فاطمه نژادابراهیم
1 یادداشت منتشر شدهنقش حیاتی مددکاران اجتماعی در مراکز مشاوره دانشگاه ها
مراکز مشاوره دانشگاه ها به عنوان نخستین خط حمایت روانی-اجتماعی دانشجویان، با چالش هایی فراتر از مسائل صرفا روانشناختی مواجه اند. مسائلی چون اضطراب تحصیلی، بحران های مالی، انزوای اجتماعی و تعارضات خانوادگی، نیازمند رویکردی چند بعدی و سیستم محور است که مددکاران اجتماعی با تخصص منحصربه فرد خود در تحلیل تعامل فرد و محیط، پاسخگوی آن هستند. حضور این متخصصان، پلی حیاتی بین دنیای درونی دانشجو، ساختار دانشگاه، و منابع جامعه ایجاد می کند.
مددکاران اجتماعی با انجام ارزیابی جامع، ریشه های اجتماعی مشکلات دانشجویان را شناسایی می کنند. آنان نه تنها به نشانه های روانی، بلکه به عوامل استرس زای بیرونی مانند فقر، تبعیض یا خشونت خانگی که به طور مستقیم بر عملکرد تحصیلی و سلامت روان تاثیر می گذارند، می پردازند. این نگاه کل نگر، امکان طراحی مداخلات دقیق تر را فراهم می سازد. در مواجهه با بحران های حاد مانند خطر خودکشی، بی خانمانی یا تجاوز، مددکاران اجتماعی به عنوان نخستین پاسخ دهندگان، ضمن مدیریت ایمنی فرد، پیوندی حیاتی با نهاد های تخصصی خارج از دانشگاه (اورژانس اجتماعی، مراکز بحران، بهزیستی) برقرار می کنند و تا حصول اطمینان از دریافت خدمات پایدار، پیگیر پرونده می مانند.
یکی از نقاط قوت کلیدی آنان در مدیریت هوشمندانه ارجاع و شبکه سازی منابع نهفته است. مددکاران اجتماعی با ایجاد پل بین بخش های داخلی دانشگاه (واحد مالی، خوابگاه ها، اداره آموزش و...) و نهادهای خارجی (کلینیک های دولتی، سازمان های مردم نهاد، خدمات حقوقی رایگان)، از افتادن دانشجو در چرخه سردرگمی و ناامیدی پیشگیری می کنند. این هماهنگی برای گروه های آسیب پذیر مانند دانشجویان بین المللی، افراد دارای معلولیت، یا اقلیت های قومی، اهمیت دوچندان دارد.
در سطح پیشگیرانه، مددکاران اجتماعی با طراحی و اجرای برنامه های اجتماع محور مانند کارگاه های مهارت های زندگی، آموزش مقابله با تبعیض، یا مدیریت منابع مالی، به ارتقای تاب آوری دانشجویان کمک می کنند. تشکیل گروه های حمایتی همتا نیز از راهبردهای موثر آنان برای کاهش انزوای اجتماعی است. افزون بر این، آنان با مستندسازی چالش های سیستماتیک، داده های ارزشمندی برای توسعه سیاست های دانشگاهی فراهم می کنند و در طراحی پروتکل های حساس، مشارکت فعال دارند.
با این حال، چالش هایی جدی پیش روی این نقش حیاتی وجود دارد اعم از کمبود نیروی متخصص در مراکز مشاوره دانشگاه ها، ناآشنایی مدیران با دامنه عملکرد مددکاری اجتماعی و محدودیت منابع مالی. غلبه بر این موانع مستلزم راهکارهایی چون ادغام دوره های کارورزی مددکاری اجتماعی در دانشگاه ها، ارائه گزارش های عملکرد مبتنی بر شواهد به مدیریت و جلب حمایت مالی از طریق پروژه های پژوهشی مشترک با نهاد های مختلف است.
در نتیجه، مددکاران اجتماعی با تمرکز بر عدالت اجتماعی، توانمندسازی و تغییر سیستمی، مراکز مشاوره دانشگاهی را از فضایی صرفا درمان محور به پناهگاهی جامع نگر تبدیل می کنند. سرمایه گذاری بر این نقش نه تنها کیفیت خدمات را ارتقا می دهد، بلکه با پرداختن به ریشه های مسائل، از تبدیل چالش های فردی به بحران های ساختاری پیشگیری کرده و دانشگاه را به سمت فضایی فراگیر، عادلانه و سلامت محور رهنمون می سازد.