سوءمدیریت ها و سیاست گذاری های غلط؛ آسیب اصلی و دشمن واقعی، نظام های سیاسی مردم پایه
در تحلیلی ارائه شده در پایگاه خبری ایلام آگاه دکترسیدمحمدرضا موسوی فرد پژوهشگر مسائل سیاسی و حقوقی و عضو هیات علمی دانشگاه در مقاله ای به سوءمدیریت ها و سیاست گذاری های غلط؛ آسیب اصلی و دشمن واقعی و نظام های سیاسی مردم پایه پرداخته است.

مقدمه و مفهوم شناسی
سو مدیریت، به معنای ناکارآمدی یا عملکرد نادرست مدیران به دلایل ضعف تخصص، بی برنامگی، ریسک پذیری یا ریسک ناپذیری نابجا، عدم شناخت مخاطب، عدم توجه به فرصت ها و تهدیدها، اتکا بر روابط به جای ضوابط، و نبود استراتژی صحیح است. این عوامل موجب انحراف سازمان یا نظام از اهداف اصلی و شکل گیری فضای ناکارآمدی، بی انگیزگی و نارضایتی می شوند. بازهم اشاره می نمایم این مهم بارها مورد تاکید از سوی پژوهشگران و دلسوران قرار گرفته ما نیز به عنوان یک دانشجوی طالب علم و عضو کوچکی از این جامعه بدان اشاراتی داشته ایم.( https://www.sid.ir/paper/411781/fa) علی ایحال سیاست گذاری غلط زمانی رخ می دهد که تصمیمات کلان بدون مبنای نظری مشخص، بدون تحلیل واقعیت های جامعه، و بدون مشارکت یا همراهی ذی نفعان اتخاذ شود. این سیاست ها می توانند موجب تشدید فقر، تبعیض، نابرابری، مهاجرت، فساد سیستمی، اتلاف منابع و ناکارآمدی نهادها شوند. در مجموعه آن سو مدیریت و سیاست گذاری نادرست، مهم ترین آسیب ها و تهدیدهای حکمرانی هستند، زیرا علاوه بر هدررفت منابع و کاهش کارآمدی، جامعه را آسیب پذیر می کنند و خود زمینه ساز سوءاستفاده دشمنان بیرونی یا داخلی می شوند. بنابراین شناخت و رفع این آسیب ها و اتخاذ رویکردی علمی، شایسته سالارانه، شفاف و مشارکتی در حکمرانی الزامی است.

نقش سوء مدیریت در بحران برق
یکی از ناترازی های اقتصاد ایران که مشکلات زیادی برای زندگی و کسب وکار مردم ایران به وجود آورده است ناترازی در انواع مختلف انرژی مخصوصا انرژی الکتریکی است ناشس از سوء مدیریت نقش بسیار کلیدی و تعیین کننده ای در بحران برق در ایران ایفا می کند. بررسی ها و اظهارنظرهای کارشناسان و نمایندگان مجلس حاکی از این است که شبکه برق کشور به دلیل بی برنامگی، ضعف مدیریت، و فقدان برنامه های مدون و اصولی دچار فرسودگی و ناترازی شده است. این مشکل تنها ناشی از کمبود منابع یا شرایط بیرونی مانند تحریم ها نیست، بلکه حاصل چند دهه سوء مدیریت، برنامه ریزی های نادرست، و عدم سرمایه گذاری کافی در بخش تولید، انتقال و توزیع برق است.( https://www.etemadonline.com/tiny/news-505695) به استناد رویکردهای کارشناسان این بخش که ادعا می کنند و ما نیز از باب آسیب شناسی منعکس می کنیم بخش خصوصی با وجود تمایل به سرمایه گذاری در نیروگاه ها، به دلایل مدیریتی و بوروکراسی های پیچیده اجازه فعالیت نمی یابد که مشکل در مجوزدهی و هماهنگی وزارت نیرو از مصادیق بارز آن است. کارشناسان تاکید می کنند که بحران برق تنها با به کارگیری مدیریت تخصصی، نوسازی زیرساخت ها، بهینه سازی شبکه انتقال و توزیع، توسعه انرژی های تجدیدپذیر و اصلاح الگوی مصرف قابل حل است. همچنین سیاستگذاری هوشمند و مشارکت بخش خصوصی و مردم پایه که باید در این حوزه شکل بگیرد به اعتقاد آنان در مدیریت مصرف انرژی از الزامات ضروری است.
( https://bargheto.com/articles/how-to-prevent-power-outages) وقتی که فلان مسئول در این حوزه نظارتی به صراحت اقرار می کند : با کم کاری فلان دولت در سرمایه گذاری برای تولید برق، پس از دو دهه کشور دوباره گرفتار خاموشی های گسترده در تابستان ۱۴۰۰ شد. بررسی آمارها نشان می دهد در حالی برنامه ششم توسعه دولت را مکلف کرده طی سال های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ ظرفیت شبکه برق کشور را ۲۵ هزار مگاوات افزایش دهد، اما ظرفیت شبکه برق کشور از ۷۶ هزار و ۴۲۸ مگاوات در سال ۱۳۹۵ با افزایش ۸ هزار و ۹۰۶ مگاواتی به ۸۵ هزار و ۳۳۴ مگاوات رسیده است. این عقب ماندگی بسیار قابل توجه و چشمگیر از تکالیف برنامه موضوعی است که قطعا در خاموشی های اخیر نقش دارد (https://irna.ir/xjKjK5) آیا رئیس محترم قوه قضاییه این مصداق ترک فعلا از باب حقوق عامه نیست که سکوت شده است ؟

نقش سوء مدیریت در بحران گاز
در بخش بعدی بررسی نیز کاملا قابل مشاهده و محسوس است سوء مدیریت نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در بحران گاز ایران دارد. با وجود اینکه ایران دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان را داراست و تولید گاز در سال های اخیر افزایش یافته، اما به دلیل سوءمدیریت گسترده، سرمایه گذاری ناکافی در توسعه میادین گازی، فرسودگی زیرساخت ها، و ناترازی شدید بین تولید و مصرف، کشور با کمبود گاز و بحران انرژی مواجه است. این ناترازی باعث شده بخش زیادی از نیروگاه ها و صنایع بزرگی مانند فولاد و پتروشیمی به دلیل کمبود سوخت با مشکلات جدی و حتی تعطیلی روبرو شوند. سوء مدیریت به شکل اتخاذ تصمیمات نادرست، عدم سرمایه گذاری کافی در بهینه سازی مصرف و توسعه ظرفیت تولید، سیاست های رانتی و تمرکز بر پروژه های غیرکارشناسی ظهور کرده است. می توان گفت که سوء مدیریت دولتی و ضعف در برنامه ریزی و اجرای سیاست های موثر، همراه با مشکلات ساختاری و تحریم ها، اصلی ترین عوامل بحران گاز در ایران هستند که پیامدهای آن شامل خاموشی های گسترده، کاهش تولید صنعتی، آلودگی هوا و خسارات اقتصادی است. به اعتقاد برخی از کارشناسان این حوزه سوءمدیریت شرایط بحرانی کنونی مرتبط است. افراد متخصص در این حوزه یکی از راهکارها را چنین می دانند پایان دادن به اتخاذ تصمیمات اشتباه، خود کمک بزرگی به صنعت و تولید کشور است.( https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1590901) یک سوال کلی که اینجا باید جواب دهند این است که چرا باید دومین دارنده چنین انرژی در دنیا در برخی فصول سال بازهم با ناشنایستگی مدیریتی کاسه چه کنم چه کنم به دست بگیرد.
نقش سوء مدیریت در بحران آب
اگر منصافه بخواهیم نگاه کنیم این عامل نقش کم رنگ تری دارد چرا که کارشناسان این حوزه معتقدند بحران آب نتیجه ای است از ترکیب عوامل طبیعی و اقلیمی اما سوء مدیریت در تقسیم، مصرف و حفظ منابع آبی عامل اصلی و محوری در تشدید و باقی ماندن این بحران بوده است. بحران آب نه صرفا به دلیل تغییرات اقلیمی یا کاهش بارندگی، بلکه به دلیل مدیریت ناکارآمد و ناهماهنگ بیشتر تشدید شود. به عبارت دیگر، سوء مدیریت هم در سطح کلان سیاستگذاری و هم در سطح عملیاتی و بهره برداری از منابع آب، عامل اصلی تشدید بحران آب است. کارشناسان معتقدند که بدون اصلاح ساختارها، بهبود هماهنگی بین دستگاه ها و اجرای برنامه های جامع مدیریت آب، بحران آب همچنان تشدید خواهد شد و مشکلات زیست محیطی، امنیتی و اقتصادی بیشتری را به دنبال خواهد داشت.&( https://enghelabe-eslami.de/10475) (https://iraf.ir/?p=47501) بازهم تاکید می شود اگر دفاعی داریم باید عالمانه باشد و اگرهم نقدی داریم باید منصافه دلسوزانه باشد هدف نهایی بدون تردید مچگیری نیست و صرفا بهبود وضع موجود است . بحران اصلی مدیریت ناشایسته و غیرتخصصی نظام سیاسی
مدیریت ناکارآمد نظام سیاسی بحران های داخلی را از چندین جنبه تشدید می کند. یکی از مهم ترین این جنبه ها، تصمیم گیری غیرتخصصی و سیاسی است؛ به گونه ای که تصمیمات کلان بر اساس ملاحظات سیاسی و بدون پشتوانه کارشناسی گرفته می شود. این امر به جای حل ریشه ای بحران ها، منجر به ارائه راه حل های موقتی و ناکارآمد شده و مشکل را عمیق تر می کند. از سوی دیگر، فساد و ناکارآمدی نظارت نیز نقش بسزایی ایفا می کند. فساد اداری و مالی، کمبود شفافیت و ضعف نظارت موجب تخصیص نادرست منابع و بروز مشکلات بیشتر در مدیریت بحران می شود. پنهان کاری و سرکوب نهادهای مدنی نیز به کاهش اعتماد عمومی و اختلال در هماهنگی واکنش ها دامن می زند. در مواجهه با بحران های پیش آمده که به آنها اشاره شد مثلا تاخیر در مواجهه با بحران ها از دیگر پیامدهای مدیریت ناکارآمد است که باعث بزرگ تر شدن مشکلات و تبدیل آن ها به بحران های غیرقابل کنترل می شود. همچنین، ضعف در هماهنگی و ساختار بوروکراتیک پیچیده، سرعت واکنش و اجرای برنامه های مدیریت بحران را کاهش می دهد. بی ثباتی مدیریت و انتصابات نامناسب نیز به ویژه در قالب تغییرات مکرر مدیران و انتصابات سیاسی به جای تخصصی، اختلال در اجرای سیاست ها و کاهش اثربخشی مدیریت بحران را در پی دارد.ناکارآمدی در پاسخ به مشکلات، نارضایتی عمومی را افزایش داده و کاهش مشارکت مردمی و تشدید تنش های اجتماعی و سیاسی را به دنبال دارد که خود به ایجاد بحران های جدید در جامعه منجر می شود. از طرفی، پیچیدگی متغیرها و عدم شناخت کافی از بحران ها نیز مدیریت را با چالش های بیشتری روبه رو می کند. افزایش عوامل و رخدادهای به هم پیوسته، تشخیص و مدیریت بحران ها را دشوارتر می سازد و در صورت مدیریت ناخودآگاه یا غیرکارشناسی، بحرانی بزرگ تر شکل می گیرد.مدیریت ناکارآمد نظام سیاسی با ایجاد چرخه معیوبی از فساد، تصمیم های غیرحرفه ای، فقدان پاسخگویی و ضعف نظارت، نه تنها به بحران های داخلی دامن می زند، بلکه آن ها را عمیق تر و طولانی تر می کند. در این راستا، اصلاح ساختارهای سیاسی، افزایش شفافیت، پاسخگویی و جذب مدیران متخصص از راهکارهای اساسی برای کاهش شدت بحران ها محسوب می شود. متاسفانه عمق فاجعه را جایی می فهیم(دوره های مختلف ریاست جمهوری فارغ از دسته بندی های سیاسی و جنایی معمول) که زمانی این سرزمین رئیس جمهوری داشته است که مدعی مدیریت جهانی بوده است بیش از ۱۰۰ سیاستمدار دنیا در گفتگو با من این توقع یعنی مدیریت جهان را بیان کردند و آنها می گویند ایران پتانسیل مدیریت جهان را دارد. (https://fararu.com/fa/tiny/news-150219) و نکته جالب تر اینجاست در زمان معاصر رئیس جمهور دیگری داشته که هیچ برنامه نداشته و بر قوانین گذشته به نوعی تاکید دارد و اختیارات را به استانداران واگذار می کند. https://www.javanonline.ir/005Auv) &(https://tn.ai/3344023)) رئیس جمهوری به خود دیده است که تمام مشکلات را فقط به گشایش در تحریم ها و مذاکرات گره زده بود و تمامی فعالیت ها مدیریتی را در این قضیه منوط دانسته است .( https://tn.ai/1375650) بالاخره تجریه رئیس جمهوری را داشته است که در آخرین دقایق به استناد صحبت خودش با اکراه پا به عرصه ریاست جمهوری گذاشته است .(… برخلاف میل و مصلحت شخصی و تنها به منظور انجام وظیفه..) (mshrgh.ir/1217425) آیا با چنین فراز و فرودهایی که برای سکان اول اجرایی کشور وقتی مواجهه می شویم باز هم باید بگویم خدا را شکر که برخی بحران ها بیشتر از شکل نگرفته است جای بسی خوشحالی است .وقتی انتخاب ارشد چنین وضعتی را تجریه می کند در حوزه سیاست گذاری قطعا در انتخاب وزراء و مدیران مدیرانی تاثیر مستقیم خواهد گداشت که اداره امور چنین فشل و دچار بحران می شود.در پایان امید دارد در برخورد با مصالحه عالیه کشور نگاهها دقیق تر و شایستگی گزینی مطلوب صورت پذیرد و هر روز ایران اسلامی و مردم سرافزازش پاینده تر و بالنده تر از گذشته باشند،ایرانی و ایرانی ثابت کرده اند شایسته بهترین ها هستند.
قابل دسترسی در :
https://ilamagah.ir/?p=13637