تاملی بر اوقات فراغت؛ فرصت یا تهدید؟

4 شهریور 1404 - خواندن 7 دقیقه - 22 بازدید

تاملی بر اوقات فراغت؛ فرصت یا تهدید؟

حدیثه کاهه – پژوهشگر حوزه گردشگری

1- مقدمه

اوقات فراغت از مهم ترین عرصه های زندگی انسان معاصر است؛ عرصه ای که در عین حال می تواند بستری برای رشد فردی و اجتماعی باشد یا در صورت بی توجهی، به عاملی برای آسیب های رفتاری و اجتماعی تبدیل گردد. در جوامع امروز، به ویژه با تغییر سبک زندگی، کاهش ساعات کاری و گسترش فناوری های دیجیتال، سهم زمان آزاد در زندگی روزمره افزایش یافته است. همین امر ضرورت مدیریت صحیح و خلاقانه این فرصت را دوچندان کرده است.مقاله حاضر نشان می دهد که اوقات فراغت در صورتی که به طور فعال، هدفمند و خلاقانه سپری شود، می تواند پیامدهای مثبتی همچون رشد خلاقیت، ارتقای سلامت روان، تقویت هویت فرهنگی و دینی، افزایش مشارکت اجتماعی و کاهش آسیب های اجتماعی را به همراه داشته باشد. در مقابل، بی برنامگی و غلبه فراغت مصرف گرا – شامل تماشای بی هدف تلویزیون، وب گردی و وابستگی به شبکه های اجتماعی – به شکل گیری رفتارهای پرخطر، پرخاشگری، افسردگی، افت تحصیلی و حتی بزهکاری در میان نوجوانان و جوانان منجر می شود.

بررسی ها در ایران گویای واقعیتی هشداردهنده است. بیش از ۸۰ درصد نوجوانان و جوانان وقت آزاد خود را به فعالیت های کم تحرک و رسانه محور اختصاص می دهند. علاقه مندی آنان به ورزش، هنر و فعالیت های علمی بالاست، اما کمبود امکانات و محدودیت های اقتصادی مانع تحقق این علاقه ها می شود. تفاوت های جنسیتی و منطقه ای سبب شده است دختران، به ویژه در مناطق سنتی و محروم، فرصت های کمتری برای بهره گیری از اوقات فراغت خلاقانه داشته باشند. ضعف سیاست گذاری یکپارچه و عدم هماهنگی میان نهادهای مسئول (آموزش وپرورش، شهرداری ها، صداوسیما و سازمان های فرهنگی) موجب پراکندگی و اتلاف منابع در این حوزه شده است.

از منظر روان شناسی، فراغت خلاق بستر مهمی برای شکوفایی استعدادها و اصلاح رفتارهاست. فرصت هایی همچون ورزش، فعالیت هنری، یادگیری مهارت های جدید و مشارکت داوطلبانه، علاوه بر ایجاد نشاط، زمینه ساز تقویت عزت نفس، بهبود روابط اجتماعی و کاهش اضطراب و افسردگی هستند. در سنت دینی نیز به مسئله تقسیم صحیح اوقات زندگی و توجه به «زمان فراغت» تاکید فراوان شده است. آموزه های اسلامی فراغت را فرصتی برای بازسازی جسم و جان و نیز لذت بردن از مواهب حلال معرفی می کنند.

اما واقعیت امروز جامعه ایران نشان می دهد که الگوی غالب گذران فراغت، بیش از آنکه مولد و سازنده باشد، مصرفی و منفعل است. همین وضعیت، زنگ خطری برای خانواده ها، نظام آموزشی و سیاست گذاران فرهنگی محسوب می شود. چالش های موجود در این زمینه را می توان در سه سطح اصلی دسته بندی کرد:

1. سطح ساختاری: نبود سیاست گذاری واحد، کمبود زیرساخت های فرهنگی و ورزشی.

2. سطح فرهنگی: مصرف گرایی، غلبه فضای مجازی، ضعف نقش خانواده در هدایت فراغت.

3. سطح فردی: ناتوانی نوجوانان در مدیریت زمان و گرایش به سرگرمی های بی هدف.

برای برون رفت از این وضعیت، راهکارهایی کلیدی مانند تدوین سیاستی واحد و هماهنگ در سطح ملی برای مدیریت اوقات فراغت، توسعه زیرساخت های فرهنگی و ورزشی در مناطق شهری و روستایی، تقویت آموزش سواد رسانه ای برای خانواده ها و نوجوانان، حمایت از برنامه های خلاقانه و مشارکتی مانند کارگاه های هنری، فعالیت های علمی، گردشگری آموزشی و اردوهای گروهی و هم افزایی میان نهادهای آموزشی، فرهنگی و رسانه ای به جای فعالیت های پراکنده پیشنهاد می شود.

اوقات فراغت، تنها زمانی برای استراحت نیست، بلکه عرصه ای راهبردی در زندگی فردی و اجتماعی محسوب می شود. تغییر سبک زندگی، گسترش فناوری های دیجیتال و کاهش ساعات کاری سبب شده اند که سهم زمان آزاد در زندگی انسان معاصر افزایش یابد. پرسش اصلی این است: آیا این زمان ارزشمند به فرصتی برای رشد و تعالی تبدیل می شود یا به تهدیدی برای سلامت روانی و اجتماعی؟

2- کارکردهای مثبت اوقات فراغت

اگر اوقات فراغت به طور هدفمند و خلاقانه مدیریت شود، پیامدهای گسترده ای خواهد داشت:

· رشد خلاقیت و نوآوری فردی

· ارتقای سلامت روان و کاهش اضطراب و افسردگی

· تقویت هویت فرهنگی و دینی

· افزایش مشارکت اجتماعی و سرمایه اجتماعی

· کاهش آسیب های اجتماعی به ویژه در میان نوجوانان

از منظر روان شناسی، اوقات فراغت فعال (ورزش، هنر، یادگیری مهارت ها) فرصت بازسازی انرژی روانی و جسمی و بستری برای اصلاح رفتارهای پرخطر است. همچنین، آموزه های دینی اسلام بر تقسیم صحیح وقت و بهره برداری از لحظات فراغت برای نشاط جسم و روح تاکید دارند.

3- چالش های فراغت در ایران

یافته های پژوهش ها در ایران نشان می دهد که بیش از ۸۰٪ نوجوانان وقت آزاد خود را صرف تماشای تلویزیون، فضای مجازی و سرگرمی های کم تحرک می کنند. اگرچه بیش از ۷۰٪ به ورزش و هنر علاقه دارند، اما زیرساخت کافی وجود ندارد. و باعث به وجود آمدن شکاف میان علاقه و امکانات شده است. دختران و نوجوانان مناطق محروم دسترسی محدودتری به فضاهای فراغتی دارند که در نابرابری جنسیتی و منطقه ای نقش موثری دارد و پیامدهای اجتماعی مانند پرخاشگری، افسردگی، بزهکاری و اعتیاد به فضای مجازی اغلب در دوره های فراغت (مانند تعطیلات تابستان) شدت می گیرند، را در پی دارد. فعالیت نهادهای مسئول پراکنده و بدون هماهنگی است که به اتلاف منابع منجر می شود که نشان دهنده ضعف سیاست گذاری در این امور است.

4- راهکارها

برای بهینه سازی مدیریت اوقات فراغت در جامعه ایران، چند راهکار اساسی پیشنهاد می شود:

1. تدوین سیاست گذاری یکپارچه و هماهنگمیان آموزش وپرورش، شهرداری ها، رسانه ملی و نهادهای فرهنگی.

2. گسترش زیرساخت های فرهنگی و ورزشی به ویژه در مناطق کم برخوردار.

3. آموزش سواد رسانه ای به خانواده ها و نوجوانان برای استفاده ایمن از فضای مجازی.

4. توسعه برنامه های فراغت خلاق شامل کارگاه های هنری، علمی، گردشگری آموزشی و فعالیت های داوطلبانه.

5. توانمندسازی خانواده ها در هدایت فرزندان به سمت گذران سالم و سازنده اوقات فراغت.

5- جمع بندی

در یک جمع بندی می توان گفت اوقات فراغت نه یک زمان اضافی، بلکه سرمایه ای اجتماعی، فرهنگی و تربیتی است. اگر این سرمایه به درستی مدیریت شود، می تواند نسل جوان را به سوی خلاقیت، پویایی و سلامت روان سوق دهد. اما بی توجهی به آن، نه تنها منجر به اتلاف وقت و استعدادها می شود، بلکه به تهدیدی برای سلامت اجتماعی و اخلاقی جامعه بدل خواهد شد.

اوقات فراغت نه «زمان اضافی» بلکه سرمایه ای اجتماعی و فرهنگی است. بهره برداری درست از این سرمایه می تواند به تربیت نسل خلاق، پویا و مسئول منجر شود. در مقابل، بی برنامگی و غلبه فراغت مصرفی تهدیدی جدی برای سلامت روانی و اجتماعی خواهد بود. ازاین رو، مدیریت خلاقانه و علمی اوقات فراغت ضرورتی اجتناب ناپذیر در جامعه امروز ایران است.