بحران مالی در بخش خصوصی خدمات اجتماعی با تمرکز بر مراکز «مثبت زندگی»

5 تیر 1404 - خواندن 4 دقیقه - 14 بازدید
بحران مالی در بخش خصوصی خدمات اجتماعی با تمرکز بر مراکز «مثبت زندگی»


۱. چشم انداز کلان

طرح «مراکز خدمات بهزیستی – مثبت زندگی» از سال ۱۳۹۹ به عنوان بزرگ ترین شبکه خدمات اجتماعی محله-محور کشور آغاز شد و اکنون بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ مرکز و حدود ۱۳ هزار مددکار و روان-شناس را در سراسر ایران درگیر خود کرده است(irna.ir). این شبکه، ستون اصلی برون سپاری خدمات بهزیستی به بخش خصوصی است؛ اما همین ستون امروز زیر فشار شدید مالی خم شده است.


۲. نشانه های بحران

نشانه توضیح کوتاه 

افت شدید دستمزدها بسیاری از مددکاران در سال ۱۴۰۲ هنوز «حقوق یک میلیون تومانی» دریافت می کردند و از افزایش نیافتن دستمزد متناسب با تورم گلایه داشتند. (iscanews.ir

بخشی از معوقات سال ۱۴۰۱ فقط در فروردین ۱۴۰۲ پرداخت شد؛ لیستی از مطالبات ۶ تا ۸ ماهه برای مراکز و مددکاران هنوز باز است. (tasnimnews.com)


۳. چرا پرداخت ها کفایت نمی کند؟

  1. فرمول فعلی سرانه-محور است. حتی با ابلاغ بخشنامه خرداد ۱۴۰۴ که حداکثر دریافتی هر مرکز را به ۱۱۰ میلیون تومان در سال محدود می کند، هزینه واقعی اداره مرکز (اجاره، حقوق، بیمه، انرژی، فناوری و…) بسیار بالاتر است(irna.ir).
  2. بودجه متمرکز و دیرهنگام تخصیص می شود. فاصله «وعده» تا «واریز» گاهی ۶-۸ ماه است؛ در این بازه مدیر مرکز باید هزینه ها را از جیب بپردازد یا وام بگیرد.
  3. ذهنیت دولتی نسبت به کارکرد بخش خصوصی هنوز «موسسه خیریه» است نه «کسب وکاری با هزینه های واقعی». نتیجه آن تعیین تعرفه زیر خط هزینه و عدم پیش بینی تعدیل سالانه با نرخ تورم است.

۴. پیامدهای انسانی و حرفه ای

  • فرسودگی شغلی و ریزش نیروی انسانی: مددکاران با حقوق نامتناسب، شغل دوم یا خروج از حرفه را برمی گزینند؛ این امر کیفیت رابطه حرفه ای با مددجویان را پایین می آورد.
  • کاهش کیفیت خدمت: کمبود منابع باعث کاهش دفعات بازدید، طولانی تر شدن فرآیند تشکیل و پیگیری پرونده و در نهایت کاهش اثر مداخلات اجتماعی.
  • افزایش هزینه اجتماعی برای دولت: هر شکست مداخله زودهنگام، بعدها به هزینه درمان، نگهداری یا آسیب اجتماعی تبدیل می شود.



۵. توصیه های سیاستی و اجرایی

حوزه اقدام پیشنهاد عملی بودجه و تعرفه ➊ تعریف ردیف بودجه مستقل در لایحه بودجه ۱۴۰۵ برای مراکز مثبت زندگی.

➋ بازنگری در سقف ۱۱۰ میلیون تومانی و پیوند آن با شاخص تورم شهری هر فصل.

الگوی پرداخت حرکت از «پرداخت سرانه ثابت» به پرداخت ترکیبی (سرانه پایه + پاداش کیفیت/عملکرد). پوشش هزینه های پرسنلی ابلاغ بخشنامه ای که حداقل ۶۰٪ دریافتی مرکز را صرف حقوق و بیمه پرسنل کند تا دستمزد مددکاران به کف حقوق وزارت کار نزدیک شود. زمان بندی و شفافیت ایجاد داشبورد آنلاین در پرتال بهزیستی با نمایش «وضعیت تخصیص و پرداخت» هر استان برای کاهش ابهام و فشار مالی مدیران. تنوع منابع درآمدی اجازه انعقاد قراردادهای مکمل با شهرداری ها، خیران و بنگاه های CSR؛ اما به شرط عدم وابستگی بیش ازحد و نظارت سازمانی. ظرفیت سازی مدیریتی آموزش فشرده «مدیریت مالی و منابع انسانی در سمن ها» برای مدیران مراکز به هزینه سازمان، تا شکاف ذهنیت بخش خصوصی-دولتی کاهش یابد.


۶. جمع بندی

مراکز مثبت زندگی قرار بود الگویی نو برای دسترسی محله محور به خدمات اجتماعی باشند؛ اما با تداوم پرداخت های ناکافی و نامنظم در ماه های اخیر، این الگو در خطر «فرسایش تدریجی» قرار گرفته است. نجات این شبکه فقط با هم زمانی سه اقدام ممکن است:


  1. افزایش واقعی اعتبارات متناسب با تورم،
  2. تضمین زمان بندی پرداخت ها برای حفظ جریان نقدی مراکز، و
  3. به رسمیت شناختن بخش خصوصی به عنوان شریکی حرفه ای با حقوق و مسئولیت های متقابل.

بی توجهی به این سه محور، نه تنها هزاران مددکار را با فقر و فرسایش روبه رو می کند، بلکه کیفیت خدمات به محروم ترین اقشار جامعه را نیز به خطر خواهد انداخت؛ خطری که هزینه اجتماعی آن به مراتب بیش از صرفه جویی کوتاه مدت در بودجه است.