بازدارندگی هوشمند: راهبردی کلیدی در نظام بین الملل آنارشیک (پایگاه طاهر خبر)

2 مرداد 1404 - خواندن 9 دقیقه - 11573 بازدید

دکتر سیدمحمدرضا موسوی فرد پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه| بازدارندگی به مجموعه ای از اقدامات گفته می شود که یک دولت یا گروهی از دولت ها با هدف افزایش هزینه های اقدام خصمانه برای دشمن انجام می دهند تا طرف مقابل را از آغاز یا ادامه تهدید بازدارند. در سال های اخیر، مفهوم بازدارندگی از مدل سنتی نظامی صرف به سمت مدل های پیچیده تر، هوشمند و چندلایه متمایل شده است. در جهانی که قواعد الزام آور نهادینه نشده و دولت ها بازیگران اصلی محسوب می شوند، دولت ها برای تامین امنیت و پیشگیری از تهدیدات، ناچار به استفاده از بازدارندگی هستند. این راهبرد ضمن ایجاد هزینه سنگین برای طرف متخاصم، نقش یک سیستم حفاظتی را ایفا می کند تا امنیت و ثبات راهبردی حفظ شود. در نظام های امروزی، بازدارندگی دیگر صرفا نظامی نیست؛ بلکه ترکیبی از تهدیدات اقتصادی، روانی، اطلاعاتی و فناورانه است. به ویژه برای نظام های هوشمند، اهمیت این راهبرد مضاعف است، چراکه موجب افزایش انعطاف پذیری و مدیریت بهتر بحران در فضای کم ثبات بین المللی می شود.به عقیده ما، بازدارندگی، به ویژه در قالب هوشمند و ترکیبی آن، یکی از کارآمدترین راهبردهای یک نظام سیاسی هوشمند برای مواجهه با ساختار آنارشیک نظام بین المللی است. این راهبرد ضمن افزایش ریسک و هزینه تهدید برای بازیگران مخرب، ابزار مدیریت امنیت ملی و سیاست خارجی را فراهم می کند.



بازدارندگی هوشمند: موقعیت و راهبردها


در غیاب یک قدرت مرکزی الزام آور یا قانون بین المللی که بر دولت ها حاکم باشد (ویژگی نظام آنارشیک)، بازدارندگی هوشمند به مکانیزمی تبدیل می شود که با تبدیل قدرت به تهدید و افزایش هزینه اقدام خصمانه، از وقوع جنگ، تجاوز یا بی ثباتی جلوگیری کرده و از این طریق امنیت ملی یک بازیگر را تضمین می کند. بنابراین، بازدارندگی هوشمند با تلفیق مولفه های سخت و نرم قدرت و تطبیق پیام ها با ویژگی های خاص طرف مقابل، به یک نظام سیاسی هوشمند امکان مقابله موثر با ماهیت آنارشیک و بی مرجع نظام بین المللی را می دهد. این مفهوم در واقع به عنوان جایگزینی برای قدرت مرکزی الزام آور عمل می کند و امنیت را از طریق مدیریت راهبردی تهدیدات و هزینه سازی برای طرف مقابل تضمین می کند.عموما در «نظام سیاسی هوشمند»، بازدارندگی دارای مولفه های زیر است:

ترکیب قدرت سخت و نرم: قدرت سخت (مانند توان نظامی) و قدرت نرم (دیپلماسی، نفوذ رسانه ای، روایت سازی) به صورت تلفیقی مورد استفاده قرار می گیرد. این امر بازدارندگی را اثربخش تر می کند و رفتار رقیب را دقیق تر هدف قرار می دهد.

بازدارندگی تطبیقی: پیام ها و واکنش های بازدارنده متناسب با ویژگی ها و زوایای حساسیت رقیب طراحی می شود. شناخت دقیق رقیب و آسیب پذیری هایش، کارایی بازدارندگی را افزایش می دهد.

بازدارندگی هدفمند: ابزارها و روش های مختلف بسته به شرایط و مخاطب به کار گرفته می شوند. برای نمونه، ممکن است تهدید نظامی، تحریم اقتصادی، یا عملیات سایبری هر کدام به عنوان ابزار بازدارنده عمل کند و نسخه ثابتی برای همه شرایط وجود ندارد.

انعطاف پذیری و چندلایه بودن: پیام های بازدارنده باید هم منعطف و هم چندسطحی باشند تا طرف مقابل نتواند به سادگی آن ها را پیش بینی کند و واکنش مناسبی نشان دهد.

مدیریت منطقه ای بازدارندگی: استفاده از نیروهای نیابتی، دیپلماسی چندجانبه و همکاری با سایر بازیگران منطقه ای، ابعاد منطقه ای یا بین المللی بازدارندگی را تقویت می کند.

این راهبرد اهمیت شناخت دقیق رقیب و حساسیت های خاص او را برجسته می سازد تا پیام ها و واکنش های بازدارنده تطبیق داده شوند. به عبارتی، بازدارندگی هوشمند «هدفمند» و «تطبیقی» است و به جای مدل کلاسیک صرفا نظامی، رویکردی فراگیر و چندسطحی دارد. علت برتری این راهبرد را می توان چنین توصیف کرد که بازدارندگی هوشمند به جای تکیه صرف بر توان نظامی (قدرت سخت)، از ابزارهای متنوعی مانند دیپلماسی، تحریم های اقتصادی، نفوذ رسانه ای، عملیات سایبری و شکل دهی به افکار عمومی بهره می برد. این تلفیق ابزارها باعث افزایش واقع گرایی و اثربخشی پیام های بازدارنده می شود و امکان واکنش دقیق تر به رفتار رقبا را فراهم می کند. در همین راستا، شناخت جرائم و جنایات بین المللی به سمت جنگ های ترکیبی و شناختی گام برمی داریم.



وضعیت آنارشیک نظام بین الملل در مدل وستفالیایی آن


نظام بین الملل به صورت ذاتی دارای وضعیت آنارشیک است؛ به این معنا که هیچ قدرت مرکزی فراتر از دولت های مستقل وجود ندارد تا قوانین را به صورت الزام آور بر همه کشورها تحمیل کند. این بی نظمی ساختاری باعث می شود که هر کشوری برای حفظ امنیت و منافع خود، به توانایی های داخلی متکی باشد و در نتیجه، فضای بین المللی به محیطی رقابتی و بعضا خصومت آمیز تبدیل شود.

از دیدگاه واقع گرایان مانند هابز و کنت والتز، آنارشی ویژگی اجتناب ناپذیر نظام بین الملل است که دولت ها را وادار می کند تا همواره در پی افزایش قدرت خود باشند، چه از طریق توسعه نظامی، چه از طریق اتحادهای استراتژیک. این شرایط می تواند به معمای امنیتی و مسابقه تسلیحاتی دامن بزند، چراکه هر اقدام یک کشور برای افزایش امنیت خود، ممکن است از سوی دیگران به عنوان تهدید تلقی شود و واکنش متقابل را در پی داشته باشد.

در نقطه مقابل، لیبرال ها استدلال می کنند که با وجود آنارشی، همکاری های بین المللی از طریق نهادها، سازمان ها و وابستگی متقابل اقتصادی می تواند تا حدی این بی نظمی را مهار کند. برای مثال، سازمان هایی مانند سازمان ملل متحد، سازمان تجارت جهانی یا حتی پیمان های امنیتی مانند ناتو، هرچند فاقد حاکمیت مطلق هستند، اما تا حدی قادرند رفتار کشورها را تنظیم کنند. از سوی دیگر، سازه انگاران معتقدند که آنارشی یک ساختار اجتماعی است که توسط کنشگران ساخته شده و می تواند تغییر کند؛ به این معنا که اگر هنجارها و درک مشترک میان کشورها دگرگون شود، ماهیت نظام بین الملل نیز ممکن است از حالت خصومت آمیز به سمت همکاری بیشتر سوق پیدا کند.

در عمل، آنارشی بین المللی پیامدهای گسترده ای دارد، از جمله رقابت های ژئوپلیتیک، جنگ های منطقه ای، گسترش سلاح های هسته ای به عنوان ابزار بازدارندگی، و حتی ناتوانی در حل بحران های جهانی مانند تغییرات اقلیمی یا همه گیری ها، زیرا در غیاب یک مرجع فراملی کارآمد، کشورها اغلب منافع ملی خود را بر اولویت های جمعی ترجیح می دهند. با این حال، تاریخ نشان داده که کشورها گاهی برای مقابله با تهدیدات مشترک، همکاری های موقتی شکل می دهند، مانند ائتلاف های نظامی یا توافق های زیست محیطی است.



تقویت جامعه مدنی و دفاع رسانه ای: مقابله با وضعیت آنارشیک بین المللی


تردیدی وجود ندارد که در زمان معاصر، وقتی یک جنایتکار جنگی برای همدست خود تقاضای جایزه صلح نوبل می کند، با تعبیری فراتر از یک وضعیت آنارشیک بین المللی روبرو هستیم که وارونگی حقیقت در جلوه گر ساختن باطل و ظلم، ویژگی بارز آن است.

برای مقابله با وضعیت آنارشیک نظام بین الملل، تقویت جامعه مدنی و روشنگری در رسانه های اجتماعی نقش بسیار مهمی دارند. جامعه مدنی متشکل از نهادها، گروه ها و افراد مستقلی است که می توانند در برابر خشونت و زمختی قدرت ها ایستادگی کنند و با استفاده از فضای رسانه ها و رسانه های اجتماعی، قدرت نرم خود را افزایش دهند. رسانه ها و به ویژه رسانه های اجتماعی به عنوان ابزارهای قدرت نرم می توانند در روشن گری افکار عمومی، سنجش افکار عمومی و تشویق به مشارکت مدنی موثر باشند. آن ها نقش واسطه و بستر تولید و تبادل اندیشه ها را دارند که به تخفیف وضعیت آنارشیک در نظام بین الملل کمک می کند. افزایش آگاهی، تعامل و همکاری غیردولتی می تواند به عنوان اهرم فشار موثری عمل کند.

در سطح بین الملل، رسانه ها و به ویژه رسانه های اجتماعی به عنوان ابزارهای قدرت نرم، در روشن گری افکار عمومی، تشویق به مشارکت مدنی و تسهیل تعاملات غیردولتی موثر هستند. این افزایش آگاهی و همکاری بین المللی می تواند به کاهش سوءتفاهم ها و همبستگی بیشتر کمک کرده و تا حدی بر وضعیت آنارشیک نظام بین الملل تاثیرگذار باشد. این رویکرد به نوعی استراتژی بازدارندگی غیرمستقیم در برابر چالش های حکمرانی جهانی محسوب می شود و می تواند یکی از مولفه های فرامرزی بازدارندگی هوشمند در دوران معاصر قلمداد گردد.



قابل دسترسی در طاهر خبر :

https://taherkhabar.ir/?p=16933