دیاگرام یا توضیحات ترسیمی؟! گام اول، فهم زبان تحلیل و توصیف معماری

20 مرداد 1404 - خواندن 6 دقیقه - 22 بازدید

استفاده از واژه ی “دیاگرام1” در تحلیل معماری ایرانی، ما را با پرسشی اساسی مواجه می کند: آیا این زبان تحلیلی، که ریشه در رنسانس و مدرنیسم غربی دارد، برای توصیف معماری صفویه در اصفهان مناسب است؟ یا بهتر است واژه هایی مانند “رسم نامه” یا “توضیحات ترسیمی” را جایگزین کنیم تا به هویت معماری ایرانی نزدیک تر شود.
با ظهور جهانی شدن2، طراحی معماری با دیاگرام به یک نوع از زبان مشترک در میان معماران سراسر دنیا تبدیل شد. ایرج اعتصام، در مصاحبه ای که به اهمیت جهانی شدن در معماری اشاره می کند، توضیح می دهد که چگونه می توان با حفظ هویت بومی و استفاده از ابزارهای مدرن، به تعادلی میان سنت و نوگرایی دست یافت.3 از طرفی، مسئله ی استفاده از دیاگرام ما را به چالش می کشد که آیا تغییر و ترجمه ی واژه به تنهایی می تواند بر فرآیند تحلیل تاثیر بگذارد یا نیازمند بازنگری عمیق تری در روش شناسی ها4 هستیم؟
واژه هایی مانند “رسم نامه” و “نقش نامه”، هرچند از نظر فرهنگی به هویت ایرانی نزدیک ترند، اما ممکن است برای مخاطب معاصر ابهام آمیز باشند و نیاز به توضیح بیشتری داشته باشند. در مقابل، “توضیحات ترسیمی” به صورت واضح تری قلمرو دیاگرام را در زبان فارسی مشخص می کند و می تواند به عنوان جایگزینی دقیق تر مطرح شود. این انتخاب واژه نه تنها به شفافیت در تحلیل کمک می کند، بلکه می تواند مسیر تازه ای برای بازنگری در ابزارهای تحلیلی باز کند.
دیاگرام، برخاسته از مدرنیسم و روشنگری غربی، ابزاری برای ساده سازی و شفاف سازی مفاهیم پیچیده است. در حالی که معماری ایرانی، همانند ادبیاتش، در لایه های معنایی، استعارات و چندپهلو بودن معنا قوام یافته است. به عنوان مثال، در حکایات مولوی آمده است: "این یکی شیر است اندر بادیه، آن یکی شیر است اندر بادیه"؛ هر دو واژه ی “شیر” از نظر نوشتاری یکسان اند، اما معانی متفاوتی دارند.5 همین چندلایگی در معماری ایرانی نیز وجود دارد. بنایی مانند کوشک هشت بهشت در اصفهان، نه تنها به الگوی چارطاقی نیاسر شباهت دارد، بلکه همزمان ویژگی های یک کوشک شاهانه در میان باغ را در خود جای داده است. این هم نشینی مفاهیم مختلف نشان می دهد که دیاگرام به معنای غربی خود، در نظام شکل گیری معماری گذشته ی ایران، حضور نداشته است.

معماری ایرانی بیشتر بر اساس نظام های توضیحی و متنی شکل گرفته که چندلایه و چندپهلو هستند و به تفاسیر مختلف نیاز دارند. در این نظام، معنا و فرم به شکلی درهم تنیده عمل می کنند که نمی توان آن ها را به سادگی در قالب دیاگرام های خطی و ساده سازی شده گنجاند. فرآیند طراحی و شکل گیری معماری ایرانی، اغلب شهودی و حسی بوده و به تدریج تکامل یافته است، نه از طریق برنامه ریزی دقیق دیاگرامی. پرسپکتیو، به عنوان ابزاری دیگر در ترسیم معماری، نیز در نمایش تمام این پیچیدگی ها ناکارآمد است، زیرا نمی تواند لایه های معنایی و استعاری موجود در معماری ایرانی را به طور کامل منتقل کند. از سویی دیگر، ضعف پرسپکتیو در بیان این لایه لایه بودن بیشتر به دلیل ذات تک بعدی آن است. در حالی که معماری ایرانی به واسطه ی تکامل تدریجی و تجربی، به فرایندی پیچیده و چندلایه رسیده است، ابزارهایی چون پرسپکتیو و دیاگرام نمی توانند به خوبی این عمق و غنای معنایی را بازتاب دهند. معماری ایرانی برخلاف معماری مدرن غربی، نه از طریق الگوهای از پیش تعیین شده، بلکه بعضا به صورت شهودی، حسی و بر اساس سنت زیبایی شناسی سبک ها رشد کرده است.

با علم بر مسئله ی فوق، برای بازخوانی معماری ایرانی، تنها در یک صورت می توان از دیاگرام به عنوان ابزاری برای بازنمایی ایده ها استفاده کرد، به شرط آنکه این ابزار قادر به انعکاس تمام پیچیدگی های ذاتی معماری ایرانی باشد. تکلیف روشن است! این انتظار نیز با دیاگرام ها به طور کامل برآورده نخواهد شد.
در این شماره از مجموعه یادداشت های این، ما تلاش کردیم تا با نگاهی باز و تحلیلی، نقش ابزارهای ترسیمی در بازخوانی فضاهایی چون کاخ ها، کوشک ها، پل ها، مادی ها و خانه ها را بررسی کنیم. سوال این است که چگونه می توان از زبان جهانی تحلیل برای فهم بهتر معماری ایرانی استفاده کرد، بدون اینکه هویت بومی این فضاها تحت تاثیر قرار گیرد؟ به عنوان مثال، تحلیل دیاگرامی کوشک هشت بهشت اصفهان به روش پیتر ترامر6، می تواند ابعاد جدیدی از خاصیت های فرم معمارانه را نشان دهد، در حالی که همزمان ما را به ریشه های تاریخی و بومی آن متصل نگه می دارد.
یافتن تعادل میان استفاده از ابزارهای تحلیلی جهانی و حفظ ویژگی های بومی معماری ایرانی، گامی مهم در پیشبرد درک ما از این فضاهاست. به طور مشخص جهانی شدن نه تنها تهدیدی برای هویت محلی نبوده است، بلکه می تواند فرصتی برای بازتعریف و بازخوانی معماری ایرانی در بستری گسترده تر باشد. انتخاب واژگانی مانند “دیاگرام” یا “رسم نامه” تنها آغاز این مسیر است؛ مسیری که ما را به سوی درکی عمیق تر از تعامل میان سنت و مدرنیته هدایت می کند.

Diagram 1.

Globalization 1.

از کتاب "اندیشه معماران معاصر ایران"، سیدعلیرضا تهاری، اسماعیل آزادی 3.

Metodology 4.

عنوان شده از فرامرز پارسی 5.

Peter Trummer 6.