مجتبی دشتی
33 یادداشت منتشر شدهمراحل رشد روانی جنسی فروید
مراحل رشد روانی جنسی فروید

فروید اعتقاد داشت رشد شخصیتی انسان با رشد جنسی آن در دوران کودکی طی پنج مرحله روان جنسی شکل می گیرد. مراحل رشد روانی جنسی فروید عبارتند از مرحله دهانی، مقعدی، فالیک، نهفتگی و تناسلی. در طی هر مرحله انرژی جنسی (لیبیدو) به روش های مختلف و از طریق قسمت های مختلف بدن بروز می کنه. این انرژی روانی جنسی به عنوان نیروی محرکی که در پشت رفتارهای مختلف ما قرار می گیره، در نظر گرفته میشه.
هر مرحله نشان دهنده تثبیت میل جنسی یعنی انگیزه ها یا غرایز جنسی در ناحیه های متفاوتی از بدن هست که با رشد فیزیکی فرد، اون نواحی خاص از بدن به منطقه اروژن تبدیل میشه؛ یعنی منطقه ای که احساسات لذت بخش تولید می کنه.
فروید معتقد بود که زندگی بر مبنای تنش و لذت بنا شده طوری که تمام تنش ها به دلایل میل جنسی (انرژی جنسی) بروز پیدا می کنن و تمام لذت از تخلیه اون ناشی می شود.
فروید در توصیف رشد شخصیت انسان با عنوان روان جنس گرایانه، می خواست این مطلب رو بفهمونه که در طی این پنج مرحله، انرژی های لذت جوی روی نواحی تحریک پذیر خاصی جمع و با بلوغ بیولوژیکی ما تخلیه میشن. فروید اصطلاح "جنسی" رو خیلی کلی به معنای تمام اعمال و افکار لذت بخش به کار برد. اون تاکید کرد که پنج سال اول زندگی برای شکل گیری شخصیت بزرگسالی بسیار مهمه.
ایگو "خود" به معنای اعمال کنترل و سوپر ایگو "فراخود" به منظور درونی کردن قواعد فرهنگی، در جهت ارضای غرایز "اید" به معنای انرژی های لذت جویانه فعالیت دارن تا فرد بتونه به طور قابل قبولی در اجتماع زندگی کنه.
مراکز لذت در مناطق مختلف بدن و در مراحل مختلف رشد متمرکز شدن و موجب ناسازگاری در هر مرحله روانی جنسی میشن. فروید متوجه شد که در سنین مختلف، هر یک از نواحی بدن از نظر مرکز تعارض، اهمیت بیشتری دارن.
نقش تعارض در نظریه روان جنسی
هر یک از مراحل روانی جنسی با تعارض یا کشمکش خاصی همراهه و باید قبل از اینکه کودک به مرحله بعدی بره، حل شده باشه. حل هرکدام از این تعارضات مستلزم صرف انرژی جنسیه؛ هر چه انرژی بیشتری در مرحله خاصی صرف شه، ویژگی های مهم اون مرحله برای فرد به عنوان شخصی بالغ باقی می مونه.
فروید این موضوع رو به نیروهای نظامی تشبیه کرده که هرچه نیروها بیشتر پیشروی کنن با مقاومت یا درگیری بیشتری هم مواجه میشن. اگه اون ها در نبرد (حل وفصل درگیری) بسیار موفق باشن، بیشتر نیروها (لبیدو) می تونن به نبرد (مرحله) بعدی برن. اما در هر نقطه خاص هر چی سختی و درگیری بیشتر باشه، برای ادامه جنگ به نیروهای بیشتری نیازه؛ در نتیجه افراد کمتری باقی می مونن تا به رویارویی و مقابله بعدی برسن.
مرحله دهانی (از تولد تا 2 سالگی)
در مرحله اول رشد روان جنسی، تنها راه برقراری ارتباط نوزاد با دنیای بیرون دهانه، در این مرحله مکیدن اهمیت خاصی داره چون منبع اصلی لذت دهانشه. طی مرحله دهانی، کودک از گذاشتن انواع چیزها در دهانش (لیبیدو) و برطرف کردن نیازهای ایگو "خود"، رضایت زیادی نصیبش میشه. مثل مکیدن، گازگرفتن و تغذیه با شیر مادر.
فروید معتقد بود که تحریک بیش ازحد مرحله دهان می تونه منجر به تثبیت مرحله جذب دهانی بشه و در بزرگسالی به صورت سیگارکشیدن، ناخن جویدن، مکیدن شست، بوسیدن و غیره بروز کنه. بخصوص اگه این افراد تحت استرس باشن، چنین رفتارهای دهانی رو انجام میدن. اگه تثبیت اتفاق بیفته مرحله دهانی، هنگام از شیر گرفتن، تمام میشه و مقداری لیبیدو باقی می ذاره. سپس تمرکز کودک به سمت مرحله بعدی میره.
مرحله مقعدی (2 تا 4 سال)
این مرحله تقریبا در 2 سالگی اتفاق میفته و منطقه اروژن به باسن و مقعد تبدیل میشه. کودک از اجابت مزاج لذت زیادی می بره. اکنون کودک کاملا آگاهه که برای خود شخصیتی داره و خواسته هاش می تونه اون رو با دنیای بیرون در تضاد قرار بده (یعنی نفس اون رشد کرده).
فروید معتقد بود که تجربه آموزش توالت رفتن در طول مرحله مقعدی، تاثیر مهمی بر رشد شخصیت انسان دارد. این نوع از تعارض در آموزش اجابت مزاج که در اون بزرگسالان محدودیت هایی برای زمان و مکان اجابت مزاج کودک اعمال می کنن، به نتیجه می رسه. با شروع آموزش توالت رفتن، کودک باید یاد بگیره که این لذت رو به تعویق بندازه. اگه آموزش توالت رفتن خوب پیش نره، کودک به دو شیوه واکنش نشان میده. یکی اینکه در زمان و مکانی که والدین تایید نمی کنن، عمل دفع رو انجام بده و دیگری نگه داشتن مدفوع.
به نظر فروید شیوه اول مبنای بسیاری از اشکال رفتارهای خصمانه در زمان بزرگسالیه. چنین شخصیتی احتمالا آشوبگر و نامرتب میشه. دومین شیوه، جلوگیری یا نگه داشتن مدفوعه که موجب احساس لذت شهوانی (به علت پر بودن روده کوچک) میشه. اگه روده کودک چند روز کار نکنه، والدین نگران میشن. پس کودک روش جدیدی رو برای به دست آوردن توجه و محبت اون ها کشف می کنه. چنین شخصی، لجباز، خسیس، خشک و مقرراتی، به صورت وسواسی مرتب، آراسته و خیلی باوجدان میشه.
مرحله فالیک (4 تا 6 سال)
مرحله فالیک (آلتی) سومین مرحله رشد روان جنسی هست که بین سنین 3 تا 6 سالگی رقم می خوره. در این مرحله میل کودک به کاوش و دست کاری اندام تناسلی خودش و هم بازی هاش بروز پیدا می کنه، کودک روی اندام تناسلی اش به عنوان ناحیه اروژنیک متمرکز شده و از تفاوت های جنسی زن و مرد آگاه میشه، شاید در این باره حرف بزنه که می خواد با والد جنس مخالفش ازدواج کنه. یکی از مشهورترین مفاهیم فروید عقده ادیپ (در پسران) و عقده الکترا (در دختران) هست. نهایتا بچه با پدر یا مادر همجنسش(پسر با پدر، دختر با مادر) به شناخت جنسی بیشتری دست پیدا می کنه. این مرحله آخرین مرحله پیش تناسلی یا کودکیه و حل کردن تعارض های آلتی از همه دشوارتره.
مرحله نهفتگی (6 سال تا بلوغ)
مرحله نهفتگی چهارمین مرحله رشد روان جنسی هست که دوره شش ساله تا بلوغ رو شامل میشه. در طول این مرحله میل جنسی غیرفعال و خفته است. فروید فکر می کرد که بیشتر انگیزه های جنسی در مرحله نهفته سرکوب میشن و انرژی جنسی موقتا به فعالیت های تحصیلی، سرگرمی ، ورزش و برقراری ارتباط با اعضای همجنس گرایش پیدا می کنه.
در این دوره انرژی جنسی هنوز وجود داره اما به نواحی دیگری نظیر تعاملات اجتماعی منحرف شده و بخش اعظم انرژی کودک به سمت رشد مهارت های جدید و کسب دانش جدید هدایت میشه.
مرحله تناسلی (بلوغ تا بزرگسالی)
مرحله تناسلی آخرین مرحله نظریه رشد روانی جنسی فروید در مورد رشد شخصیته و از دوران بلوغ جنسی شروع میشه. بدن از لحاظ فیزیولوژیکی بالغ هست و اگه تثبیت مهمی در مراحل قبلی رشد، روی نداده باشه، فرد می تونه زندگی عادیش رو اداره کنه. این دوره، زمان آزمایش جنسی هست، نوجوان باید از مجازات ها و محرمات جامعه که دررابطه با ابزار جنسی وجود دارن پیروی کنه. در این مرحله میل جنسی شدیدی به جنس مخالف به وجود میاد، درحالی که در مراحل قبلی، تمرکز فقط روی نیازهای فردی بود. غریزه جنسی به جای لذت بردن از خود مانند مرحله فالیک به لذت دگرجنس گرایانه هدایت میشه.