راحمه یونسی
2 یادداشت منتشر شدهنوآوری در مدل های کسب وکار و راهبردهای پایداری در بنگاه های صنعتی کوچک و متوسط در ایران
نوآوری در مدل های کسب وکار و راهبردهای پایداری در بنگاه های صنعتی کوچک و متوسط در ایران
راحمه یونسی
مقدمه
در روزگاری که تنها عنصر پایدار در محیط اقتصادی، تغییر است، بنگاه های صنعتی کوچک و متوسط به عنوان ستون فقرات اقتصادهای نوظهور، با چالش های متنوع و پیچیده ای روبه رو هستند؛ از بحران های زیست محیطی و فشارهای مقرراتی گرفته تا دگرگونی های فناورانه و الزامات فزاینده برای رقابت پذیری در عرصه جهانی. ایران نیز با برخورداری از هزاران بنگاه فعال در این بخش، در مرکز این تحولات ایستاده است. پرسش بنیادین اینجاست: چگونه می توان این بنگاه ها را از حالت واکنشی و سنت محور به سازمان هایی نوآور، پیش رو و پایدار تبدیل کرد؟ پاسخ در دو مفهوم کلیدی نهفته است: نوآوری در مدل کسب وکار و راهبردهای توسعه پایدار.
نوآوری در مدل کسب وکار: گذر از الگوهای سنتی به ساختارهای ارزش آفرین
نوآوری در مدل کسب وکار، صرفا به معنای تولید یک کالای جدید یا ورود به بازارهای تازه نیست. بلکه بازتعریف ارزش برای مشتری، بازنگری در فرآیندهای خلق و انتقال آن ارزش، و بازطراحی مسیرهای درآمدزایی را شامل می شود. بسیاری از بنگاه های صنعتی در ایران، همچنان با الگوهای قدیمی، پرهزینه و ناکارآمد فعالیت می کنند؛ مدل هایی که در برابر تغییرات سریع بازار، فناوری و محیط زیست، تاب آوری لازم را ندارند.
تغییر این مدل ها می تواند از طریق حرکت به سوی خدمات ارزش افزوده، جایگزینی فروش با نظام اجاره یا اشتراک، و دیجیتالی سازی زنجیره تامین صورت گیرد. چنین تحولاتی نه تنها بهره وری را افزایش می دهد، بلکه بستر ورود به بازارهای نو و افزایش سودآوری پایدار را فراهم می سازد.
راهبردهای توسعه پایدار: پیوند منافع اقتصادی با مسئولیت های اجتماعی و زیست محیطی
امروزه پایداری دیگر یک انتخاب اخلاقی نیست؛ بلکه ضرورتی اقتصادی و راهبردی برای بقا و رشد محسوب می شود. بنگاه هایی که از این جریان عقب می مانند، دیر یا زود با هزینه های آشکار و پنهان از جمله جریمه های قانونی، کاهش سرمایه گذاری و بی اعتمادی مشتریان مواجه خواهند شد.
راهبردهای پایدار در صنعت، شامل اقداماتی چون:
• بهینه سازی مصرف انرژی و کاهش ضایعات تولیدی؛
• بهره گیری از منابع تجدیدپذیر؛
• طراحی محصولاتی قابل بازیافت یا زیست تجزیه پذیر؛
• توجه به حقوق نیروی کار و ایمنی محیط کار؛
• تعامل مسئولانه با جامعه محلی؛
می شود.
این راهبردها ضمن تقویت تصویر برند، به کاهش هزینه های عملیاتی، جذب سرمایه گذاران متعهد و افزایش مزیت رقابتی بنگاه ها کمک می کنند.
بررسی وضعیت کنونی و شکاف های موجود در ایران
اگرچه نمونه هایی از موفقیت در حوزه هایی نظیر انرژی های پاک، تولیدات کم مصرف و صادرات کالاهای زیست سازگار در ایران دیده می شود، اما اکثریت بنگاه های صنعتی کوچک و متوسط با چالش هایی نظیر کمبود دانش مدیریتی، ضعف در بهره گیری از فناوری های نوین، نبود نگرش راهبردی، بروکراسی پیچیده و کمبود حمایت های مالی هدفمند مواجه اند. همچنین، بسیاری از این بنگاه ها آگاهی کافی نسبت به فرصت های موجود در بازارهای بین المللی پایدار ندارند.
راهکارهای عملی برای گذر از بحران و دستیابی به رشد پایدار
تغییر وضعیت موجود نیازمند اقداماتی فراتر از توصیه های نظری است. برخی راهکارهای عملی که می توان در سطح ملی و منطقه ای دنبال کرد عبارت اند از:
• توسعه خوشه های نوآوری منطقه ای: شکل گیری شبکه های فناورانه با هدف اشتراک دانش، انتقال فناوری و حمایت از شرکت های نوپا و مکمل.
• ایجاد مشوق های مالیاتی برای نوآوری پایدار: حمایت های مالی دولت از بنگاه هایی که به بازطراحی مدل های کسب وکار پایدار روی می آورند.
• راه اندازی بسترهای ارتباطی دیجیتال: ایجاد شبکه های هوشمند برای تسهیل تعامل میان تولیدکنندگان، مشاوران و مشتریان.
• پرورش مدیران تحول گرا: برگزاری دوره های کاربردی برای آموزش مدیران بنگاه ها در زمینه نوآوری، بهره وری و پایداری.
• ایجاد منابع مالی هدفمند: راه اندازی صندوق های جسورانه و سرمایه گذاری های خطرپذیر برای حمایت از پروژه های سبز و نوآورانه.
جمع بندی: نقشه راهی برای گذار بنگاه های کوچک و متوسط به آینده ای هوشمند، رقابتی و پایدار
بنگاه های صنعتی کوچک و متوسط در ایران امروز در نقطه ای حساس از تاریخ اقتصادی کشور قرار دارند. در شرایطی که بحران های زیست محیطی، نوسانات اقتصادی، تحریم های بین المللی و فشارهای رقابتی هر روز پیچیده تر می شوند، دیگر تداوم فعالیت بر پایه روش های سنتی و نگاه کوتاه مدت امکان پذیر نیست. در این میان، نوآوری در مدل های کسب وکار و راهبردهای پایداری به عنوان دو موتور محرک کلیدی، می توانند بنگاه ها را از چرخه رکود، فرسایش و وابستگی نجات داده و به سوی آینده ای مقاوم، انعطاف پذیر و پررونق هدایت کنند.
اما تحقق این هدف تنها با آگاهی از ضرورت ها ممکن نیست؛ بلکه نیازمند برنامه ریزی راهبردی، تعهد عملی، حمایت ساختاری و مشارکت ذینفعان در سطوح مختلف است.
در سطح بنگاه ها، مدیران باید:
• ذهنیت سنتی را کنار گذاشته و برای بازآفرینی مدل کسب وکار خود جسور باشند؛
• به جای تمرکز صرف بر تولید، به ارزش آفرینی، خدمات پس از فروش، و تعامل با مشتری بیندیشند؛
• با سرمایه گذاری هوشمندانه در فناوری، مسیر تحول دیجیتال را آغاز کنند؛
• و توسعه پایدار را نه به عنوان هزینه، بلکه به مثابه فرصت اقتصادی در نظر بگیرند.
در سطح حاکمیتی و سیاست گذاری، دولت و نهادهای مرتبط باید:
• مسیرهای بوروکراتیک را برای نوآوری هموار کنند؛
• با ایجاد صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر و ارائه مشوق های مالیاتی، بنگاه ها را به حرکت در مسیرهای پایدار ترغیب کنند؛
• بسترهای آموزشی، مشاوره ای و فناورانه را برای توانمندسازی مدیران و کارکنان فراهم سازند؛
• و با ایجاد زیرساخت های دیجیتال، ارتباط میان فعالان صنعتی، مشاوران، دانشگاه ها و بازارهای داخلی و بین المللی را تسهیل نمایند.
در سطح اجتماعی و دانشگاهی نیز، نهادهای آموزشی، مراکز پژوهشی و جوامع محلی باید با ایفای نقش فعال تر، به فرهنگ سازی در حوزه نوآوری و توسعه پایدار کمک کنند و ارتباط دانشگاه و صنعت را تقویت نمایند.
در نهایت، بنگاه های کوچک و متوسط باید خود را نه به عنوان «قربانی تحولات»، بلکه به عنوان «سازندگان آینده» تعریف کنند. آینده ای که در آن، تولید پایدار، اشتغال هوشمند، صادرات هدفمند و رفاه اجتماعی، نه آرزویی دور، بلکه نتیجه ای ملموس از تصمیم ها و اقدام های امروز خواهد بود.
با حرکت هماهنگ و نظام مند، می توان از دل چالش ها، فرصت ساخت؛ و از دل فرصت ها، رشد و پیشرفت پایدار را رقم زد. اکنون زمان آن است که این بنگاه ها، با اتکا بر ظرفیت های بومی، نوآوری و پایداری را به هسته اصلی فعالیت خود تبدیل کرده و نقشی فعال در شکل دهی آینده اقتصاد ایران ایفا کنند
واژگان کلیدی: نوآوری در کسب وکار، پایداری، بنگاه های کوچک و متوسط، صنعت ایران، توسعه پایدار، اقتصاد سبز، رقابت پذیری
