افراد TNB، بررسی روابط بین اشکال مختلف اختلال هویت جنسیتی، فراهنجاری درونی شده و پریشانی روانی

6 مرداد 1404 - خواندن 11 دقیقه - 21 بازدید
افراد TNB، بررسی روابط بین اشکال مختلف اختلال هویت جنسیتی، فراهنجاری درونی شده و پریشانی روانی

ترنس هنجارگرایی، هنجارها و معیارهای ایدئولوژیک خاصی را توصیف می کند که انتظار می رود هویت ها، تجربیات و ابرازهای جنسیتی افراد ترنسجندر و/یا غیرباینری TNB با آنها همسو شود (Johnson, 2016 ). ترنس هنجارگرایی ممکن است در تعاملات بین افراد TNB و سیستم های پزشکی، سیستم های حقوقی، خشونت ضد ترنس و نظارت توسط افراد سیسجندر و TNB اعمال و تقویت شود (Borba, 2019 ; Johnson, 2016 , 2018 ; shuster & Bodenheimer, 2021 ). لیندلی و باج ( 2024 ) در توسعه و اعتبارسنجی یک معیار کمی از ترنس هنجارگرایی درونی شده، شش عنصر ترنس هنجارگرایی را شناسایی کردند: (1) روایت هایی که بر «کشف» هویت جنسیتی در سنین جوانی متمرکز هستند؛ (2) این انتظار که افراد TNB باید به عنوان تنها راه برای همسو کردن هویت جنسیتی و بدن خود، به دنبال تغییر جنسیت پزشکی باشند؛ (3) این انتظار که افراد TNB باید تمایل به جذب شدن در فرهنگ سیسجندر و نقش های جنسیتی دوگانه و سفت و سخت آن داشته باشند؛ (4) این درک که تجربیات TNB با قربانی شدن و رنج کشیدن مشخص می شود؛ (5) این انتظار که افراد TNB باید دوستان، دیدگاه های سیاسی و علایق خاصی داشته باشند؛ و (6) تاکید بر اختلال هویت جنسیتی آناتومیک به عنوان معیاری برای مشروعیت. این انتظارات، استانداردهای نظارتی را تشکیل می دهند که در سیاست های پزشکی و قانونی تعبیه شده اند و از طریق تعاملات اجتماعی اعمال می شوند و محدود می کنند که چه کسی به عنوان یک فرد TNB مشروع تلقی می شود (و نمی شود).

از آنجایی که استانداردهای ترنس هنجار، روش هایی را که افراد TNB اجازه تجربه و توصیف هویت جنسیتی خود را دارند، محدود می کند، درونی سازی این هنجارها ممکن است منجر به پیامدهای روانی منفی شود. در تحقیقات کیفی، شرکت کنندگان TNB در مورد مذاکره با انتظارات ترنس هنجار و تجربه اضطراب در مورد اینکه آیا به اندازه کافی ترنس هستند یا خیر، بحث می کنند (Bradford & Syed, 2019 ; Garrison, 2018 ; Konnelly, 2022 ). لیندلی و باج ( 2024 ) دریافتند که مردان ترنس و افراد غیرباینری که ترنس هنجاری را درونی کرده اند، علائم شدیدتری از افسردگی را گزارش کرده اند. علاوه بر این، افراد TNB که ترنس هنجاری را درونی کرده اند، کمتر با جوامع TNB ارتباط داشته اند. این تحقیق موجود نشان می دهد که ترنس هنجاری ممکن است بر سلامت و رفاه افراد TNB تاثیر منفی بگذارد. با توجه به اینکه ترنس هنجاری اخیرا در تحقیقات روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته است، مطالعات کمی بررسی کرده اند که چگونه ترنس هنجاری درونی شده ممکن است با عواملی که باعث تشدید پریشانی روانی در افراد TNB می شوند، تعامل داشته باشد. یکی از این عوامل، اختلال هویت جنسیتی است (Brokjøb & Cornelissen, 2022 ). ارجحیت دادن به اختلال هویت جنسیتی به عنوان یک تجربه مشروعیت بخش در ایدئولوژی فراهنجاری نشان می دهد که اختلال هویت جنسیتی و فراهنجاری ممکن است با هم مرتبط باشند. در پاسخ به نیاز به درک بیشتر چگونگی تناسب فراهنجاری با زندگی و تجربیات افراد TNB، مطالعه حاضر در پی بررسی روابط بین اشکال مختلف اختلال هویت جنسیتی، فراهنجاری درونی شده و پریشانی روانی است.

اختلال هویت جنسیتیدر متون علمی، در ویرایش پنجم اصلاح شده ی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM5-TR)، تشخیص بالینی اختلال هویت جنسیتی و تجربه ی زیسته ی اختلال هویت جنسیتی، علی رغم تمایزات مهم بین این دو مفهوم، به جای یکدیگر استفاده می شوند (انجمن روانپزشکی آمریکا [APA]، 2022 ؛ باین و همکاران، 2018 ؛ دیوی و توز، 2018 ). اختلال هویت جنسیتی، هنگامی که به عنوان یک تشخیص بالینی تعریف می شود، یک ساختار طبقه بندی شده است که در آن فرد یا معیارهای تشخیصی را دارد یا ندارد (APA، 2022 ). علاوه بر این، تشخیص اختلال هویت جنسیتی بر تجربه ی فردی گرفتار شدن در بدن اشتباه تاکید دارد (نیومن، 2002 ؛ ریگز و همکاران، 2019 ). به عنوان مثال، طبق DSM-5-TR، یکی از علائم اختلال هویت جنسیتی «میل شدید به خلاص شدن از ویژگی های جنسی اولیه و/یا ثانویه ی خود» است (APA، 2022 ، صفحه 514). این مفهوم سازی تشخیصی به شکل فیزیکی اختلال هویت جنسیتی می پردازد، اما تصویر محدودی از شیوه های مختلف بروز اختلال هویت جنسیتی ارائه می دهد.وقتی به عنوان درک آگاهانه جامعه از تجربه زیسته اختلال هویت جنسیتی تعریف شود، به عنوان مجموعه ای از تجربیات مرتبط با عدم تطابق بین جنسیت تایید شده فرد و جنسیت/جنسیت تعیین شده شناخته می شود که می تواند از نظر شدت هم در درون و هم در بین افراد متفاوت باشد (Galupo و همکاران، 2020 ؛ Lindley & Galupo، 2020 ). تجربه زیسته اختلال هویت جنسیتی پویا است، در طول زمان و زمینه نوسان دارد و می تواند به سه نوع اصلی طبقه بندی شود: جسمی، اجتماعی و روانی (Galupo و همکاران، 2020 ؛ Jones و همکاران، 2019a ؛ Lindley و همکاران، 2023 ). اختلال هویت جنسیتی فیزیکی شامل پریشانی مربوط به بدن فرد، به ویژه اندام تناسلی، قفسه سینه و سایر ویژگی های ثانویه جنسی است (Goldbach و همکاران، 2023 ؛ Jones و همکاران، 2019a ؛ Pulice-Farrow و همکاران، 2020 ). اختلال هویت جنسیتی اجتماعی زمانی ایجاد می شود که بین حس درونی فرد از جنسیت و محیط اجتماعی او، از جمله نقش های جنسیتی، برداشت های دیگران و تجربیاتی مانند جنسیت نادرست، عدم تطابق وجود داشته باشد (گالوپو و همکاران، ۲۰۲۰ ). اختلال هویت جنسیتی روانی، شکلی که اخیرا توصیف شده است، به پریشانی مرتبط با عدم تطابق بین نقشه جنسیتی درونی فرد و واقعیت تجسم جنسیتی یا تجربه اجتماعی او اشاره دارد (لیندلی و همکاران، ۲۰۲۴ ). در حال حاضر، هیچ معیار مشخصی برای ارزیابی شکل ذهنی اختلال هویت جنسیتی وجود ندارد و بنابراین تمرکز مطالعه حاضر بر آن نیست.صرف نظر از اینکه یک فرد TNB دچار اختلال هویت جنسیتی فیزیکی یا اجتماعی باشد، علائم آن به پریشانی روانی و رفتاری منجر می شود. افراد تراجنسیتی و/یا غیرباینری که در تحقیقات کیفی با آنها مصاحبه شده است، تجربه زیسته اختلال هویت جنسیتی را به عنوان یک تجربه به شدت ناراحت کننده عاطفی توصیف می کنند (آستین و همکاران، 2022 ) که می تواند به صورت احساس درد جسمی بروز کند (گالوپو و همکاران، 2020 ) و در تجزیه، خودکشی و خودآزاری نقش دارد (لیندلی و همکاران، 2023 ). از نظر کمی، مطالعات متعددی نشان داده اند که اختلال هویت جنسیتی با اضطراب، افسردگی، آسیب شناسی خوردن و مصرف مواد مرتبط است (بروکجوب و کورنلیسن، 2022 ؛ موکارسکی و همکاران، 2019 ؛ سود و همکاران، 2021 ). در حالی که ارتباط بین شدت اختلال هویت جنسیتی و پریشانی به خوبی اثبات شده است، تحقیقات بیشتری برای درک چگونگی شکل گیری این تجربیات توسط زمینه های اجتماعی-فرهنگی مانند هنجارگرایی تراجنسیتی مورد نیاز است.

تراهنجاری و اختلال هویت جنسیتی با تکیه بر تعریف جامعه محور از اختلال هویت جنسیتی، تحقیقات اخیر شروع به تمرکز بر زمینه های اجتماعی-فرهنگی کرده اند که اختلال هویت جنسیتی را شکل داده و تشدید می کنند (به عنوان مثال، Bradford & Syed, 2019 ; Galupo et al., 2020 ; Lindley & Galupo, 2020 ). اختلال هویت جنسیتی به جای اینکه صرفا از تجربه افراد TNB از بدنشان ناشی شود، همانطور که در معیارهای تشخیصی تاکید شده است، می تواند ناشی از تبادلات اجتماعی باشد که در آن دیگران جنسیت یک فرد TNB را به اشتباه برچسب می زنند (به عنوان مثال، جنسیت نادرست، زبان جنسیتی غیرتاییدکننده؛ Galupo et al., 2020 ; Lindley et al., 2024 ). در یک مطالعه کیفی در مورد تجربیات اختلال هویت جنسیتی، شرکت کنندگان TNB اختلال هویت جنسیتی را به عنوان تجربه ای از ناهمخوانی بین خود و انتظارات اجتماعی جنسیتی توصیف کردند (Lindley et al., 2024 ). نکته قابل توجه این است که برخی از شرکت کنندگان در آن مطالعه اظهار داشتند که اختلال هویت جنسیتی صرفا ناشی از انتظارات اجتماعی مرتبط با جنسیت است، در حالی که برخی دیگر علل متفاوتی را مورد بحث قرار دادند. این یافته ها تاکید می کنند که تجربه اختلال هویت جنسیتی توسط انتظارات اجتماعی جنسیتی که افراد TNB هر روز با آن مواجه هستند، شکل می گیرد و به اهمیت درک بهتر رابطه بین اختلال هویت جنسیتی و ترنس هنجاری اشاره دارد.مطابق با یافته های اخیر در مورد سهم انتظارات اجتماعی در اختلال هویت جنسیتی، درونی سازی انتظارات اجتماعی فراهنجار ممکن است حداقل تا حدی ارتباط بین اختلال هویت جنسیتی و پریشانی روانی را توضیح دهد. مدل های میانجی گری به دنبال توضیح این موضوع هستند که چرا ارتباط بین دو متغیر رخ می دهد و پیشنهاد می کنند که یک متغیر سوم این کوواریانس را توضیح می دهد. از آنجا که اختلال هویت جنسیتی فیزیکی یک انتظار کلیدی در درون اختلال هویت جنسیتی است (یعنی در بدن اشتباهی گرفتار شده است ؛ برادفورد و سید، ۲۰۱۹ )، افراد TNB که اختلال هویت جنسیتی فیزیکی شدیدتری را تجربه می کنند، ممکن است احساس کنند که توسط اختلال هویت جنسیتی فیزیکی بیشتر تایید شده اند و این امر آنها را به درونی سازی قوی تر آرمان های آن سوق می دهد. به طور مشابه، تجربیات اختلال هویت جنسیتی اجتماعی ممکن است به درونی سازی بیشتر باورهای فراهنجار کمک کند، زیرا افراد به دنبال کاهش ناراحتی یا کسب پذیرش اجتماعی با انطباق با انتظارات cisnormative و نقش های جنسیتی دوتایی هستند. با این حال، اعتقاد قوی تر به انتظارات فراهنجاری می تواند به دلیل ماهیت محدودکننده ی استانداردهای فراهنجاری، سطوح بالاتری از پریشانی روانی را پیش بینی کند (گاریسون، ۲۰۱۸ ؛ لیندلی و باج، ۲۰۲۴ ). بررسی نقش واسطه ای فراهنجاری در توضیح ارتباط بین اختلال هویت جنسیتی و پریشانی روانی می تواند بینش جدیدی در مورد چگونگی نقش درونی سازی انتظارات خاص افراد TNB در تجربه پریشانی روانی مرتبط با جنسیت افراد TNB ارائه دهد.از طرف دیگر، فراهنجاری درونی شده ممکن است ارتباط بین اختلال هویت جنسیتی و پریشانی روانی را تعدیل کند. متغیرهای تعدیل کننده بر قدرت و/یا جهت ارتباط بین دو متغیر تاثیر می گذارند و بینشی در مورد اینکه چه زمانی یا برای چه کسی یک متغیر به شدت نتیجه را پیش بینی می کند، ارائه می دهند. هنگامی که افراد TNB فشار بیشتری را برای محدود کردن ابراز جنسیتی خود یا تغییر بدن خود برای همسو شدن با هنجارهای فراهنجاری احساس می کنند، تجربه اختلال هویت جنسیتی اجتماعی و فیزیکی ممکن است در مقایسه با زمانی که افراد برای همسو شدن با این استانداردها تحت فشار نیستند، از نظر روانی پریشان کننده تر باشد. در یک مطالعه کیفی که توسط گریسون ( 2018 ) انجام شد، شرکت کنندگان در مورد اینکه آیا هویت و تجربیات جنسیتی آنها مطابق با استانداردهای فراهنجاری مشروع است یا خیر، ابراز نگرانی کردند. شرکت کنندگان به طور خاص اضطراب و عدم اطمینان در مورد اینکه آیا تجربیات آنها از اختلال هویت جنسیتی به اندازه کافی شدید است که احساس مشروعیت هویت TNB آنها را توجیه کند، توصیف کردند. احساس نیاز به مقایسه و قالب بندی تجربیات خود برای گنجاندن در این هنجارهای محدود (که ممکن است از تعامل با متولیان پزشکی و قانونی و همچنین اعضای جامعه درونی شده باشد؛ Lindley & Budge, 2024 ) ممکن است لایه ای از استرس را به تجربه ی اختلال هویت جنسیتی اضافه کند و به طور زیان آوری رابطه ی بین اختلال هویت جنسیتی و پریشانی روانی را تقویت کند.