تئوری حسابداری قسمت سوم

20 شهریور 1404 - خواندن 2 دقیقه - 18 بازدید

تئوری واحد انتفاعی (تئوری شرکت های سهامی):

بر اساس تئوری واحد انتفاعی (Enterprise Theory)، شرکت یک نهاد اجتماعی است که به منظور تامین منافع برای تمامی گروه های ذینفع فعالیت می کند که این گروه شامل اشخاص زیر است:

  • سهامداران
  • بستانکاران
  • کارکنان
  • مشتریان
  • دولت به عنوان یک مرجع مالیاتی
  • یک نماینده قانونی
  • عموم مردم

بر این اساس، می توان از تئوری حسابداری اجتماعی به عنوان شکل وسیع تر تئوری واحد انتفاعی استفاده کرد.

از این مفهوم بیشتر در شرکت های مدرن و بزرگ استفاده می شود که کاربرد آن در شناسایی تاثیر عملیاتی شرکت بر روی گروه های مختلف جامعه است.

از نظر حسابداری، نشان دهنده این است که دامنه مسئولیت گزارشگری مناسب، باعث می شود که سهامداران، بستانکاران و سایر گروه های مختلف جامعه را تحت نظر داشته باشد.

در این تئوری، دیدگاه ارزش افزوده مهم ترین دیدگاه درباره سود است که از زاویه مسئولیت های اجتماعی شرکت، مورد توجه قرار دارد.

تئوری مدیریت (فرماندهی):

گلدبرگ یکی از نظریه پردازان استرالیایی است که در سال 1965 م تئوری مدیریت یا فرماندهی (commander theory) را تدوین کرده و ارائه داده است که هدف آن، اعلام نا رضایتی نسبت به مفاهیم وجوه و شخصیت حسابداری است.

وی شخصی برجسته در میان دانشگاهیان به شمار می رود که با توجه به این که از مفاهیم ساختگی نظیر وجوه و واحدهای اقتصادی راضی نبود، از این تئوری به منظور مدیریت استفاده نمود.

بر اساس نظر او، مدیریت به اطلاعات درست و کافی نیاز دارد تا بتواند کنترل اوضاع را به دست بگیرد و برنامه ریزی صحیحی ارائه دهد. بر این اساس، تئوری فرماندهی بیشتر با حسابداری مدیریت ارتباط دارد تا حسابداری مالی که در نتیجه باید توجه همه به سمت کنترل معطوف شود که به عهده مردم است.