تحلیل تطبیقی نبرد ۱۲روزه با جنگ اعراب و اسراییل
1. درگیری میان ایران و اسراییل در تاریخ معاصر ایران آنقدر با اهمیت به نظر می آید که مرور و تحلیل چند باره آن یک ضرورت است. امروزه ایران در برد موشک های خود هیچ محدودیتی ندارد، دستاوردی است که نباید به سادگی از آن گذشت. این مهم حاصل تلاش ها و زحمات مردان بزرگی چون حسن تهرانی مقدم و همکاران اوست.
در جنگ 12 روزه ایران این نکته بسیار حائز اهمیت است که ایران در دومین جنگ بعد از انقلاب اسلامی، شکست نخورده و تمام قد آماده دفاع در برابر قدرت های جهانی و ماشین جنگ منطقه بوده است. اگر تاریخ 200 ساله معاصر ایران مطالعه شود، اهمیت این پیروزی درک خواهد شد. این مهم قابل بازخوانی و باعث افزایش غرور ملی است که ایران می تواند در برابر قوی ترین قدرت های جهان ایستادگی، از حق خود دفاع و پیام هایی روشنی برای کشورهایی ارسال کند که در دهه اخیر یاوه گویی هایی را در رابطه با سرزمین و جزایر ایرانی داشتند.
از این پس بدیهی است که نگاه به ایران در میان دولت های منطقه و جهان مانند سابق نخواهد بود، در میان ملت ها نیز با منفوریت رژیم قطعا قدرت نرم ایران توازن قدرت را به سمت خود سنگین خواهد کرد.
2. نبرد 12 روزه ایران و اسراییل شباهت زیادی به سایر درگیری های رژیم داشت که غالبا از اصل غافلگیری درست استفاده می کند. به عنوان مثال جنگ شش روزه میان سوریه، اردن و مصر با اسراییل که از 5 ژوئن تا 10 ژوئن 1967 رخ داد، با پیروزی مطلق اسراییل پایان یافت. این نبرد نقطه اوج بحرانی بود که از تاریخ 15 مه تا 12 ژوئن 1967 به درازا انجامید و در آن سال اسراییل با شکست ارتش چند کشور عربی قسمتی از خاک آنها را تصرف کرد.
این جنگ با حمله هوایی ناگهانی اسراییل به پایگاه های هوایی مصر آغاز شد و رژیم طی 6روز موفق شد تا نواز غزه و صحرای سینا را از کنترل مصر، شرق اورشلیم و کرانه باختری رود اردن را از کنترل اردن و بلندای جولان را از سوریه خارج کند. کشورهای عربی همچون عراق، عربستان، تونس، مراکش، الجزایر، لیبی و کویت نیز به اسراییل اعلام جنگ داده و با اعزام نیروهای کمکی به یاری اردن، مصر و سوریه شنافتند. نتایج این جنگ در ساخت ژئوپلیتیک منطقه تاثیرگذار بود. اسراییل که حمله هم زمان ارتش های مصر، عراق، اردن و سوریه را در چند قدمی خود می دید، دست پیش گرفت و در تاریخ 5 ژوئن 1967 به نیروهای مصر در صحرای سینا حمله کرد. اسراییل با دریافت اطلاعاتی حیاتی به وسیله عوامل اطلاعاتی خود در مصر پی برد که ارتش مصر بیش از 400 هواپیمای جنگی خودرا در نقطه ای جمع کرده تا صبح روز بعد صفوف ارتش اسراییل را درهم بکوبد.
ژنرال های اسرائیلی که کار کشور تازه تاسیس خود را با بلندشدن جنگنده های مصری تقریبا تمام شده می دیدند، تصمیم گرفتند شبانه تمام جنگنده های مصری را قبل از بلندشدن نابود کنند. نیروی هوایی ارتش اسراییل با حمله غافلگیر کننده به فرودگاه های نظامی مصر با فرستادن تمام جنگنده فعال خود در مدت چند ساعت اکثر هواپیماهای جنگی مصر را بر روی زمین نابود کرد. در تاریخ 10 ژوئن 1967 اسراییل آخرین حملات به بلندای جولان را تکمیل کرد و پس از آن قرارداد آتش بس به پیشنهاد عرب ها در روز بعد از آن یعنی 11 1967 به امضا رسید. به این ترتیب اسراییل، نوار غزه، صحرای سینا و کرانه رود اردن را تصرف کرد و تقریبا 3 برابر شد و جمعیت یک میلیون نفر اعراب که در مناطق اشغال شده زندگی می کردند به کنترل اسراییل در آمدند.
3. در مثال درگیری 12 روزه ایران و اسراییل نیز شرایط به همین ترتیب رقم خورد و نقطه قوت اسراییل یعنی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی آن کمک قابل ملاحظه ای به سیستم نظامی و سیاسی خود داشته است. دستگاه اطلاعاتی رژیم با رعایت کامل اصل غافلگیری و برنامه ریزی میان مدت چند ساله، موفق شد به داخل خاک ایران نفوذ و توسط عوامل داخلی و خارجی در ایران به اهداف خود دست پیدا کند. اگر قرار بر آسیب شناسی باشد، باید اعتراف کرد که متاسفانه در داخل ایران بخش قابل توجهی از توان دستگاه اطلاعاتی و انتظامی صرف مسائل اجتماعی و بعضا سیاسی می شود که اتفاق جنگ 12 روزه این مهم را آشکار کرد که با وجود احساس خطر ایران و اعلام های علنی ایالات متحده و آمادگی ایران از ابتدای سال جدید(اعلام آمادگی وریز امور خارجه ایران در مصاحبه تلویزیونی مبنی بر آمادگی جنگ)، غافلگیر شده است.
این بدیهی است که در شرایط بین المللی ایران و به خصوص اوضاع سیاسی و امنیتی بی ثبات منطقه و برنامه های غربی برای آن، می بایست تمام تمرکز سازمان های اطلاعاتی و امنیتی معطوف به حوزه تخصصی خود و رضد دشمن و تحرکات آن باشد. اما متاسفانه به دلیل تصمیم های خطا و سیاست های نسنجیده کلان سیاسی بخشی از انرژی، توان و زمان قدرت امنیتی کشور معطل مسائل اجتماعی مانند حجاب و تبعات مقابله با آن شده است. البته که بی حجابی مور تایید نیست، اما مقابله با آن بیش از آنکه دلایل و ابزار امنیتی داشته باشد، باید از مراجع فرهنگی و هنری پیگیری شود.
جدای از این چالش، مکان یابی و استقرار بسیاری از نهادهای امنیتی کشور در تهران و شهرستان ها درست و متناسب با شرایط امنیت منطقه ای و بین المللی ایران طراحی نشده که این مسئله در مواقع حساس آسیب پذیر ما را بالا برده و دچار چالش خواهد کرد.
