«تحلیل راهبردی تاثیر جنگ آذربایجان و ارمنستان بر زیرساخت های انرژی فسیلی و چشم انداز سرمایه گذاری تجدیدپذیر در قفقاز»

10 مرداد 1404 - خواندن 5 دقیقه - 39 بازدید


منطقه قفقاز جنوبی، با وجود وسعت جغرافیایی محدود، نقشی کلیدی در امنیت انرژی منطقه ای و بین المللی ایفا می کند. قرارگیری جمهوری آذربایجان به عنوان یکی از صادرکنندگان اصلی نفت و گاز حوزه دریای خزر در کنار زیرساخت های حیاتی ترانزیت انرژی، این منطقه را به یکی از گلوگاه های ژئوانرژتیک جهان تبدیل کرده است. در این یادداشت، سعی می شود پیامدهای فنی و سیاسی بروز یک درگیری نظامی تمام عیار میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، با تمرکز بر تاثیر آن بر خطوط انتقال انرژی، توازن ژئوپلیتیکی و آینده پروژه های تجدیدپذیر در منطقه بررسی شود.

۱. آسیب پذیری فنی زیرساخت های انرژی در قفقاز جنوبی

در قلب نقشه انرژی قفقاز، سه خط لوله استراتژیک قرار دارد:

۱_خط لوله نفت باکو–تفلیس–جیهان (BTC)
۲_خط لوله گاز جنوب قفقاز (SCP)
۳_کریدور گاز جنوبی (SGC)

این خطوط که عمدتا از جمهوری آذربایجان آغاز شده و از طریق گرجستان به ترکیه و اروپا می رسند، از منظر طراحی و بهره برداری در برابر جنگ متعارف آسیب پذیرند. عبور بخشی از این خطوط از مناطق کوهستانی و روستاهای مرزی باعث می شود هرگونه تبادل آتش یا حملات موشکی در مرزهای ارمنستان-آذربایجان، احتمال قطع یا تخریب فیزیکی خطوط را افزایش دهد.
در صورت آسیب به این خطوط، مکانیسم پشتیبان فنی برای ترانزیت اضطراری در دسترس نیست و هیچ مسیر جایگزین سریع الاجرا برای جایگزینی ظرفیت های صدور انرژی به اروپا وجود ندارد. این مسئله، نشانگر وابستگی عمیق اروپا به ثبات ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی در تامین انرژی غیرروسی است.

۲. پیامدهای ژئوپلیتیکی و تغییر توازن منطقه ای

در صورت بروز جنگ، دو بازیگر کلیدی منطقه یعنی ایران و روسیه می توانند از شرایط برای بازتعریف نقش خود در نظم انرژی منطقه استفاده کنند. ایران با قرار گرفتن در مجاورت جنوبی قفقاز و دسترسی به هر دو کشور درگیر، می تواند به عنوان مسیر جایگزین ترانزیت گاز و نفت دریای خزر مطرح شود.
خطوط لوله شمال-جنوب ایران که پیش تر برای واردات گاز ترکمنستان استفاده می شد، ظرفیت بالقوه ای برای انتقال متقابل گاز از آذربایجان به خلیج فارس یا بالعکس دارد.
افزایش نقش ایران در سناریوهای ترانزیتی، با وجود موانع تحریمی، می تواند نقشه انرژی منطقه را بازترسیم کند.

روسیه از بی ثباتی قفقاز سود می برد، زیرا می تواند بار دیگر وابستگی اروپا به گاز روسیه را تثبیت کند.
احتمال مداخله مستقیم یا نیابتی روسیه در حمایت از ارمنستان می تواند به اختلال عمدی یا استراتژیک در خطوط لوله آذربایجان منجر شود.
این وضعیت ممکن است به افزایش قیمت انرژی در بازار جهانی بینجامد که در عمل به سود صادرات روسیه تمام خواهد شد.

۳. تاثیر غیرمستقیم بر پروژه های انرژی تجدیدپذیر

جنگ در قفقاز جنوبی نه تنها بازار انرژی فسیلی را تحت تاثیر قرار می دهد، بلکه سرمایه گذاری ها در انرژی های پاک را نیز به خطر می اندازد. کشورهای فعال در این حوزه عبارتند از:

چین از طریق پروژه های وابسته به «کمربند و جاده» در آذربایجان، گرجستان و آسیای مرکزی، پروژه های بادی و خورشیدی متعددی را توسعه داده است.
جنگ می تواند مسیرهای ترانزیتی چین به اروپا را مختل کرده و ریسک پروژه های انرژی پاک چینی را افزایش دهد.

امارات متحده عربی از طریق شرکت هایی مانند «مصدر» در حال توسعه نیروگاه های خورشیدی در آذربایجان است.
ناامنی مزمن باعث تعویق در اجرای پروژه ها، افزایش بیمه سرمایه و کاهش نرخ بازگشت سرمایه خواهد شد.

در مجموع، این وضعیت می تواند سرمایه گذاران را به خروج از منطقه یا تمرکز بر بازارهای باثبات تر مانند آفریقا یا آسیای جنوب شرقی سوق دهدو به نوعی «گسل جدید سرمایه گذاری انرژی» در مرز قفقاز-خاورمیانه ایجاد کند.
تحولات سیاسی-نظامی قفقاز جنوبی دیگر صرفا یک بحران منطقه ای محسوب نمی شود، بلکه مستقیما بر امنیت انرژی، گذار جهانی به انرژی های پاک، و توازن ژئوپلیتیک اوراسیا اثر می گذارد. امنیت زیرساخت های انرژی فسیلی و تجدیدپذیر در این منطقه نیازمند بازنگری عمیق در سیاست های منطقه ای، سرمایه گذاری در مسیرهای جایگزین و ایجاد ظرفیت های فنی مقاوم در برابر تنش های ژئوپلیتیکی است.

همچنین، ضرورت دارد نهادهای منطقه ای و بین المللی از جمله اکو، سازمان شانگهای و اتحادیه اروپا در ایجاد رژیم امنیتی انرژی در قفقاز مشارکت فعال تری داشته باشند، تا از تداوم سرمایه گذاری ها در انرژی های نو و کاهش ریسک ژئوپلیتیکی برای انتقال انرژی اطمینان حاصل شود.