامت ۱۰.۵ میلیون یورویی به باشگاه کرد. علاوه بر این، فیفا دیارا را تا زمان پرداخت کامل غرامت، از تمام فعالیت های فوتبالی (از جمله بازی برای تیم ملی فرانسه) معلق کرد. دیارا با حمایت FIFPRO (سندیکای جهانی بازیکنان) علیه فیفا و فدراسیون فوتبال بلژیک (به عنوان نهاد مرتبط) شکایت کرد و استدلال کرد که مقررات نقل وانتقالات فیفا (RSTP) با قوانین اتحادیه اروپا (مانند آزادی جابجایی کارگران و قوانین رقابت) مغایرت دارد.
در اکتبر ۲۰۲۴، دادگاه عدالت اروپا (ECJ) به نفع دیارا حکم داد و بخش هایی از RSTP فیفا را غیرقانونی اعلام کرد، از جمله الزام به پرداخت غرامت بدون بررسی کامل شرایط و تعلیق خودکار بازیکنان. CAS نیز در دسامبر ۲۰۲۴ این حکم را تایید کرد. نتیجه: فیفا موظف به جبران خسارت دیارا شد (او اکنون ۶۵ میلیون یورو غرامت از فیفا مطالبه می کند، معادل حدود ۷۶ میلیون دلار).
این پرونده به عنوان "بوسمان 2" شناخته می شود، زیرا مانند حکم بوسمان در ۱۹۹۵، سیستم انحصاری فیفا را به چالش می کشد و حقوق بازیکنان را تقویت می کند.
شباهت ها و تفاوت ها با پرونده بیرانوند
۱. فسخ یک طرفه قرارداد و محرومیت انضباطی:
- هر دو پرونده بر پایه فسخ بدون دلیل موجه قرارداد استوار است. در مورد دیارا، اختلاف بر سر حقوق بود؛ در مورد بیرانوند، ظاهرا بر سر شرایط فسخ با پرسپولیس برای انتقال به تراکتور. فیفا (یا فدراسیون های ملی تحت مقررات فیفا) در هر دو، محرومیت اعمال کرده اند: دیارا به طور جهانی معلق شد، و بیرانوند از فعالیت های داخلی و ملی (و بالقوه بین المللی) محروم گردید.
- دستور موقت CAS در پرونده بیرانوند (که اجرای محرومیت را متوقف می کند) شبیه به اقدامات موقت CAS در پرونده دیارا است، جایی که CAS تعلیق را تا بررسی کامل، معلق کرد. این نشان دهنده تمایل CAS به حفظ وضعیت موجود (status quo) تا صدور حکم نهایی است، به ویژه وقتی حقوق بازیکن (مانند شرکت در مسابقات ملی) در خطر باشد.
۲. چالش علیه مقررات فیفا:
- - دیارا مستقیما RSTP فیفا را به دلیل نقض قوانین EU به چالش کشید و موفق شد. بیرانوند، هرچند در چارچوب CAS (که تحت قوانین سوئیس عمل می کند) شکایت کرده، می تواند از استدلال های دیارا الهام بگیرد. مثلا، ادعا کند که محرومیت خودکار بدون بررسی کامل شرایط (مانند اختلافات قراردادی) ناعادلانه است و حقوق اساسی بازیکن (مانند آزادی کار) را نقض می کند. حتی اگر مقررات EU law مستقیما دخالت داده نشود، CAS می تواند اصول کلی حقوق بشر یا مقررات فیفا را بر اساس سابقه دیارا تفسیر کند.
- در پرونده دیارا، ECJ تاکید کرد که فیفا نمی تواند بازیکنان را به دلیل اختلافات قراردادی "مجازات" کند بدون جبران خسارت احتمالی. این می تواند به بیرانوند کمک کند تا استدلال کند محرومیت FFIRI (که بر اساس فیفا است) بیش از حد تنبیهی است و باید تا پرداخت غرامت یا حل اختلاف، معلق شود.
۳. تفاوت های کلیدی:
- حوزه جغرافیایی: دیارا از قوانین EU بهره برد، اما پرونده بیرانوند در چارچوب فیفا و CAS است و ایران عضو EU نیست. با این حال، CAS به عنوان نهاد مستقل، می تواند سابقه دیارا را به عنوان مرجع بین المللی استفاده کند، به ویژه که فیفا موظف به رعایت اصول عدالت طبیعی است.
- سطح محرومیت: محرومیت دیارا جهانی و طولانی مدت بود، در حالی که بیرانوند چهارماهه و عمدتا داخلی است (هرچند بر تیم ملی تاثیر گذاشته). پرسپولیس نیز ممکن است به فیفا/ CAS اعتراض کند، که پرونده را پیچیده تر می کند.
- زمان بندی: پرونده دیارا سال ها طول کشید (۲۰۱۴ تا ۲۰۲۴)، اما دستور موقت بیرانوند سریع (در عرض یک ماه) صادر شده، که نشان دهنده فوریت CAS برای جلوگیری از خسارت غیرقابل جبران (مانند از دست دادن فرصت های ملی) است.
تاثیر پرونده دیارا بر بیرانوند
پرونده دیارا دریچه ای برای چالش های گسترده تر علیه سیستم فیفا باز کرده و می تواند به بیرانوند قدرت ببخشد. اگر CAS در بررسی نهایی، مقررات فیفا را (مانند محرومیت خودکار) ناعادلانه بداند، بیرانوند نه تنها محرومیت را لغو می کند، بلکه ممکن است غرامت دریافت کند – مشابه مطالبه دیارا از فیفا. این پرونده می تواند الگویی برای بازیکنان ایرانی و آسیایی باشد که اغلب با سیستم نقل وانتقالات فیفا (که به نفع باشگاه ها طراحی شده) درگیرند. با این حال، موفقیت نهایی بستگی به شواهد قراردادی بیرانوند (مانند اثبات "دلیل موجه" برای فسخ) دارد. تا زمان حکم نهایی CAS، بیرانوند می تواند به فعالیت های فوتبالی بازگردد، که این پیروزی موقت، روحیه تیم ملی ایران را پیش از مسابقات آینده تقویت می کند.
مصطفی لطفی.وکیل ورزشی.پژوهشگر حقوق فوتبال