استادیوم فوتبال به مثابه آزمایشگاه امنیت ملی؛ وقتی توپ، مرزها را جابجا می کند

12 مرداد 1404 - خواندن 6 دقیقه - 48 بازدید



به نام ایزد منان

استادیوم فوتبال به مثابه آزمایشگاه امنیت ملی؛ وقتی توپ، مرزها را جابجا می کند


فرض کنید در یک روز آفتابی، صد هزار نفر در یک استادیوم فریاد می زنند، رنگ های پرچم ها در هم می آمیزد و انرژی ای جمعی، فضای بسته را می لرزاند. این تصویر، تنها یک مسابقه ورزشی نیست؛ یک آزمایشگاه زنده امنیت ملی است. فوتبال، آن پدیده جهانی که گویی در دی ان ای بشر ثبت شده، ارتباطی عمیق، پیچیده و گاه متناقض با امنیت ملی کشورها دارد. این ارتباط را می توان در چند جبهه حیاتی بررسی کرد:


1. امنیت سخت افزاری: استادیوم به مثابه دژ شهری

مدیریت جمعیت و تهدیدات:

برگزاری یک مسابقه بزرگ (مثل جام جهانی یا دربی های حساس) نیازمند طرح ریزی امنیتی در سطح عملیات های نظامی است. هماهنگی پلیس، نیروهای امنیتی، سیستم های نظارتی پیشرفته (دوربین ها، تشخیص چهره)، کنترل دسترسی ها و برنامه ریزی برای شرایط اضطراری (آتش سوزی، بمب گذاری، اغتشاش) مستقیما توانمندی های امنیتی داخلی یک کشور را به نمایش می گذارد. شکست در این زمینه (مانند فاجعه استادیوم پورتسعید مصر در ۲۰۱۲ یا هرج ومرج فینال لیگ قهرمانان اروپا ۲۰۲۲ در پاریس) ضربه ای سنگین به اعتبار و امنیت ملی وارد می کند.

هدف تروریستی:

استادیوم های پرجمعیت، اهدافی جذاب برای گروه های تروریستی هستند. یک حمله موفق (مثل بمب گذاری استادیوم شهر نیس فرانسه در ۲۰۱۶) نه تنها جان صدها نفر را تهدید می کند، بلکه ترس و ناامنی را در سطح جامعه تزریق کرده و ثبات سیاسی را متزلزل می سازد. حفاظت از این مکان ها، آزمونی برای دستگاه های امنیتی است.


2. امنیت نرم: پرچم داری هویت و غرور ملی

سازنده همبستگی ملی:

پیروزی های تیم ملی (خصوصا در رقابت های بین المللی) می تواند قوی ترین چسب اجتماعی در جوامع چندپاره باشد. لحظاتی مانند صعود ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ یا قهرمانی تیم ملی در جام ملت های آسیا، مرزهای قومی، مذهبی و طبقاتی را محو کرده و حس "ایرانی بودن" را تقویت می کند. این همبستگی، پایه ای اساسی برای امنیت ملی است؛ ملتی متحد، کمتر در معرض تهدیدات داخلی و خارجی قرار می گیرد.

دیپلماسی عمومی و قدرت نرم:

یک تیم ملی موفق یا میزبانی رویدادهای بزرگ بین المللی (مانند جام جهانی ۲۰۲۲ قطر)، کارت ویزیت یک ملت است. این رویدادها تصویر کشور را در رسانه های جهانی شکل داده، جذب توریسم و سرمایه گذاری خارجی را تسهیل می کنند و نفوذ دیپلماتیک را افزایش می دهند. قطر با میزبانی جام جهانی، به گونه ای بی سابقه خود را بر روی نقشه جهانی قرار داد و قدرت نرم خود را به رخ کشید. این دستاوردها، تقویت کننده امنیت ملی در عرصه بین الملل است.

کانالی برای مشروعیت سازی (یا تهدید):

حکومت ها ممکن است از موفقیت های فوتبال برای تقویت مشروعیت داخلی و انحراف افکار عمومی از چالش ها استفاده کنند (سرمایه گذاری کلان در فوتبال در برخی کشورها با این انگیزه صورت می گیرد). از سوی دیگر، شکست های پیاپی یا رسوایی های بزرگ در فوتبال می تواند به نارضایتی عمومی، اعتراضات و بی ثباتی دامن زده و امنیت ملی را تهدید کند.


3. امنیت اقتصادی: توپ طلایی یا حباب خطرناک؟

محرک اقتصادی:

لیگ های حرفه ای، زیرساخت های ورزشی، گردشگری مرتبط با فوتبال و صنایع وابسته (پوشاک، رسانه) می توانند موتور محرکه اقتصاد باشند و اشتغال ایجاد کنند. این رونق اقتصادی، ثبات اجتماعی را افزایش داده و به امنیت ملی کمک می کند.

آسیب پذیری و فساد: 

وابستگی بیش ازحد اقتصاد به فوتبال (خصوصا در کشورهای تک محصولی) آن را در برابر شوک ها (مثل همه گیری کووید که لیگ ها را تعطیل کرد) آسیب پذیر می سازد. همچنین، فساد گسترده در مدیریت فوتبال (رای فروشی، پول شویی، اختلاس) نه تنها منابع ملی را هدر می دهد، بلکه اعتماد عمومی به نهادها را تخریب کرده و بی عدالتی را دامن می زند که خود تهدیدی برای امنیت ملی است.


4. امنیت اجتماعی: استادیوم، آینه جامعه

خشونت و افراط گرایی:

هواداری افراطی (اولتراس) و درگیری های کور میان طرفداران، خشونت را به خیابان ها می کشاند و امنیت عمومی را مختل می کند. استادیوم ها گاه به کانال های پنهان ارتباطی برای گروه های افراطی یا عرصه ای برای ابراز نفرت های قومی/مذهبی تبدیل می شوند که می تواند به درگیری های گسترده تر دامن بزند.

شکاف های اجتماعی:

گاه اختلافات و تنش های عمیق اجتماعی (طبقاتی، منطقه ای) در رقابت های فوتبال بازتولید و تشدید می شوند. مدیریت این تنش ها درون استادیوم ها و جلوگیری از سرریز آن به جامعه، نیازمند هوشمندی نهادهای امنیتی و اجتماعی است.


جمع بندی: پاس های امنیتی

فوتبال را نباید صرفا یک بازی دید. استادیوم، میکروکاسمی از ملت است.هر پاس، هر گل، هر تشویق و هر خشونت در آن، بازتابی از توانمندی ها، ضعف ها، امیدها و ترس های یک جامعه است. امنیت ملی، این مفهوم کلان و حیاتی، در بطن این پدیده به ظاهر ساده، در معرض آزمون و خطا قرار می گیرد:


یک تیم ملی موفق، یک عملیات روانی پیروز است.

یک استادیوم امن، یک پایگاه دفاع غیرعامل موفق است.

یک لیگ عاری از فساد، یک اقتصاد شفاف در مقیاس کوچک است.

یک دربی آرام، آزمونی برای انسجام اجتماعی است.


همان طور که زبیگنیو برژینسکی (استراتژیست امنیت ملی) گفته است: «ورزش مدرن، جنگ بدون تیراندازی است.» در این جنگ نمادین، امنیت ملی هم در خط حمله است، هم در خط دفاع و هم روی نیمکت؛ گاه قهرمان می شود و گاه با یک گل به خودی، آسیب پذیر. مدیریت این ارتباط پیچیده، نیازمند نگاهی فراتر از زمین چمن، نگاهی استراتژیک و چندوجهی است. زیرا در نهایت، امنیت یک ملت، گاهی در گرو امنیت یک استادیوم و آرامش یک توپ است.


پینوشت: تصور کنید یک "شورای عالی امنیت فوتبال" متشکل از استراتژیست های امنیتی، جامعه شناسان، اقتصاددانان و اسطوره های فوتبال، نه برای تعیین ترکیب تیم، بلکه برای تحلیل تهدیدات امنیتی جام ملت ها یا راهبردهای افزایش قدرت نرم از طریق لیگ برتر تشکیل جلسه دهد! این همان نقطه تلاقی جذاب و حیاتی است.


مصطفی لطفی.وکیل دادگستری.پژوهشگر حقوق فوتبال