جنگ تمام می شود ،اما درد نه؛روایتی از بازگشت به کار پس از بحران

7 تیر 1404 - خواندن 5 دقیقه - 47 بازدید


#مدیریت_بحران


جنگ تمام می شود، اما درد نه؛ روایتی از بازگشت به کار پس از بحران

وقتی آتش جنگ فرو می نشیند و خیابان های شهر دیگر شاهد عبور جنگنده ها و ریزش بمب ها نیستند، فرآیند بازسازی اجتماعی و اقتصادی آغاز می شود. با این حال، بازگشت به زندگی عادی فرآیندی تدریجی و پیچیده است که به سادگی و با یک تصمیم فوری محقق نمی شود. برنامه های بازگشت تدریجی به کار یا Return to Work (RTW)، از ارکان اصلی بازسازی در شهرهای جنگ زده به شمار می روند؛ برنامه هایی که نه تنها به احیای اقتصاد محلی کمک می کنند، بلکه اعتماد اجتماعی، هویت جمعی و پیوندهای انسانی را در جوامع آسیب دیده بازمی سازند. این برنامه ها، فراتر از ایجاد فرصت های شغلی، به التیام زخم های روانی و بازگرداندن حس هدفمندی به افراد یاری می رسانند.

در شهرهایی که هنوز زخم های جنگ بر پیکرشان نمایان است، بازگشت افراد به چرخه کار با موانع متعددی روبه روست. یکی از چالش های اصلی، فقدان امنیت روانی در میان آسیبدیدگان جنگ است. به گفته یکی از پژوهشگران حوزه بازسازی مناطق پساجنگی: «ایجاد فرصت های شغلی بدون توجه به سلامت روان افراد، نتیجه ای پایدار نخواهد داشت.» از این رو، تلفیق برنامه های RTW با رویکردهای Community-Based Recovery ضروری است؛ رویکردی که بر تقویت همبستگی اجتماعی و بازسازی روابط میان افراد تاکید دارد تا آن ها بتوانند دوباره خود را بخشی از جامعه ای منسجم ببینند.

تخریب زیرساخت های اقتصادی نیز از موانع کلیدی در این مسیر است. با نابودی کارخانه ها، بازارهای محلی و کسب وکارهای کوچک در پی جنگ، چرخه اقتصادی شهر از حرکت می ایستد. در چنین شرایطی، برنامه های Micro-Reconstruction می توانند راهگشا باشند. این برنامه ها با حمایت از بازسازی کسب وکارهای خرد، مانند کارگاه های تولیدی یا مغازه های محلی، نه تنها به ایجاد درآمد کمک می کنند، بلکه حس تعلق و هدفمندی را در افراد تقویت می کنند.

نقش زنان و گروه های حاشیه نشین در برنامه های بازگشت به کار نیز نباید نادیده گرفته شود. در بسیاری از مناطق جنگ زده، زنان که سرپرست خانوار خود را از دست داده اند، ناگزیر بار مسئولیت های اقتصادی را به دوش می کشند. اما موانع فرهنگی و کمبود فرصت های شغلی مناسب، مشارکت آن ها را در بازار کار دشوار می سازد. برنامه های Gender-Sensitive Training Programs با آموزش مهارت های شغلی متناسب با نیازهای زنان، می توانند این شکاف را پر کنند. نمونه های موفق در برخی مناطق سوریه نشان داده اند که آموزش تولید صنایع دستی به زنان، امکان کسب درآمد در محیطی امن را برای آن ها فراهم کرده است.

تاثیر ترومای روانی بر توانایی بازگشت به کار نیز موضوعی حیاتی است. اختلالاتی مانند استرس پس از سانحه (PTSD)، اضطراب و افسردگی، بهره وری و تمرکز افراد را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند. ادغام برنامه های RTW با خدمات روان شناختی، مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، می تواند به افراد کمک کند پیش از ورود به بازار کار، با آسیب های روانی خود کنار بیایند.

باید اذعان نماییم که چند توصیه برای بهبود برنامه های بازگشت به کار می تواند اثربخش باشد :

۱. ایجاد مراکز آموزشی سیار برای آموزش مهارت های مورد نیاز بازار کار به ساکنان مناطق دورافتاده.

۲. توسعه پلتفرم های دیجیتال برای ارتباط کارجویان با فرصت های شغلی محلی، به ویژه برای جذب نسل جوان.

۳. سرمایه گذاری در پروژه های پایدار مانند کشاورزی سبز یا انرژی های تجدیدپذیر، که هم اشتغال ایجاد می کنند و هم به احیای محیط زیست کمک می کنند.

۴. تشکیل گروه های حمایت همتا در محیط کار، تا افراد با تجربیات مشابه بتوانند بدون ترس از قضاوت، احساسات خود را بیان کنند.

۵. آموزش مدیران در زمینه مراقبت آگاهانه از تروما (Trauma-Informed Care)، تا تعاملی همدلانه با کارکنان بحران دیده داشته باشند.

بازگشت تدریجی به کار نه نشانه ضعف، که نماد درک جامعه از ضرورت بازسازی پایدار و انسانی است. این فرآیند، با همه دشواری هایش، می تواند مسیری به سوی زندگی عادی بگشاید و به جوامع جنگ زده کمک کند تا نه تنها اقتصاد، که روح و روان خود را نیز بازسازی کنند.

#بنیاد_ملی_نخبگان

#انجمن_مدیران_برتر_ایران