بیع در حقوق ایران ( مفهوم ، آثار و ادله اثبات)

15 مرداد 1404 - خواندن 13 دقیقه - 123 بازدید

بیع یا قرارداد خرید و فروش یکی از مهم ترین و رایج ترین عقود معین در نظام های حقوقی جهان است که به موجب آن یک طرف (فروشنده) مالکیت یک کالا را در ازای دریافت مبلغی (ثمن) به طرف دیگر (خریدار) منتقل می کند این قرارداد چارچوب قانونی مبادلات تجاری و مدنی را فراهم می آورد ، در ادامه به بررسی بیع در حقوق ایران جهت ابعاد مختلف می پردازیم.


انواع قرارداد / بیع (نحوه انعقاد)

بیع کتبی : این نوع قرارداد اعتبار بالایی داشته و معتبرترین روش برای اثبات بیع است طرفین با تنظیم یک مبایعه نامه بصورت رسمی و یا عادی یا سند تنظیم که تمام شروط و جزئیات معامله را مکتوب می کنند.

بیع شفاهی: بیع شفاهی نیز کاملا معتبر است در این حالت ، صرفا توافق و تبادل ایجاب و قبول به صورت لفظی برای تحقق بیع کافی می باشد این نوع قرارداد بیشتر در معاملات روزمره و کم اهمیت (مانند خرید از فروشگاه) رایج است.

بیع معاطات: در این نوع ، نه ایجاب و قبولی به صورت لفظی بیان می شود و نه سندی تنظیم می گردد بلکه انتقال مالکیت با انجام عمل اشخاص یعنی ( پرداخت پول و تحویل کالا ) صورت می گیرد ، مانند خریدهای روزانه


انواع بیع از نظر ( اجل )


الف - بیع حال / ( نقد) : بیعی که در آن عین و ثمن نقد است.


ب- بیع سلف / ( سلم ): مترادف بیع سلم است و آن بیعی است که ثمن حال و مبیع بیع موجل باشد.


ج - بیع نسیه : در بیع نسیه ، مبیع به صورت نقد تحویل داده می شود اما پرداخت ثمن به آینده موکول شده است یعنی در زمان معینی ( آینده ) پرداخت می شود.


د- بیع کالی به کالی : در این نوع بیع ، هم مبیع و هم ثمن هر دو به صورت کلی و زمان دار هستند به این معنا که نه مبیع در زمان حال وجود دارد و نه ثمن پرداخت میشود و هر دو به آینده موکول می شوند به طور خلاصه مبیع ( کالا ) و ثمن « کلی و موجل » می باشند مانند اینکه طرفین کالای ( یک تن برنج) را در ازای مبلغ مشخص (مثلا ده میلیون تومان) با این شرط که هر دو در آینده و در موعدی مشخص تحویل شود معامله را انجام می دهند اما مشخص نمی شود دقیق نوع برنج و یا کیفیت اش چگونه است.



انواع بیع از نظر سود و زیان


الف - بیع مساومه : هرگاه در عقد بیع مبلغی که فروشنده برای خرید کالا پرداخته معلوم نباشد.


ب بیع محاباتی / مواضعه : تعیین ثمن بیع به کمتر از مبلغ واقعی عالما و عامدا صورت گرفته باشد.


ج بیع مرابحه : اگر بایع قیمت خرید خود را به مشتری اعلام کند و در عقد بیع مقدار معینی بر مبلغ آن بیفزاید.


د بیع تولیه : بیعی است که در آن، فروشنده کالا را به همان قیمت که مدعی است برای خود وی تمام شده بدون دریافت سود به مشتری بفروشد. 


تعریف بیع در نظام حقوقی ایران

در حقوق ایران ، بیع بر اساس ماده ۳۳۸ قانون مدنی تعریف شده است: «بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم» این تعریف بر دو رکن اساسی تاکید دارد: تملیک (انتقال مالکیت) و عوض معلوم (بهای مشخص) بیع در حقوق ایران دارای ویژگی های زیر است:


  • عقد لازم : هیچ یک از طرفین نمی تواند به صورت یک جانبه آن را فسخ کند ، مگر با وجود خیارات قانونی
  • عقد رضایی : برای تحقق بیع ، صرفا ایجاب و قبول (رضایت) طرفین کافی است و نیاز به تشریفات خاصی ندارد.
  • عقد معوض : هر دو طرف قرارداد در مقابل مالی که می دهند ، مالی را دریافت می نمایند و عوض دریافت شده باید معلوم باشد.


به طور کلی نیز شرایط صحت معاملات ( عقود ) به شرح ذیل می باشند:


1. مالیت داشتن ، 2. قابل تسلیم بودن ، 3.عین و یا عمل مشروع بوده جهت معامله نیز مشروع باشد

4. طرفین اهلیت داشته باشند ، 5. عین حین عقد موجود ، 6. عین قابل نقل و انتقال ، 7. طرفین قصد و رضا داشته باشند ، ۸. موضوع معامله معین باشد.



ادله اثبات بیع


در صورت بروز اختلاف ، اثبات قرارداد بیع بر عهده مدعی است مهم ترین ادله اثبات در نظام حقوقی ایران عبارتند از:


 اقرار : بیان طرف مقابل ( خوانده ) به انجام بیع فی مابین

  • سند کتبی : معتبرترین دلیل اثبات به ویژه در مورد اموال و دارایی ها
  • شهادت شهود: گواهی شاهدان عینی می تواند بیع شفاهی را اثبات کند.
  • سوگند: در موارد خاص ، در کنار سایر ادله با سوگند می توان ادعا را اثبات کرد.
  • امارات و قرائن : نشانه ها و دلایل غیرمستقیمی که به وقوع قرارداد اشاره دارند از جمله : قاعده ید


 آثار بیع (تعهدات و حقوق طرفین)


با انعقاد قرارداد بیع، تعهدات و حقوق متقابلی برای طرفین ایجاد می شود:


الف ) آثار بیع برای فروشنده:


  • تعهد به تسلیم مبیع (کالا) : فروشنده باید کالا را در زمان و مکان مقرر به خریدار تحویل دهد.
  • تعهد به ضمان درک : فروشنده مسئول است که مالکیت کالا را به صورت صحیح و قانونی به خریدار منتقل کند. در صورت کشف فساد در معامله یا مستحق للغیر بودن کالا، فروشنده ضامن خسارات خریدار است.


ب) آثار بیع برای خریدار:


  • تعهد به تادیه ثمن (پرداخت بها): خریدار باید مبلغ توافق شده را در زمان و مکان مقرر پرداخت کند.
  • قبول مبیع: خریدار مکلف است کالا را پس از تحویل از فروشنده دریافت کند.


«انواع بیع در پیش اسلام ، پس از اسلام (فقه) و حقوق موضوعه ایران»


بیع وقف : که مبیع آن موقوفه باشد که در مورد استثنایی به تجویز قانون فروخته میشود و هرگاه بعض موقوفه خراب یا مشرف به خرابی گردد به طوری که انتفاع از آن ممکن نباشد همان بعض، فروخته می شود و ثمن آن متعلق به موقوف علیهم خواهد بود. توضیحات تکمیلی : «ماده ۸۹ قانون مدنی» 


بیع محاقله : با وجود اختلاف نظر نوعی بیع زراعت است که در آن مبیع به صورت دانه بسته شده باشد و ثمن معامله مقدار معینی از حبه زراعت باشد که پس از چیدن و وزن کردن مبیع مقدار آن بیش از ارزش ثمن است.


بیع ملاقیح : بیع نطفه موجود در رحم حیوان گویند.


بیع مقایضه : هرگاه مبیع و ثمن در بیع هر دو عین باشند.


بیع مضامین : ظاهرا فروش چیزی است که در «صلب حیوان نر » وجود دارد.


بیع ملامسه : این بیع در زمان جاهلیت متداول بوده مشتری مبیع را لمس میکرده و با این کار بیع لازم میشد.


بیع مسلوب المنفعه : بیعی که در آن برخی یا همه منافع مبیع پیش از عقد بیع متعلق حق دیگری قرار گرفته باشد.


بیع رضایی : عقد بیع به صرف ایجاب و قبول و بدون نیاز به تشریفات خاص منعقد شود.


بیع سفهی : بیعی که توسط شخص "سفیه" انجام می شود ، سفیه کسی است که تصرفات مالی او عقلایی نیست (هرچند ممکن است در امور غیرمالی عاقل باشد) بنابراین بهتر است بگوییم : بیعی که شخص سفیه (کسی که تصرفات مالی غیرعقلایی دارد) انجام می دهد تعبیر "سفهی" به معنای "مربوط به سفیه" است بیعی که فرد غیرسفیه انجام می دهد ، هرچند غیرعاقلانه باشد ، لزوما تحت عنوان خاص "بیع سفهی" قرار نمی گیرد هرچند ممکن است به دلایل دیگر ماند خیار غبن فاحش ویا تفحش قابل فسخ است. 


بیع عمعدی / موجل : بیعی که در آن تملیک و تملک به صرف ایجاب و قبول صورت نمیگیرد بلکه طرفین به موجب عقد ملتزم به انجام تعهد میشوند ، این اصطلاح کمتر رایج است و منظور بیعی است که تملک (دریافت مالکیت) فوری و حین عقد صورت نمی گیرد بلکه طرفین متعهد می شوند ، در آینده مبیع و ثمن را به یکدیگر تسلیم کنند (مثلا فروشنده متعهد می شود کالا را یک ماه دیگر تحویل دهد و خریدار متعهد می شود در زمان تحویل پول را بپردازد) البته دین به معنای تعهد نه دین پولی در این بیع عقد واقع می شود اما تسلیم و تملک به آینده موکول می شود.


بیع گزاف : فروش مال بدون تعیین مقدار و یا با نداشتن علم تفصیلی به مقدار آن را بیع الخراف یا مجازفه گویند. 


بیع مالم یقبض : بیع مالم یقبض به معنای فروش مالی است که هنوز تحویل خریدار نشده است ، این اصطلاح به ویژه در مورد اموال منقولی که معمولا با کیل ، وزن معامله می شوند کاربرد دارد به عبارت دیگر اگر کالایی که با پیمانه یا وزن فروخته می شود ، قبل از اینکه خریدار آن را تحویل بگیرد، دوباره توسط فروشنده به شخص دیگری فروخته شود این بیع دوم «بیع مالم یقبض» نامیده می شود. - در لغت و اصطلاح : ما لم یقبض به معنای چیزی که قبض نشده است (یعنی تحویل داده نشده است - کاربرد: این نوع بیع بیشتر در مورد کالاهایی مانند گندم، جو، برنج و ... که با کیل و وزن معامله می شوند، کاربرد دارد - حکم فقهی: در مورد حکم شرعی آن بین فقها اختلاف نظر وجود دارد و برخی آن را باطل می دانند.


بیع دین به دین : به معامله ای گفته می شود که در آن طلب (دین) یک شخص با طلب شخص دیگری معاوضه می شود به عبارت دیگر ، هم مبیع (چیزی که فروخته می شود) و هم ثمن (بهای معامله) در این نوع بیع هر دو دین و در ذمه هستند و موعد پرداخت آنها نیز فرا نرسیده است یا هر دو موعددار هستند این نوع بیع در فقه اسلامی به ویژه در فقه شیعه ، باطل شمرده شده است.(1)


اختلاف فقها در تفسیر بیع کالی به کالی
۱) گروهی نیز آن را به بیع نسیه در برابر نسیه تعریف نموده اند.

2) برخی آن را مترادف بیع دین به دین گرفته اند ؛ خواه مدت دار باشد یا حال

3)بسیاری آن را به فروختن کلی در ذمه که مدت دار است در برابر همانندش تعریف کرده اند.
البته تعریف سوم را می توان مندرج در تعریف دوم دانست ؛ بدین گونه که مراد از مدت دار بودن در تعریف دوم اعم از این است که به سببی غیر از عقد بیع باشد یا به عقد بیع که از دومی به بیع نسیه در برابر نسیه تعبیر می شود."(https://fa.wikifeqh.ir)"


بیع مالیس عندک : در فقه اسلامی به معنای معامله است که در زمان عقد عین ( مال ) وجود ندارد و فروشنده قدرت تسلیم آن را در آینده خواهد داشت این نوع بیع طبق حدیث لا تبع مالیس عندک از پیامبر (ص) است یعنی چیزی که در اختیار نداری نفروش ، استناد دارد


بیع منابذه : این نوع بیع در زمان جاهلیت متداول بوده چنانچه ،بایع مبیع را پرتاب میکرد خیار فسخ معامله از میان میرفت.
 

بیع محاباتی : بیعی است که در آن اختلاف قیمت مبیع و ثمن اختلافی فاحش است و به عبارتی ، تعادل در ارزش عوضین وجود ندارد و طرفین از این عدم تعادل آگاه هستند و با علم و اطلاع اقدام به انعقاد عقد بیع می نمایند.


بیع شرط: طرفین در آن شرط کنند که هرگاه بایع در مدت میعنی عین یا مثل ثمن را به مشتری رد کند حق فسخ معامله و استدداد مبیع را دارا است.

بیع سنین : به معنای فروش کالا به مدت یک سال است یا به معنای بیع سلف یا نسیه ای که کالا یا بهای آن ظرف سه سال یا بیشتر تحویل شود. از بیع سنین به مناسبت در باب تجارت سخن رفته است؛ « در حدیث نبوی منقول از طریق عامه از بیع سنین نهی شده است» (۲)


...............................


چالش برانگیزترین بحث در بیع ، بیع شفاهی است : که باید توجه کرد این نوع بیع کاملا است مگر با قوانین و قواعد ، در تضاد باشد مانند ( قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول )

ولی در خصوص سایر اموال تا این لحظه نیز صحیح است


راههای اثبات بیع شفاهی : اقرار خوانده ، شهادت شهود ، اسناد واریزی ، امارات ( قانونی و یا قضایی )


--------------------------------

ارجاعات

(1) https://wikihoghoogh.net

(۲) https://fa.wikifeqh.ir

(3) ترمینولوژی فقهی حقوقی