چطور با یک «چرا» قوی، تا آخر مسیر می مونم؟ تجربه مهندس مهدی مظفری

برای من، هر وقت می خوام یه مسیر جدید رو شروع کنم یا پروژه تازه ای رو استارت بزنم، همیشه اول از خودم می پرسم: واقعا چرا می خوام این کار رو انجام بدم؟ این سوال، به نظرم مهم ترین بخش هر حرکته. تجربه بهم نشون داده تا وقتی دلیل محکم و قانع کننده ای پشت هدف هام نباشه، تمرکز کردن و ادامه دادن خیلی سخت میشه.

خیلی وقت ها با خودم یا حتی تو جلسات تیمی، قبل از هر برنامه ریزی و تعیین کار، درباره همین چرا بحث می کنیم. مثلا همیشه میگم: اگر نتونیم دلیل قوی برای مسیرمون پیدا کنیم، با اولین چالش یا مخالفت قید همه چی رو می زنیم، اما اگر اون چرای واقعی رو کشف کنیم، حتی وقتی سخت ترین روزهامون برسه هم نمی ذاریم راحت کنار بکشیم.

واقعیتش اینه که انگیزه از اون جایی میاد که هدف برامون معنی دار باشه؛ من سعی می کنم هر هدف یا پروژه، یه ارتباط احساسی و ارزشمند برام داشته باشه. اون وقته که تمرکزم بالا میره، برای هر جزئیات وقت می ذارم و حتی زمانی که نتیجه دیر به دست میاد یا مشکلی پیش میاد، دست از کار نمی کشم.

برای بچه های تیمم هم همیشه همین نکته رو تکرار می کنم: اول دلایل واقعی و عمیق تون رو پیدا کنید. یه هدف بدون پشتوانه ی احساسی، خیلی زود فراموش میشه. اما وقتی چرایی کار روشن باشه، دیگه انرژی و تمرکزت رو هیچ چیز از بین نمی بره.

برای من، راه موفقیت از همین سوال ساده شروع میشه: چرا؟ هر وقت پاسخش رو پیدا کردم، دیگه کنار کشیدن معنایی نداره.