این روزها
در میانه این همه " های و هوی" از چه می توان نوشت؟ .. چگونه می توان ذهن را بر مسیر یک هدف مشخص در تولید کلماتی همگون مسلط کرد؟
به واقع در میان هزاران "کلمه" که هرروز از میان چشمانمان عبور می کنند، کدامین واژگان هنوز در پس ذهن ما دست نخورده اند جز تکرار آنچه که دیده ، شنیده یا آنچه خوانده ایم؟
این "مای" امروز از چه چیز غیر آنچه "رسانه گان" مبلغ آنند بهره می گیرند؟ . . چه چیز جز از تکرارکنندگانی بدون هویت که بارها و بارها حرف های دیگرانی مثل خودشان را تکرار و تکرار می کنند، ثمره ای به تن این روان نحیف حاصل کرده و آنچه را که بدون هضم، دفع و در "فاضلاب خانه" ذهنمان رسوخ خواهد شد، به فراموشی خواهند سپرد.
این روزها آدمهای شهر من حریص "خوردن هر آنچه که در رسانه است" هستند .. یک پرخوری دیوانه وار که یا به استفراغ می رسد، یا اسهال . . با حضور بیشمار فروشندگان حرف های تکراری! . . چینش اخبار تکراری؛ در بستر رسانه های پرتعداد مجازی .. رسانه هایی که آرامش ذهن هایمان را قبل از هر دشمنی نشانه "موشک کلمات" گرفته اند ..
و چه بسا فردا روزگاریست که از هجوم کلمات امروز خواهیم مرد .. مرگ تدریجی رویاهای ذهن های آرام .. اذهانی که در پس این تهاجم با تغییر عادات مان دیگر زنده به نفوس خود نخواهند بود...
Civilica; https://civilica.com/note/12734/