انواع و اقسام دیاگرام ها | اندرو چاپلین

1 شهریور 1404 - خواندن 3 دقیقه - 29 بازدید

تصور می کنم با توجه به گستردگی برداشت از دیاگرام های معماری، بالاخره یک جایی ناچاریم آن را مثل بسیاری از مفاهیم دیگر دسته بندی کنیم. این یک موضوع جدید نیست؛ چند سال قبل، "اندرو چاپلین"1 این کار را انجام داد و خوانش اش را طی یک مجموعه هجده تایی منتشر کرد. 1- خوانش از پلان2 2- خوانش از مقطع3 3- خوانش از آگزنومتریک4 4- برنامه محور5 5- زمینه محور6 6- جریان محور7 7- سیستم سازه8 8- درک تناسبات9 9- مقیاس10 10- درک روند10 11- سیستم مولد11 12- درک توپولوژی12 13- سیستم اقلیدوسی13 14- میدان دید14 15- توصیفی15 16- فیزیک محور16 17- مفهومی17 18- درک تجهیزات18. البته من ترجمه ی فارسی این دسته بندی را استفاده کرده ام؛ اگرچه به عنوان مثال، فیزیک محور برای انتقال معنای اصلی کافی بنظر نمی رسد. در این صورت اگر کسی بخواهد این انواع را در معماری های مختلف بفهمد باید با هر نوع از آن درگیر شود و از استفاده سطحی از آن پرهیز کند. برای درک بهتر باید گفت آن گونه هایی که با فرم و اجزا و تناسبات سر و کار دارند در یک دسته کلی قرار می گیرند؛ مثل "خوانش از آگزنومتریک" یا "سیستم مولد". و آن گونه هایی که با ادراک، احساسات، حواس و مسائل خارج از دایره معماری سر و کار دارند در یک دسته کلی دیگر قرار می گیرند. بنظر می رسد هجده گونه دیاگرام "اندرو چاپلین" به دو دسته عینی19 و ذهنی20 نیز تقسیم می شود. مثالی می زنم؛ در ساختمان مسکونی "خانه شریفی ها" از "علیرضا تغابنی" بنظر می رسد ایده ی فرمی با خوانش از مقطع با معاصر سازی سوگیری (درباره برونگرایی و درونگرایی فضای پر) در آپارتمان به کار رفته است. در واقع با دیاگرام "زمینه محور" و "میدان دید" به وجود آمده است. بنابراین یک ساختمان معمارانه بر حسب ایده ی عینی یا ذهنی از یک یا چند گونه از اقسام نامبرده استفاده می کند تا معماری تولید شود. در مثالی دیگر، می توان به "ویلا 131" از "شروین حسینی" پرداخت که با رویکرد پایداری، دیاگرام گودال باغچه و تک پوستگی بدنه بنا های ایرانی را معاصر سازی کرده و بنظر می رسد در این فرآیند با توجه به دیاگرام "زمینه محور" و "سیستم سازه"، "آرکی تایپی" و "میدان دید" در کنار "خوانش از مقطع معماری" تولید شده است. البته ممکن است خود طراحان معماری به این دسته بندی قائل نباشند و فرآیند تولید معماری را در حالت دیگری جلو ببرند. در هر صورت این یک روش برخورد با معماریست و می تواند با هر طرحی که از ایده عبور کرده است ارتباط مشخصی برقرار کند. دور از انتظار نیست گونه هایی که به طور خلاصه تعریف کردم، همچنان توسط مولفین معماری گسترش یابد و ما را با دسته های دیگری نیز مواجه کنند.

Andrew Chaplin1.

Planimetrics2.

Sectional3.

Axonometric4.

Programmatic5.

Contextual6.

Circulation7.

Structural8.

Scaled9.

Secuential10.

Generative11.

Topological12.

Euclidian13.

Visual field14.

Diagram buildings15.

Parti16.

Equipment and effects17.

Post facto18.

Subjective19.

objective20