رحمان عمرانی
3 یادداشت منتشر شدهنقش معماری سلامت محور در ارتقای رفاه انسان

معماری سلامت محور: طراحی برای رفاه انسانی
مقدمه: ضرورت معماری سلامت محور در جهان معاصر
در عصر پرشتاب کنونی، زندگی شهری و فعالیت های روزمره انسان ها بیش از هر زمان دیگری با استرس، اضطراب و مشکلات جسمی همراه شده است. در چنین شرایطی، معماری نه تنها به عنوان ابزاری برای ساخت سرپناه، بلکه به عنوان عاملی موثر در بهبود کیفیت زندگی و سلامت عمومی مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد «معماری سلامت محور» (Wellness Architecture) پاسخی نوین به این نیاز حیاتی است؛ رویکردی که هدف آن طراحی فضاهایی است که به گونه ای علمی و هدفمند، از جسم و روان کاربران خود حمایت کنند (Global Wellness Institute, 2025).
برخلاف معماری سنتی که صرفا به عملکرد، فرم و زیبایی محدود بود، معماری سلامت محور با بهره گیری از داده های علوم رفتاری، روان شناسی محیطی و مطالعات زیست محیطی، تلاش می کند محیط هایی خلق کند که با انسان ها تعامل مثبت داشته باشند. این معماری بر عناصری چون نور طبیعی، تهویه مناسب، کیفیت صوت، مصالح غیرسمی، فضای سبز درونی و اتصال مستقیم به طبیعت تاکید دارد؛ چرا که این عوامل به طور مستند باعث کاهش فشار خون، بهبود تمرکز، کاهش افسردگی و افزایش بهره وری می شوند (VDBG, 2025).
تحقیقات متعدد نشان داده اند که طراحی مبتنی بر سلامت، به ویژه در فضاهای درمانی، آموزشی، و اداری، می تواند نقش موثری در کاهش استرس، بهبود خواب، افزایش رضایت از محیط و حتی کاهش هزینه های درمانی ایفا کند (Newsweek, 2025). از این رو، معماری سلامت محور دیگر یک گرایش اختیاری یا لوکس نیست، بلکه ضرورتی فوری برای طراحان، شهرسازان و سیاست گذاران محسوب می شود تا در برابر بحران های سلامت روانی و جسمی جوامع امروز، پاسخ گو باشند.
بیان مسئله:
ضرورت بازنگری در الگوهای طراحی معماری با محوریت سلامت انسانی
در چند دهه اخیر، شهرنشینی شتاب زده، آلودگی محیط زیست، افزایش بیماری های روان تنی، و کاهش تعامل انسان با طبیعت، موجی از نگرانی در حوزه سلامت عمومی ایجاد کرده است. معماری به عنوان یکی از موثرترین شاخه های مداخله در محیط انسانی، همواره نقش بسزایی در شکل دهی به رفتار، احساس و سلامت ساکنان ایفا کرده است. با وجود این، در بسیاری از پروژه های معاصر، تمرکز صرف بر جنبه های عملکردی، زیبایی شناسی یا صرفه جویی اقتصادی باعث نادیده گرفتن نیازهای اساسی روانی و فیزیولوژیکی کاربران شده است (Global Wellness Institute, 2025).
در سال های اخیر، توجه پژوهشگران، معماران و سیاست گذاران به «معماری سلامت محور» به عنوان یک رویکرد میان رشته ای جلب شده است؛ رویکردی که تلاش دارد اصول روان شناسی محیطی، پزشکی محیطی و طراحی پایدار را با هدف ارتقاء کیفیت زندگی در فضای معماری تلفیق کند (VDBG, 2025). در این رویکرد، فضا به عنوان یک عامل فعال در تاثیرگذاری بر سلامت جسم و روان انسان در نظر گرفته می شود. عناصر طبیعی مانند نور روز، کیفیت هوا، سکوت محیط، حضور گیاهان، و ساختار فضایی، همگی در کیفیت زندگی افراد تاثیر دارند و شواهد پژوهشی نشان داده اند که فضاهای طراحی شده با در نظر گرفتن این عوامل می توانند میزان اضطراب را کاهش دهند، بهره وری را افزایش دهند و حتی روند بهبودی بیماران را تسریع بخشند (Newsweek, 2025).
با وجود اثبات علمی اهمیت طراحی سلامت محور، هنوز در بسیاری از مناطق – به ویژه در کشورهای در حال توسعه – الگوهای طراحی شهری و معماری بر مبنای ملاحظات زیست محیطی و انسانی تنظیم نمی شود. پروژه های ساختمانی عمدتا بدون در نظر گرفتن شاخص های کیفیت هوای داخلی، نور طبیعی، آکوستیک، و تنوع زیستی فضا طراحی می شوند و این در حالی ست که نتایج مطالعات بین المللی نشان می دهد که تنها ۳۰ دقیقه قرارگیری روزانه در فضای سبز یا نور طبیعی می تواند به کاهش قابل توجهی در سطوح کورتیزول (هورمون استرس) منجر شود (Global Wellness Institute, 2025).
از سوی دیگر، در محیط های درمانی یا کاری، بسیاری از اختلالات روان شناختی مانند فرسودگی شغلی، خستگی مزمن، بی خوابی و افسردگی، به شدت تحت تاثیر کیفیت طراحی فضا قرار دارند. برای مثال، نبود نور طبیعی، تهویه ناکافی یا طراحی بی روح در فضای کار منجر به کاهش تمرکز، افت انگیزه و افزایش نارضایتی کارمندان می شود (VDBG, 2025). در بیمارستان ها نیز طراحی ناکارآمد فضا می تواند موجب افزایش اضطراب بیماران و کاهش اثربخشی درمان شود.
با توجه به تغییرات اقلیمی، شیوع بیماری های واگیردار (نظیر پاندمی کووید-۱۹) و روند فزاینده سلامت گریزی در زندگی دیجیتال محور امروز، معماران و طراحان ناگزیر از بازاندیشی در نقش فضای معماری به عنوان یک «ابزار درمانی» هستند. از این منظر، ضرورت دارد که معماری صرفا به عنوان هنری فضایی یا فنی ساختمانی تلقی نشود، بلکه به عنوان یک ابزار راهبردی در ارتقاء سلامت عمومی تعریف گردد.
بنابراین، مساله اصلی این مقاله، بررسی این پرسش است که:
چگونه می توان از طریق اصول معماری سلامت محور، محیط هایی طراحی کرد که نه تنها عملکردی و زیباشناسانه باشند، بلکه به بهبود سلامت روانی و جسمی کاربران نیز منجر شوند؟
پاسخ به این پرسش مستلزم تحلیل دقیق الگوهای موفق جهانی، بررسی شواهد علمی، و تطبیق آن ها با زمینه های اقلیمی، فرهنگی و اقتصادی بومی است.
در پاسخ به این پرسش که چگونه می توان از طریق اصول معماری سلامت محور، محیط هایی طراحی کرد که هم عملکردی و زیباشناسانه باشند و هم به سلامت روانی و جسمی کاربران کمک کنند، در ادامه این مسئله را با تحلیل یک نمونه موردی موفق و تطبیق آن با شرایط بومی ایران بررسی می کنیم:
استفاده از اصول معماری سلامت محور با تکیه بر نمونه موردی جهانی
نمونه موردی:
Healing Gardens at Legacy Health Hospital
(پورتلند، آمریکا)
یکی از نمونه های موفق جهانی در به کارگیری اصول معماری سلامت محور، باغ های شفابخش بیمارستان Legacy Health در ایالت اورگان آمریکاست. در این پروژه، معماران با تمرکز بر نیازهای روانی و فیزیولوژیکی بیماران، فضاهایی با دسترسی به نور طبیعی، چشم اندازهای سبز، مسیرهای پیاده روی، سکوت محیطی و فضاهای مراقبه طراحی کرده اند.
مطالعات انجام شده در این بیمارستان نشان می دهد بیمارانی که اتاق آن ها مشرف به باغ های درمانی بوده است، در مقایسه با بیماران در اتاق های معمولی:
- مدت بستری کوتاه تری داشته اند
- میزان نیاز آن ها به داروهای آرام بخش کمتر بوده
- اضطراب قبل از عمل جراحی به شکل محسوسی کاهش یافته است (Ulrich et al., 2020)
در این پروژه، طراحی فضای درمان نه تنها از نظر عملکردی و بهداشتی استاندارد بوده، بلکه به گونه ای طراحی شده که تماس بصری با طبیعت، نور روز، و تنفس هوای تازه بخشی از فرآیند درمان بیمار باشد.
تطبیق با زمینه بومی ایران
برای بهره گیری از این الگو در زمینه فرهنگی و اقلیمی ایران، رعایت چند اصل کلیدی ضروری است:
۱.
نور طبیعی در اقلیم گرم و خشک
در بیشتر شهرهای ایران، به ویژه مناطق مرکزی و جنوبی، تابش شدید خورشید می تواند تهدیدکننده باشد. در اینجا می توان با استفاده از «نورگیرهای کنترل شده»، پنجره های مشبک سنتی (ارسی ها) و «سایه بان های متحرک»، بهره گیری از نور طبیعی را بدون ایجاد تنش حرارتی ممکن ساخت. این اصل در معماری سنتی ایرانی از دیرباز رعایت شده است.
۲.
ایجاد فضاهای سبز درونی با گیاهان بومی
در بیمارستان ها، مراکز آموزشی، یا حتی ساختمان های اداری، می توان از حیاط مرکزی با پوشش گیاهی بومی (مثل نسترن، اسطوخودوس، مورد، درختان سایه دار) استفاده کرد. این گیاهان با مصرف آب کم و قدرت سازگاری بالا، هم به تهویه طبیعی محیط کمک می کنند و هم فضایی آرامش بخش فراهم می سازند.
۳.
توجه به سکوت محیطی و کنترل صدا
در بسیاری از مراکز درمانی یا آموزشی ایران، آلودگی صوتی یکی از عوامل تنش زای اصلی است. استفاده از عایق های صوتی طبیعی (مثل دیوارهای خشتی، پارتیشن های چوبی یا دیوارهای سبز) می تواند در کاهش سروصدا موثر باشد و احساس آرامش روانی ایجاد کند.
۴.
درک فرهنگی از فضاهای استراحت و مراقبه
در معماری سلامت محور، وجود فضاهایی برای تنهایی، مراقبه یا گفت وگوی خصوصی مهم است. در ایران، این فضاها می توانند با الهام از ایوان ها، شبستان ها یا طاق نماهای سنتی طراحی شوند تا هم حس آشنایی فرهنگی را القا کنند و هم عملکرد مورد نظر را ارائه دهند.
نتیجه گیری: نقش حیاتی معماری سلامت محور در ارتقای رفاه انسان
در سال های اخیر، انباشت شواهد علمی در حوزه معماری سلامت محور (یا Wellness Architecture) نشان می دهد که طراحی محیط های انسانی نه فقط بر زیبایی یا پایداری تاکید دارد، بلکه با هدف ارتقای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی کاربران شان شکل می گیرد. گرایش از «معماری پایدار» به «معماری احیاگر سلامت محور» بیانگر انتقال پارادایمی است که رفاه انسان را در مرکز قرار می دهد. این رویکرد برخلاف معماری سنتی، عمدا از داده های روان شناسی محیطی، علوم اعصاب و طراحی تجربی بهره می برد تا نشان دهد چگونه فضاها می توانند واکنش های فیزیولوژیکی مانند کاهش فشار خون، ارتقاء شب چرخه خواب و سرازیری استرس را به طور مستند تحت تاثیر قرار دهند.
۱. شواهد تاثیر محیط طراحی شده بر سلامت
تحقیقات اولیه ای نظیر مطالعه کلاسیک Ulrich (1984) نشان دادند که وجود نماهای طبیعی در بیمارستان باعث کاهش طول مدت بستری، مصرف دارو و اضطراب بیماران می شود . مطالعات اخیرتر، همچون بازبینی سیستماتیک biophilic design در بیمارستان ها، بیانگر آن است که فضای سبز درمانی به کاهش زمان بستری، مرگ ومیر، درد و استرس منجر می شود . همچنین حوزه نورومعماری یا Neuroarchitecture با بهره گیری از فناوری هایی مانند fMRI دریافته است که فرم، رنگ، نور، هندسه و آکوستیک فضاها عملکرد مغز و هیجانات را تحت تاثیر قرار می دهند .
۲. مرور رویکردهای طراحی علمی
- Evidence-Based Design (EBD): این رویکرد طراحی محیط بهداشتی-درمانی بر پایه تحقیقات چندوجهی است و تاکید آن بر نور طبیعی، دید به طبیعت، سکوت و تعامل مراقب-مورد است. EBD باعث کاهش خطا، بهبود کیفیت درمان و افزایش رضایت بیماران و کارکنان شده است.
- Neuroarchitecture: مطالعه هم افزایی بین نورومعمارانه و سلامت روانی-عاطفی که ارتباط مستقیم میان ساختارهای ذهنی مغز (مانند ACC، PPA) و محرک های محیطی را بررسی می کند .
- Biophilic Design: طراحی مبتنی بر طبیعت که حضور مستقیم (نور، سبزینگی، آب)، غیرمستقیم (الگوها، بافت ها) و شرایط محیطی را هدف دارد و منجر به کاهش استرس، ارتقای تمرکز، تعامل اجتماعی و کیفیت هوا می شود .
۳. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی
ایجاد فضاهای سلامت محور به دوگان ترین نتایج مثبت می انجامد: نخست، صرفه جویی اقتصادی از طریق کاهش زمان بستری، کاهش مصرف دارو و ارتقای بهره وری در محیط های کاری و درمانی. دوم، بهره مندی اجتماعی از طریق افزایش رفاه عمومی، کاهش استرس شهری، ارتقای هویت محیطی و تعمیق روحیه جمعی.
۴. ریسک ها و چالش ها
- پیچیدگی در حصول شواهد: نحوه گیری های متفاوت فردی نسبت به فضا (مانند کودکان یا بیماران جسمی) نشان می دهد که فضاهای عمومی نیازمند تنوع و گزینه هایی برای سکوت، گفت وگو، یا بازی هستند .
- هزینه های اجرا و نگهداری: استفاده از مصالح طبیعی، تکنولوژی های هوشمند و فضاهای سبز ممکن است نیازمند سرمایه گذاری اولیه بالا باشد، که البته بازده بلندمدت آن از طریق کاهش هزینه های سلامت قابل توجیه است.
- سازگاری فرهنگی–اقلیمی: طراحی باید متناسب با ویژگی های اقلیمی، فرهنگی و اقتصادی مناطق، همراه با همکاری اجتماع محلی باشد تا پذیرش و اثرگذاری واقعی پیدا کند .
پیشنهادات اجرایی و سیاستی
- یکپارچه سازی تحقیق و طراحی: ادغام یافته های Neuroscience، EBD و Biophilia در فرآیند طراحی محیطی (اعم از بیمارستان، مدرسه، ادارات و ساختمان های عمومی).
- استانداردسازی و گواهی دهی: بهره گیری از شاخص هایی مثل WELL Building Standard یا گواهی های محیط زیستی در اعتبارسنجی پروژه ها .
- نظارت و ارزشیابی پس از اجرا: جمع آوری داده های میدانی از تاثیرات فضا بر کاربران (علائم روحی، مصرف دارو، عملکردهای شناختی، رضایت عمومی) و آزمایش تطبیقی فضاهای جدید و قدیمی.
- آموزش و آگاهی بخشی: تقویت دانش طراحان و معماران با آموزش عناصری از روان شناسی محیطی، علوم اعصاب، و توانمندسازی بومی در طراحی.
نتیجه گیری نهایی
معماری سلامت محور، مبتنی بر شواهد علمی برجسته ای است که نشان می دهد طراحی هوشمندانه فضا می تواند عاملی قدرتمند در تامین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی انسان ها باشد. از ترکیب معماری احیاگر، طراحی مسنجم شواهد و شناخت مغز انسان نشات می گیرد. این رویکرد نه تنها قادر است ضمن افزایش کیفیت زندگی و کاهش هزینه های بهداشتی، احساس تعلق و هویت فردی و جمعی را نیز ارتقا دهد، بلکه گامی زیربنایی برای توسعه پایدار و هوشمند جوامع به شمار می رود. اکنون زمان آن رسیده است تا معماران، دانشگاهیان و سیاست گذاران، معماری را نه فقط به عنوان هنر یا فناوری ساخت، بلکه به عنوان راهبرد سلامت عمومی و رفاه خانواده انسانی تلقی کنند.
- AECOM. (2025). Evidence-based design in practice. AECOM Reports. https://www.aecom.com
- Global Wellness Institute. (2023). Wellness architecture & regenerative design trends. https://globalwellnessinstitute.org
- Newsweek. (2025). Inside the world of neuroarchitecture: How buildings shape our minds. https://newsweek.com
- Science Publishing Group. (2025). Mindful space design: The rise of neuroarchitecture. International Journal of Architecture, Arts and Applications, 11(1), 45–56. https://www.sciencepublishinggroup.com/article/10.11648/j.ijaaa.20251101.14
- Ulrich, R. S. (1984). View through a window may influence recovery from surgery. Science, 224(4647), 420–421. https://doi.org/10.1126/science.6143402
- VDBG. (2025). 6 architectural trends shaping 2025: The future of design. https://vdbg.com
- Wikipedia contributors. (2025, April 15). Biophilic design. In Wikipedia. https://en.wikipedia.org/wiki/Biophilic_design
- Wikipedia contributors. (2025, May 3). Evidence-based design. In Wikipedia. https://en.wikipedia.org/wiki/Evidence-based_design
- Wired. (2022). How do you design a better hospital? Start with the light. https://www.wired.com/story/designing-better-hospitals-light-architecture
- Zhang, Y., Li, X., & Wang, Q. (2024). A systematic review of the impact of therapeutic biophilic design in healthcare settings. Frontiers in Built Environment, 10, Article 1467692. https://doi.org/10.3389/fbuil.2024.1467692