اولین گام حیاتی در مددکاری اجتماعی خانواده

9 تیر 1404 - خواندن 7 دقیقه - 31 بازدید

اولین گام در مددکاری اجتماعی خانواده

اولین گام حیاتی در مددکاری اجتماعی خانواده
برقراری ارتباط موثر و اعتمادسازی
در قلب فرآیند پیچیده و عمیق مددکاری اجتماعی خانواده، یک گام آغازین و بنیادین وجود دارد که موفقیت یا شکست تمام مداخلات بعدی را رقم میزند:
برقراری ارتباط موثر و اعتمادسازی. این مرحله، که بسیار فراتر از یک معرفی ساده یا جمعآوری اطلاعات اولیه است، سنگ بنای رابطه حرفهای بین مددکار اجتماعی و خانواده را تشکیل میدهد.
در مددکاری اجتماعی خانواده، ما با سیستمهای انسانی پویا، پیچیده و اغلب آسیبدیدهای سر و کار داریم که ممکن است به دلایل مختلف – از بحرانهای داخلی تا فشارهای خارجی یا تجربیات منفی گذشته با نهادها – نسبت به مداخله بیرونی مقاوم یا بدبین باشند.
نخستین و حیاتی ترین وظیفه مددکار اجتماعی خانواده، ایجاد یک فضای امن، غیرقضاوتی و احترامآمیز است که در آن اعضای خانواده احساس کنند صدایشان شنیده میشود، تجربیاتشان معتبر شناخته میشود و حضورشان پذیرفته شده است. بدون این پایه محکم رابطه حرفهای مبتنی بر اعتماد، حتی بهترین تکنیکها و برنامه های مداخله در مددکاری اجتماعی خانواده محکوم به شکست یا اثربخشی محدود هستند.

برقراری ارتباط در مددکاری اجتماعی خانواده یک فرآیند چندبعدی و ظریف است.
این ارتباط تنها به تبادل کلامی اطلاعات محدود نمیشود، بلکه شامل ارتباط غیرکلامی (زبان بدن، تماس چشمی، لحن صدا)، گوش دادن فعال و همدلانه، و حساسیت به زمینه فرهنگی و ارزشهای خانواده است. مددکار اجتماعی خانواده باید با دقت به چگونگی بیان مسائل توسط خانواده گوش دهد، نه فقط به آنچه بیان میشود. این شامل توجه به احساسات زیرپوستی، تضادهای بیاننشده، روابط قدرت بین اعضا و الگوهای ارتباطی درون خانوادگی است.
مهارتهای ارتباطی در مددکاری اجتماعی خانواده مستلزم توانایی تنظیم سبک ارتباطی با سن، فرهنگ، سطح تحصیلات و وضعیت عاطفی هر یک از اعضای خانواده است. برای مثال، نحوه ارتباط با یک نوجوان خشمگین با نحوه گفتگو با والدینی که احساس شکست میکنند، کاملا متفاوت خواهد بود. هدف، ایجاد دیالوگی است که در آن همه احساس راحتی کنند و تشویق شوند تا دیدگاهها، نگرانیها و امیدهای خود را به اشتراک بگذارند.

گوش دادن فعال و همدلی: قلب اعتمادسازی در مددکاری اجتماعی خانواده
ستون فقرات این مرحله اولیه در مددکاری اجتماعی خانواده، گوش دادن فعال و همدلی اصیل است. گوش دادن فعال یعنی تمرکز کامل بر گوینده، درک محتوا و احساسات پشت کلمات، بازخورد دادن برای اطمینان از درک صحیح (مثلا با خلاصه سازی یا انعکاس احساسات: "به نظر میرسد از این وضعیت واقعا ناامید شدهاید...") و پرهیز از قطع کردن صحبت یا قضاوت عجولانه.
همدلی، توانایی قراردادن خود در موقعیت عاطفی دیگران و درک جهان از نگاه آنهاست، بدون اینکه لزوما با آن موافق باشیم. در مددکاری اجتماعی خانواده ، نشان دادن همدلی به اعضا (مثلا "درک میکنم که گذراندن این شرایط چقدر برای همه شما، به خصوص برای شما به عنوان والد، سخت و استرسزا بوده است") اعتبار میبخشد و پیام میدهد که رنجها و چالشهایشان دیده و شنیده شده است. این پذیرش بدون قید و شرط اولیه، کلید بازکردن درهای مقاومت و ایجاد حس امنیت روانی است که برای کاوش عمیق تر در مسائل خانوادگی ضروری است.

بخشی حیاتی از اعتمادسازی در اولین گام مددکاری اجتماعی خانواده، شفافیت کامل است. مددکار اجتماعی خانواده باید نقش خود، اهداف فرآیند مددکاری اجتماعی خانواده، محدودیتهای محرمانگی (و شرایط نقض آن، مانند خطر آسیب به خود یا دیگران)، و آنچه خانواده میتواند از این فرآیند انتظار داشته باشد را به وضوح و صادقانه توضیح دهد.
این شفافیت شامل توضیح رویکرد مددکار (مثلا مبتنی بر نقاط قوت، سیستمی)، نحوه کار با کل خانواده و فرد فرد اعضا، و همچنین مدت زمان احتمالی و فرآیندهای ارجاع (در صورت نیاز) است.
پنهانکاری یا ایجاد انتظارات غیرواقعی (مثلا قول دادن راه حلهای سریع و معجزه آسا) اعتماد را به سرعت از بین میبرد. خانواده باید بداند که مددکار اجتماعی خانواده یک همراه و تسهیلگر است، نه کسی که برای آنها تصمیم میگیرد یا راه حلهای از پیش تعیینشده ارائه میکند. این شفافیت، پایه یک مشارکت فعال و آگاهانه خانواده در فرآیند مددکاری اجتماعی خانواده را فراهم میکند.

یک عنصر کلیدی در ارتباط موثر و اعتمادسازی اولیه در مددکاری اجتماعی خانواده، اتخاذ یک رویکرد کاملا غیرقضاوتی است. خانواده ها اغلب با ترس از سرزنش، شرم یا محکوم شدن به دلیل مشکلاتشان (اعتیاد، فقر، خشونت، مشکلات فرزندپروری) به مددکار مراجعه میکنند.
مددکار اجتماعی خانواده باید به طور فعال از هرگونه زبان بدن، لحن یا کلامی که حاوی سرزنش، تحقیر یا فرض بر گناهکار بودن باشد، اجتناب کند. در عوض، رویکرد باید مبتنی بر کنجکاوی احترام آمیز و تمرکز بر نقاط قوت خانواده باشد.
حتی در بحرانی ترین شرایط، خانواده ها دارای منابع، مهارتها، تجربیات مثبت گذشته و ظرفیت هایی برای مقاومت هستند. شناسایی، تایید و برجسته کردن این نقاط قوت حس امیدواری و عاملیت (Agency) را در آنها برمی انگیزد.
برقراری ارتباط و اعتمادسازی در مددکاری اجتماعی خانواده همواره ساده نیست و با چالشهای متعددی روبروست. مقاومت اعضای خاص خانواده (مثلا پدری که نمیخواهد مشارکت کند)، خشم یا بیاعتمادی عمیق ناشی از تجربیات قبلی منفی، ترس از عواقب (مثلا مداخله نهادهای حمایت از کودک)، تفاوتهای فرهنگی یا زبانی شدید، و انکار مشکلات از جمله این موانع هستند. مددکار اجتماعی خانواده برای مواجهه با این چالشها نیازمند صبر، انعطافپذیری و خلاقیت است.
راهبردها شامل: احترام به مقاومت و بررسی ریشه های آن بدون فشار، استفاده از مترجمین حرفه ای در صورت نیاز، اختصاص زمان بیشتر برای ارتباط فردی با اعضای مقاوم، استفاده از ابزارهای غیرکلامی یا پروژهای (نقاشی، ژنوگرام ساده) برای تسهیل بیان، و تاکید مستمر بر رازداری و اهداف مشترک (رفاه خانواده) است.
کلید موفقیت، پافشاری همراه با احترام و حفظ کانون توجه بر ایجاد امنیت روانی است. این چالشها خود بخشی از اطلاعات ارزشمند برای درک پویایی خانواده در **مددکاری اجتماعی خانواده** محسوب میشوند.
برقراری ارتباط موثر و اعتمادسازی صرفا یک مقدمه تشریفاتی نیست؛ این گام اول، اساس و جوهره کل فرآیند مددکاری اجتماعی خانواده را شکل میدهد. اطلاعات غنی و عمیقی که در خلال این ارتباط اصیل و مبتنی بر اعتماد به دست میآید – درک پویایی های خانوادگی، الگوهای ارتباطی، مکانیسمهای مقابله، تاریخچه مشکلات، ارزشها، منابع و اهداف اعضا – برای مرحله بعدی، یعنی ارزیابی جامع خانواده، کاملا حیاتی است.

بدون این اعتماد اولیه، ارزیابی به جمع آوری اطلاعات سطحی یا نادرست محدود میشود. به طور مشابه، مداخلات بعدی در مددکاری اجتماعی خانواده، اعم از مشاوره، حمایت، آموزش مهارتها وحمایت یابی، تنها زمانی پذیرفته و به طور موثر اجرا میشوند که خانواده مددکار اجتماعی را به عنوان متحدی قابل اعتماد و دلسوز بپذیرد.
سرمایه گذاری زمان، انرژی و مهارت حرفه ای در این اولین و حیاتی ترین گام، پیش نیازی غیرقابل انکار برای توانمندسازی خانواده، تقویت انسجام آنها و دستیابی به نتایج ماندگار و مثبت در سفر پیچیده و چالشبرانگیز بهبودی و رشد خانواده است. موفقیت پایدار در مددکاری اجتماعی خانواده ریشه در کیفیت همین رابطه اولیه دارد.