مددکاری اجتماعی جنگ
مددکاری اجتماعی جنگ شاخه ای تخصصی از مددکاری اجتماعی است که به ارائه خدمات روان شناختی، اجتماعی و اقتصادی به افراد و جوامع آسیب دیده از درگیری های مسلحانه می پردازد.
هدف اصلی آن کاهش آسیب های روانی و اجتماعی ناشی از جنگ، ارتقای تاب آوری و بازسازی زندگی پس از بحران است. مددکاران اجتماعی در این حوزه با ارائه مشاوره های فردی و گروهی، برنامه های توانمندسازی، و تامین نیازهای اساسی مانند غذا، مسکن و خدمات بهداشتی، به حمایت از گروه های آسیب پذیر مانند خانواده های بی خانمان، جانبازان و کودکان می پردازند. این فعالیت ها نقش حیاتی در حفظ انسانیت و افزایش رفاه در شرایط بحرانی جنگ دارند.
مددکاری اجتماعی جنگ به عنوان یکی از حوزه های حیاتی و پیچیده مددکاری اجتماعی، نقش بسیار مهمی در حمایت از افراد و جوامع آسیب دیده در شرایط بحران های نظامی ایفا می کند. این نوع مددکاری شامل مجموعه ای از خدمات روان شناختی، اجتماعی و اقتصادی است که به منظور کاهش آسیب های ناشی از جنگ و بازسازی زندگی افراد و جوامع آسیب دیده ارائه می شود.
در واقع، مددکاری اجتماعی جنگ نه تنها به تامین نیازهای اولیه مانند غذا، مسکن و بهداشت می پردازد، بلکه حمایت های روانی-اجتماعی را نیز برای مقابله با تروماهای عمیق جنگ فراهم می آورد.
مددکاری اجتماعی جنگ و یا حمایت و مداخلات اجتماعی به عنوان ابزاری حیاتی برای کاهش آسیب های اجتماعی و روانی ناشی از بحران های نظامی شناخته می شود.

در این شرایط، نیاز به خدمات اجتماعی به شدت افزایش می یابد، به ویژه برای گروه های آسیب پذیر مانند خانواده های بی خانمان، جانبازان و کودکان. مداخلات اجتماعی باید به طور خاص به نیازهای فردی و جمعی پاسخ دهند و شامل مشاوره های فردی، گروهی و برنامه های آموزشی برای تقویت تاب آوری یا resiliency و استقلال افراد باشد.
عفت حیدری دارنده نشانه فرهنگ یار تاب آوری ایران در ادامه آورده است به عنوان مثال برنامه های حمایتی روانی برای کودکان در حال اجراست که با استفاده از کتاب های داستان و فعالیت های گروهی، به آن ها کمک می کند تا احساسات خود را شناسایی و مدیریت کنند.
در شرایط جنگ، همکاری بین نهادهای اجتماعی و قانونی برای ایجاد یک سیستم یکپارچه و کارآمد ضروری است تا از تکه تکه شدن خدمات جلوگیری شود.
این همکاری می تواند شامل به اشتراک گذاری داده ها و استانداردهای مشترک برای مدیریت موارد باشد
توجه به نیازهای خاص گروه های جدیدی که ممکن است تحت پوشش قوانین فعلی نباشند، مانند قربانیان خشونت خانگی، باید در اولویت قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود که همه افراد در زمان بحران به حمایت های لازم دسترسی دارند.
اولین گام حیاتی در مددکاری اجتماعی جنگ، ارزیابی سریع و جامع نیازهای روانی، اجتماعی و فیزیکی افراد و گروه های آسیب دیده است.
این ارزیابی به مددکاران اجتماعی کمک می کند تا نیازهای فوری و بلندمدت را شناسایی کرده و بر اساس آن برنامه ریزی های هدفمند و موثر انجام دهند.
این مرحله شامل جمع آوری اطلاعات دقیق از شرایط جغرافیایی، جمعیتی و انسانی منطقه تحت تاثیر جنگ است تا بتوان منابع محدود را به شکل عادلانه و کارآمد تخصیص داد و از بی عدالتی و نادیده گرفتن گروه های آسیب پذیر جلوگیری کرد.
روش ها و تکنیک های مددکاری اجتماعی جنگ متنوع و تخصصی هستند. مددکاران اجتماعی از مشاوره های فردی و گروهی، برنامه های توانمندسازی اجتماعی، فعالیت های حمایتی ویژه خانواده ها و کودکان، و همکاری با سازمان های دولتی و غیردولتی بهره می برند.
برای مثال، در مناطق جنگ زده سوریه، مددکاران با استفاده از بازی های روانشناختی و فعالیت های گروهی، کودکان را به بیان احساساتشان تشویق کرده و به بهبود سلامت روانی آنها کمک کرده اند. این اقدامات به تقویت تاب آوری و استقلال افراد در شرایط بحرانی می انجامد.
مددکاری اجتماعی جنگ فراتر از ارائه خدمات فوری است و نقش مهمی در بازسازی سیستم های حمایتی جامعه محور دارد. مددکاران اجتماعی نه تنها به حمایت از خانواده ها و افراد در سطح خرد می پردازند، بلکه سیستم های غیررسمی حمایتی در سطح میانی و نهادینه شده در سطح کلان را نیز احیا می کنند[3]. این بازسازی سیستم ها به حفظ کرامت انسانی و ایجاد امید در میان آسیب دیدگان جنگ کمک می کند و موجب تقویت انسجام اجتماعی پس از بحران می شود.
یکی از چالش های بزرگ مددکاری اجتماعی جنگ، مدیریت آسیب های روانی ناشی از خشونت و بحران است. جنگ باعث ایجاد تروماهای عمیق، اضطراب، افسردگی و اختلالات روانی در افراد می شود که نیازمند مداخلات تخصصی و مستمر است.
مددکاران اجتماعی با برگزاری جلسات مشاوره فردی و گروهی، آموزش مهارت های مقابله ای و استفاده از روش های خلاقانه مانند هنر درمانی و داستان گویی، به حفظ سلامت روان و افزایش تاب آوری روانی افراد کمک می کنند.
موفقیت مددکاری اجتماعی جنگ به همکاری گسترده با نهادهای محلی، ملی و بین المللی بستگی دارد. این همکاری ها امکان تامین نیازهای اساسی مانند غذا، آب، مسکن، مراقبت های بهداشتی و حمایت های روانی را فراهم می آورد و شبکه های حمایتی موثری ایجاد می کند.
همچنین، توجه به حساسیت های فرهنگی، دینی و زبانی در ارائه خدمات، از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا حمایت ها به صورت جامع و موثر به دست آسیب دیدگان برسد.
بنابراین، مددکاری اجتماعی جنگ به عنوان یک حرفه انسان دوستانه و تخصصی، در شرایط بحرانی جنگ نقش کلیدی در کاهش رنج انسانی، حفظ کرامت و بازسازی زندگی افراد و جوامع آسیب دیده ایفا می کند. با تقویت این حوزه و سرمایه گذاری در آموزش مددکاران، می توان امید داشت که حتی در تاریک ترین روزهای جنگ، نور امید و تاب آوری در میان آسیب دیدگان حفظ شود