اثر گفت وگوی فردی معلم با یک دانش آموز گوشه گیر بر افزایش مشارکت کلاسی
یکی از مسائل رایج در محیط کلاس، حضور دانش آموزانی است که به دلیل کم رویی، اضطراب اجتماعی یا احساس طردشدگی، مشارکت فعالی در فعالیت های آموزشی ندارند. این یادداشت علمی حاصل تجربه عملی یک معلم پایه پنجم ابتدایی است که طی یک ماه تلاش کرد از طریق گفت وگوی فردی و مستمر با یک دانش آموز گوشه گیر، میزان مشارکت کلاسی او را افزایش دهد.
در این فرایند، معلم با انتخاب یک دانش آموز کم حرف و کناره گیر، چهار جلسه گفت وگوی هفتگی (هر جلسه ۱۰ تا ۱۵ دقیقه) پیش از شروع کلاس برگزار کرد. محور گفت وگوها، شنیدن نظرات دانش آموز، توجه به علایق او، تقویت اعتماد به نفس، و دعوت غیرمستقیم به مشارکت در فعالیت های کلاسی بود. داده ها از طریق مشاهده رفتاری، ثبت تغییرات در میزان مشارکت، و مصاحبه کوتاه پایانی با دانش آموز گردآوری شد.
نتایج نشان داد که دانش آموز در هفته های دوم و سوم به تدریج تمایل بیشتری به پاسخ دادن به سوالات معلم، صحبت در کارهای گروهی و حتی داوطلبی برای خواندن در کلاس نشان داد. گفت وگوی انسانی، همدلانه و پیوسته معلم، بدون استفاده از برنامه های رسمی یا فشار بیرونی، توانست نوعی پیوند روانی بین معلم و دانش آموز ایجاد کند که به بهبود وضعیت آموزشی او انجامید.
این تجربه کوچک اما معنادار نشان می دهد که توجه فردی معلم به دانش آموزان حاشیه ای، می تواند نقش مهمی در شکستن چرخه انزوا و فعال سازی آموزشی آنان ایفا کند.