عاشورا و حرکت سیدالشهدا از نظر استاد محمدرضا حکیمی

عاشورا یعنی نفی آنچه به نام اسلام جریان دارد اما خلاف اسلام است .

پژوهشگر و دین پژوه : مهدی سلمانی

عاشورا و حرکت سیدالشهدا در نظر استاد محمدرضا حکیمی :

« محمدرضا حکیمی توحید و عدالت را سرآمد ارزش ها می داند و عاشورا را فریاد دفاع حسین علیه السلام از این دو حقیقت ازلی و ابدی . عاشورا برای استاد حکیمی ، در بستر تاریخ و برای همیشه روزگاران جریان دارد و مانند رودی خروشان ، ویرانگر موانع رسیدن جامعه مظلوم به حقوق خود است . در نگاه وی ، مصیبت خوانی در رثای شهدای طف گرچه پیوند انسان با غم های بزرگ را صورت بندی می کند و این امر رشد دهنده روح انسان است اما در حقیقت عاشورا ، پرچم اجرای عدالت است که بر قله خورشید نصب شده است و اگر شیعه کوتاهی نکرده بود و عاشورا را به جهانیان شناسانده بود ، امروز عاشورا همه محیط های انسانی را با عدالت و انصاف آشنا کرده بود ، به شرط اینکه خود طرفداران عاشورا و حکومت های مدعی اعتقاد به عاشورا ، به عدالت و انصاف معتقد باشند و جامعه را بر اساس عدل و داد بسازند و این همه تفاوت های جهنمی و « دره های فقر » و « قله های ثروت » وجود نداشته باشد و یزیدیانی که در زیر نام حسین (ع) خود را پنهان کرده اند در میان نباشد . استاد حکیمی رسالت اصلی عاشورا را جداسازی حق از باطل و عدل از ظلم به منظور پایداری حق و عدل و نابودی باطل و ظلم می داند و در نظر استاد حکیمی #عاشورا نهضتی جاودانه و زنده است ، به همین دلیل #با_هیچ_حاکمیتی در طول تاریخ #بیعت_نکرده است و همیشه پشتوانه حرکت های اصلاحی عظیم و سرود جهش های آزادی بخش در طول تاریخ بوده است . شهادت عاشورا به تعبیر استاد حکیمی یعنی نفی است و اثبات ! نفی آنچه به نام اسلام مطرح بود و اثبات آنچه از اسلام فراموش گشته و انکار شده بود و این هر دو با هم یعنی احیای اسلام در دوران تاریکی ها و جهالت ها و انکار توحید و عدل . از این رو استاد حکیمی با صراحت رسالت پیروان عاشورا را آگاهی بخشی و هوشیار کردن مردم می داند تا مردم با اهداف عاشورا آشنا شوند و هرگز تسلیم طاغوتان سیاسی و اقتصادی نشوند و با موعظه های توجیه گرانه و تخدیر کننده ی منبرهای حکومتی تسلیم بی عدالتی ها نشوند اما از نظر وی به دلیل سیر وقایع این بعد از ابعاد عاشورا کم رنگ شده است و استاد حکیمی برای توجه دادن اذهان بیدار به این انحراف نوشت : « عاشورا ، مظلومیتی مضاعف ! » .

دیالوگ ماندگار رئیسعلی دلواری در سریال دلیران تنگستان ، خط بطلانی است بر ادعای آن دسته از مدعیان ارادت به امام حسین (ع) که در برابر ظلم ظالمان سکوت می کنند . پیروان و عزاداران امام حسین (ع) با پیروی از سیره آن حضرت ، هرگز پشتیبان ظالم نیستند و در مقابل سکوت خواص در برابر حق ، بی تفاوت نخواهند ماند . واقعه ی عاشورا ، آموزه ای برای ایستادگی در برابر انحراف و فساد است . عزاداران واقعی سید الشهدا ، کسانی هستند که با بصیرت و اقدام ، صدای حق را بلند می کنند و اجازه نمی دهند سکوت ، به همدستی با ظلم بدل شود . ما با الهام از عاشورا ، در برابر هرگونه بی عدالتی می ایستیم و سکوت را جایز نمی شماریم و این ایستادگی با رعایت اصل تقیه و لزوم تابعیت از روایات منع قیام تا قبل از قیام قائم منافاتی ندارد . فکر می کنم این جملات را از مرحوم آیت الله محی الدین حائری شیرازی ( پدر بزرگوار استاد آیت الله شهاب الدین حائری شیرازی ) شنیدم و یا خواندم . خلاصه این جملات از هرکه هست ، سخنان دقیق و عمیقی است که نشان از ظرافت دیدگاه و تعمق و دقت نظری همراه با رگه هایی از بینش عارفانه ی گوینده اش دارد . جملات مذکور اینچنین است :
« امام حسین (ع) در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا جور دیگری ، شب عاشورا سخن از « نمی خواهم ، احتیاج ندارم ، بروید ، بیعتم را از شما یاران برداشتم » بود . روز عاشورا می فرماید : « بیائید به من کمک کنید ، آیا یاور و مددکاری هست ؟ هل من ناصر ینصرنی ؟» . شب صحبت می کند تا مبادا خبیثی در بین طیب ها باشد و روز سخن می گوید تا مبادا طیبی در بین خبیث ها مانده باشد ، شب غربال می کند تا فقط صالحان بمانند و خبیث ها بروند و روز غربال می کند تا فقط اشقیاء در مقابل او و طیب ها در کنار او ایستاده باشند .. و این غربالی است به سبک حسینی . آیت الله سنجری اراکی فرمودند : « بنی امیه به نام دین بر مردم حکومت کرده و به آنان ظلم می کرد »