هوشیاری ملت ایران برابر جریان های تسلیم طلب
هوشیاری ملت ایران برابر جریان های تسلیم طلب
(گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»)
دکترسیدمحمدرضا موسوی فرد در یادداشتی تحلیلی نوشت: تاریخ معاصر ایران نشان داده هر جا ملت در برابر قدرت های سلطه گر تسلیم شده، خسارت دیده و هر جا بر هویت دینی و ملی خود ایستاده، عزت و استقلال ش حفظ شده است.

به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»؛ سیدمحمدرضا موسوی فرد پژوهشگر حوزه حقوق و علوم سیاسی و روابط بین الملل عضو هیئت علمی دانشگاه در یادداشتی تحلیلی نوشت: بی تردید زمانی که پیر جماران شعار نه شرقی نه غربی را در دل ملت ایران طنین انداز کرد نه صرف یک شعار ساده، بلکه به دیگر معنا نوعی هویت جدید را باز سازی نمود.

تاریخ نمی گذارد یادمان برود چگونه در وضعیت ضعف و استیصال و در عمل تسلیم قدرت های بزرگ علی رغم اعلام موضع بی طرفی، ولی کشور از سوای قوای بیگانه اشغال شد، تاریخ نمی گذارد یادمان برود چگونه در ایران سران قدرت های بزرگ آن دوران جلسه برقرار کردند ولی حتی برای صاحبخانه ارزش اطلاع دادن هم قائل نشدند، تاریخ نمی گذارد از یاد ببریم کوچکترین تصمیمات دربار ایران در آن زمان باید در پایتخت قدرت های بزرگ تایید و جهت اجرا ابلاغ می شد.
پس تاریخ نه چندان دور دوران معاصر پر از باید و نبایدهایی است که به ما نشان می دهد، محب و شعیه علی بن ابی طالب در سال ۵۷ به ایران هویتی بدین معنا و مفهوم اعطا کرد چرا که از جدش حسین بن علی (ع) عدم سرسپاری به قدرت ظالم و آزادگی را به خوبی آموخته بود.

تاریخچه غرور ایرانی، یعنی عدم پذیرش تسلیم در مقابل قدرت ها
بسیار مبرهن و پر واضح است غرور ملی ایرانیان یکی از مولفه های اساسی در شکل گیری هویت ملی و مقاومت در برابر تسلیم به بیگانگان است. این غرور ملی نه تنها تاریخی است بلکه به دلیل تجربیات تاریخی ایران در مواجهه با استعمار و سلطه خارجی، به بخشی جدایی ناپذیر از هویت جمعی تبدیل شده است که پذیرش تسلیم به بیگانگان را به شدت دشوار می کند.
اگر شاهد مثال می خواهیم با افتخار غرور ملی در ایران به ویژه در دوره نهضت ملی شدن نفت به رهبری دکتر مصدق به عنوان نماد حاکمیت ملی و استقلال اقتصادی شناخته شد.
این حرکت سیاسی به ایرانیان نشان داد که می توان در برابر قدرت های بزرگ جهان از حقوق و هویت خود دفاع کرد و تسلیم بیگانگان نشد. ملی شدن نفت به نوعی اعلام موجودیت ملت مستقل ایران بود و نمادی از عدم پذیرش سلطه خارجی به شمار می رفت.
اگر بخواهم تصویری واضح تری نشان دهم هویت ملی ایرانیان دارای مولفه های متنوعی است که شامل تاریخ طولانی و کهن، فرهنگ غنی، زبان فارسی، دین و اعتقادات مذهبی، میراث سیاسی و احساس تعلق به سرزمین و جامعه ایرانی است. این مولفه ها همراه با حس عدالت خواهی و آزادی طلبی، روحیه مقاومت و غرور ملی را تقویت کرده اند.
پس نگاهی موجز و جامع بر این تاریخچه و شواهد مثال آن به گواه تاریخ سیاسی ایران ما را بدین مفهوم می رساند ایران و ایرانی در برابر بیگانه و دستور زور، هیچ وقت تسلیم نشده و نخواهد شد.

تاثیرگذاری تلفیق غیرت دینی و ملی ایرانی بر عدم تسلیم پذیری
غیرت دینی به معنای پایبندی عمیق به اصول و ارزش های دینی، دفاع از مقدسات و استقامت در برابر فشارها و تهدیدهای دشمنان دین و جامعه اسلامی است. این غیرت، انگیزه ای از جنس ایمان و اخلاص نسبت به خدا و دین است که تمایل به تسلیم شدن را کاهش می دهد و افراد را به مقاومت، جهاد و ایستادگی وامی دارد.
در وجهه دوم این مفهوم غیرت ملی نیز به عنوان حساسیت و تعصب نسبت به ارزش ها، فرهنگ، تاریخ و سرزمین ملی شناخته می شود. این احساس مسئولیت نسبت به ملیت و هویت جمعی، باعث می شود که مردم به هیچ عنوان در برابر تهدیدات علیه استقلال و تمامیت ارضی و فرهنگی کشور تسلیم نشوند و به دفاع جانانه از حیثیت ملی خود بپردازند.
نتیجتا تلفیق غیرت دینی و ملی باعث ایجاد پایه ای مستحکم از انگیزه ها و ارزش ها می شود که هم معنوی و هم هویتی هستند، یعنی دفاع دین و ملت همزمان می شود. این تلفیق موجب می شود که مقاومت و ایستادگی در مقابل فشارها، توطئه ها و تحریم ها صرفا یک موضع سیاسی یا نظامی نباشد بلکه از عمق باورهای دینی و احساس تعهد ملی برآمده باشد.
می توان مدعی شد در چنین حالتی، تسلیم پذیری معنایی ندارد زیرا شامل تسلیم در برابر از دست دادن دین، فرهنگ و هویت ملی می شود که برای جامعه و فرد غیرقابل قبول است.پس این تلفیق بسیار عنصر تسلیم پذیری را به صورت تصاعدی بالا برده است که برخی مردم کشورهای مسلمان بدان غبطه می خوردند که در بازخوردهای دفاع از مردم فلسطین این امر کاملا مشهود بود.
نفی جریان سازش و تسلیم از طرف برخی داخلی ها و القای برخی اپوزسیون خارج نشین
در توصیف این بخش می توان گفت که خواست سازش و تسلیم در برابر قدرت ها، بخشی از مواضع رسمی و آگاهانه برخی جریانات داخلی است و همزمان نیز اپوزیسیون خارج نشین که بیشتر با بحران هویت و نبود استراتژی مستقل رنج می برد در چارچوب فشار ترکیبی و بازی های روانی سیاسی بر این مسئله تاکید می کنند.
هرچند که در دل همین جریانات داخلی و حتی خارخ نشینان افرادی مستقل و وطن پرستی بودند که با وجود مخالفت صریح با نظام سیاسی و ایدئولوژیک حاکم خواستار حمایت از تمامیت ارضی ایران شدند و هرگونه سازش و تسلیم شدن را به نوعی کاملا محکوم کردند.
فقط یکسری افراد معلوم الحال بعضا با استدلالات مثلا علمی و ظاهر دلسوزانه این استراتژی را القا و ترویج می کردند که غاطبه آزادی خواهان و وطن پرستان واقعی آنرا آگاهانه رد کردند.
درس آموختن از تجربیات دیگران در تسلیم محض بودن محض مقابل قدرت ها
بدون اینکه از مصداق خاصی نام ببرم با ادبیات دیگر برای پاسخ به سوال «درس آموختن از تجربیات کشورها تسلیم محض قدرت ها» بهتر است مفاهیم تسلیم و مقاومت در برابر قدرت های سلطه گر را بررسی کرد و تجربیات کشورهای مختلف را در این زمینه مرور نمود.
تجربه ها نشان می دهد که تسلیم بی چون و چرای کشورها در برابر قدرت های سلطه گر، هزینه ها و پیامدهای سنگینی دارد و معمولا موجب وابستگی، بی کفایتی حاکمان، محرومیت از پیشرفت و از دست رفتن ارزش های انسانی می شود. در برابر این دیدگاه، مقاومت و ایستادگی در برابر زورگویی ها هزینه هایی دارد اما اصلی ترین نتیجه آن حفظ استقلال، توانمندی و پیروزی های واقعی کشورهاست.
در بعد داخلی که خود تجربه کردیم چهار دهه تجربه فعالیت نشان داده است که تسلیم در برابر قدرت های زورگو موجب محروم شدن ملت ها از پیشرفت و قدرت واقعی و هزینه های سنگین برای آن هاست.
کشورهایی که ایستادگی کردند، پس از گذشت زمان توانسته اند امکانات بیشتری کسب کنند و قدرت و استقلال خود را حفظ کنند. بدیهی است تسلیم صرف به قدرت های بزرگ، استقلال سیاسی و اجتماعی کشورها را به خطر می اندازد و موجب وابستگی شدید اقتصادی و فرهنگی می شود.
درس اصلی این است که تسلیم محض به قدرت ها نه فقط عاقلانه نیست بلکه هزینه های بسیار بیشتری از مقاومت دارد و تجربه ها نشان می دهد که باید راه مقاومت فعال و هوشمندانه را انتخاب کرد.
قابل دسترسی در : sobheqazvin.ir/n/372779