مدیریت دانش به عنوان یک ضرورت در سازمان آموزش و پرورش
مدیریت دانش به عنوان یک ضرورت در سازمان آموزش و پرورش
مقدمه
امروزه اهمیت و تاثیر عملکرد سازمان ها در زندگی انسان ها بر کسی پوشیده نیست به گونه ای که کیفیت زندگی ما و کیفیت خدمات و محصولات سازمان ها به هم گره خورده اند. با علم به این اهمیت، سازمان ها همواره درصدند که برتری های بلندمدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ کنند و صاحب نظران سازمان و مدیریت در تحقیقات خود به دنبال سبکی هستند که زودگذر نبوده، و اثرات ماندگاری داشته باشد.
شرایط و فضای رقابتی سازمان ها بیش از پیش پیچیده و به سرعت در حال تغییر است. به گونه ای که سرعت تغییر در بیشتر سازمان ها به مراتب بیشتر از سرعت توان پاسخگویی و تطبیق آن هاست. تغییرات مستمر شرایط درونی و محیط بیرونی نیز وضعیت عدم تعادل جدیدی را برای سازمان ها به وجود آورده است. در این میان تنها سازمان هایی می توانند به حیات خود ادامه دهند که بتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ نمایند این موضوع نگرانی های متعددی را برای سازمان ها پدید آورده است که از جمله عمده ترین آن ها می توان به تشخیص کمبودها (خلاها) ، بهره وری بیشتر از سرمایه های انسانی، یادگیری کارآمدتر و موثرتر کارکنان، ارائه کالاها و خدمات با ارزش افزوده بیشتر، رضایت مندی مشتریان و کارکنان، پیشگیری از تکرار اشتباهات، کاهش دوباره کاری، صرفه جویی در وقت، برانگیختن انگیزه خلاقیت و نوآوری، تقویت موقعیت رقابتی سازمان ها، اشاره کرد.
با ارائه شعار صرف و سخن گفتن از تعالی و سند تحول بنیادین تغییری ایجاد نمی شود بلکه تغییر باید از سطوح عالی مدیریتی آموزش و پرورش آغاز گردد اما برای پاسخ به این نگرانی ها چه باید کرد؟
آیا نظریه های مدیریت و سازمان تاکنون پاسخی برای این نگرانی ها یافته اند؟
پاسخ مثبت است:
"مدیریت دانش".
اما مدیریت دانش به چه معنی است؟ تعاریف متعددی در این زمینه ارائه شده که به عنوان نمونه یک مورد را ذکر می کنیم :
"مدیریت دانش فرایندی است که سازمان ها به واسطه آن توانایی تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش را پیداکرده و همچنین قادر خواهند بود دانش کسب شده را به گونه ای موثر در تصمیم های خود به کارگیرند".
سازمان های آموزشی و مدیریت دانش
مدیران برای اینکه کارکنانی دانش محور داشته باشند باید سعی کند تا خود و کارکنان تحت نظارتشان را با آخرین دانش های روز تطبیق دهند. از دیدگاه مدیریت دانش، ارزشمندترین منابع سازمان، دانش کارکنان می باشد.
درواقع به نوعی تاکید بر دانش محوری کارکنان هر سازمانی دارد. با توجه به اینکه سه عنصر اصلی هر سازمان عبارت است از: نیروی انسانی، فرآیندها و فن آوری، مدیریت دانش از یک سو تاکید فراوانی بر نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی به منظور ایجاد روحیه تسهیم دانش و استفاده از آن و از سویی جهت کشف، ایجاد و تسهیم دانش بر روش ها و فرآیندها متمرکز می شود و در انتها به منظور ذخیره سازی دانش و قابل استفاده کردن آن به هنگام کار گروهی بر روی فناوری متمرکز می شود. باید نحوه نگرش بالادستی ها به سازمان آموزش و پرورش به عنوان کلیدی ترین و سرنوشت سازترین سازمان رسمی کشور تغییر یابد
نکته حائز اهمیت اینکه در مدیریت دانش بین تمایل افراد و استفاده از دانش به منظور بهره برداری ابزاری، رابطه مستقیمی وجود ندارد. مدیر باید به تغییر از این دیدگاه که « تغییر نوعی فرصت است» توجه کند و آن را تحقق بخشد. مدیر از طریق ایجاد تغییر و تحول در سازمان و حفظ این قلمرو، به ابداع حوزه های تفکر علمی اثربخش تر در آینده کمک می کند.
سخن پایانی :
با توجه به مطالب فوق سازمان های آموزش و پرورش ما درحرکت به سمت مدیریت دانش باید سیستم مدیریت اطلاعات را جدی بگیرند. چرا سازمان مناطق آموزش و پرورش باید کابوس مدیران مدارس در زمینه تدوین برنامه درسی واحدهای آموزشی باشد و هرلحظه و حتی در اوایل مهرماه نیز شرایطی را برای مدیران فراهم آورند که مجبور به تغییر برنامه شوند؟
آیا با این همه متخصص برنامه نویسی در آموزش و پرورش نمی توان یک سامانه برخط در قالب سایت همگام برای برنامه نویسی واحدهای آموزشی فراهم نمود تا مدیران بدون نگرانی اطلاعات ساعات درسی و روز همکاران را وارد کنند و سامانه مدیریت اطلاعات، برنامه دقیق و بهینه را تحویل نماید ؟
📷
جنبه دیگر سامانه مدیریت اطلاعات می تواند یکپارچه سازی نتایج پژوهش های مرتبط با آموزش و پرورش و بهره گیری از این نتایج در تکمیل و بومی سازی نظرهای مدیریت و سازمان و همچنین نظریه های یادگیری و استفاده این نظریات به عنوان مبنای اتخاذ تصمیمات معقول در سازمان باشد.
از طرف دیگر مشخص شد که مهم ترین شاخه مدیریت دانش، دانش محوری کارکنان سازمان و ارتقای سطح مهارت و دانش آن ها از طریق ایجاد فرصت های حمایتی جهت ادامه تحصیل است.
چگونه می توان پرسنل را منع تحصیل کرد و از سوی دیگر از به روز نمودن دانش در سازمان و مدیریت دانش سخن به میان آورد ؟
بدیهی است که این جنبه از مدیریت دانش با محور توسعه دانش و شایستگی کارکنان از مدل تعالی سازمانی همخوانی دارد بنابراین با ارائه شعار صرف و سخن گفتن از تعالی و سند تحول بنیادین تغییری ایجاد نمی شود بلکه تغییر باید از سطوح عالی مدیریتی آموزش و پرورش آغاز گردد .
ابتدا باید نحوه نگرش بالادستی ها به سازمان آموزش و پرورش به عنوان کلیدی ترین و سرنوشت سازترین سازمان رسمی کشور تغییر یابد به امید آن روز.