فاطمه خسروی پور
2 یادداشت منتشر شدهدانشگاه و بحران های کوچک و بزرگ داخلی و بین المللی
روز دوم، سوم بعد از شروع جنگ تحمیلی[1] اسرائیل علیه ایران بود که دوستی پیام داد دانشگاه نیروی داوطلب برای این شرایط نیاز ندارد؟ در حالی که از اولین لحظه شنیدن این خبر همه در شوک فرو رفته ایم و نمی دانیم چه باید بکنیم، و در حالی که دولت در تهران شرایط اضطراری اعلام، و اغلب کارمندان، غیر از مراکز درمانی و خدمت رسانی مهم و حیاتی را تعطیل کرده است، شنیدن چنین سوالی، از کسی که اجباری برای ماندن در تهران آن هم تحت این شرایط ندارد، هم قوت قلب بود و هم سوال برانگیز.
نقش دانشگاه در جامعه و در بحران ها چیست؟ ما در دانشگاه چه مشکلاتی را حل می کنیم؟ چه اثر مطلوبی بر جامعه می گذاریم؟ کدام معضلات مهم اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... به دست ما حل می شود؟ چگونه است که همیشه در بزنگاه های مهم و حساس، اولین جایی که تعطیل می شود بعد از مدارس، دانشگاه است؟ درست است که شرایط اضطراری ایجاب می کند به فکر حفظ جان هموطنان عزیزمان باشیم، اما آیا همه این تعطیلی ها معقول است؟
دقیقا همان هفته قرار بود در دانشگاه ما مصاحبه آزمون دکتری برگزار شود که همگی ابتدا یک هفته و سپس تا اطلاع ثانوی به تعویق افتاد. برای کارمندان نیز دورکاری اعلام شد؛ شما بخوانید تعطیلی! در هفته اول همچنان اینترنت طبق روال سابق برقرار بود و ملی نشده بود. که اگر ملی شده بود نیز محدودیت چندانی برای استفاده داخلی ایجاد نمی کرد. با توجه به سابقه دو سال مجازی شدن همه چیز و به خصوص دانشگاه، مدارس و کلاس ها در دوره کرونا، علی الاصول باید تجربه کافی و زیرساخت کامل برای برقراری مصاحبه ها و آزمون ها در زمان از پیش تعیین شده به صورت مجازی وجود می داشت. آیا لغو و تعطیل کردن تنها راه حل و یگانه گزینه روی میز است؟
و اما تعطیل کردن امور رایج زندگی در این برهه چه پیامدهایی دارد؟
علاوه بر سرگردانی و بلاتکلیفی کارمند، استاد، دانشجو، متقاضی و ارباب رجوع، این تعطیلی کامل شهر و فرستادن مردم به شمال کشور، ترس و استرس ناشی از جنگ را دو چندان کرد. همه باور کردیم که باید دور شد، باید ترسید، باید فرار کرد. آنهایی که مانده بودند یک شهر جنگ زده و جن زده می دیدند که علاوه بر ترس از بمباران و مرگ، ترس از دزد، جاسوس و خرابکار نیز به جانشان می انداخت.
تا کی قرار بود تعطیل باشیم؟ اگر جنگ به همین شکل برای خدای نکرده مدت ها ادامه داشت چه؟ در آن صورت باید چه می کردیم؟ آتش بس در این شرایط و با توجه به تجربه های تاریخی متخاصمی که روبروی ما قرار گرفته است، به نظر پایدار نمی رسد. بهتر نیست ما نیز مثل سربازان و مدافعین وطن، خود را برای این شرایط سخت و دشوار آماده کنیم و مانور ببینیم؟
در صورتی که با سابقه سه چهار سال کرونا ، که حداقل دو سال آن همه جا عملا تعطیل و همه چیز غیرحضوری بود، ما باید این آمادگی رو می داشتیم که سریعا کارمندان، دانشجویان و اساتید به این سمت پیش بروند که روند امور علمی و روزمره خود را متوقف نکنند. اگر می خواهیم دانشگاه نقش موثر در جامعه داشته باشد باید در این گونه مواقع فشل نباشیم و سریعا ابتکار عمل را به دست گرفته و راه حل های مفید و مقتضی پیش بگیریم، نه اینکه بلافاصله و فی الفور همه چیز را تعطیل کنیم.
راه حل چیست؟
در انتها می خواهم به برخی اقداماتی که می شود در این گونه موارد اندیشید اشاره کنم:
- تمام امتحانات می تواند در زمان تعیین شده به صورت مجازی برگزار شود.
- مصاحبه ها و دفاعیه ها نیز می شود با اندک اغماضی به بهترین شکل به صورت مجازی انجام شود.
- سایر امور پژوهشی نیز طبق روال سابق حضوری یا از راه دور قابل پیگیری است.
اینها حداقل هایی بود که باید انجام می شد!
علاوه بر اینها، دانشگاه در جامعه جایگاهی دارد که در یکی دو دهه اخیر از آن غفلت شده است. به همین دلیل است که شاهد کاهش اثرگذاری دانشگاه ها و به تبع آن کاهش تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه ها در این سال ها هستیم. مواردی که لازم است این نهاد مهم اجتماعی به آنها بیندیشد و برای آن برنامه ریزی کند را از هوش مصنوعی پرسیدم و با اندک دخل و تصرفی در مطلب بعدی می آورم.
--------------
[1] این واژه را باید اینقدر تکرار کنیم که تمام دنیا بداند، ما مردم ایران هیچ گاه جنگ نمی خواهیم و هیچ وقت شروع کننده هیچ جنگی نیستیم. اما اگر جنگی به ما تحمیل شود، تا آخر خط و با تمام وجود در مقابل آن می ایستیم. ان شاءالله