از اتحاد تا جدایی: ریشه های تنش میان ایلان ماسک و دونالد ترامپ

16 خرداد 1404 - خواندن 5 دقیقه - 116 بازدید

اختلاف بین ایلان ماسک، کارآفرین برجسته و مدیرعامل شرکت های تسلا و اسپیس اکس، و دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، از یک همکاری استراتژیک به یک رویارویی شدید اقتصادی و سیاسی تبدیل شده است. این تنش که ریشه در اختلافات ساختاری اقتصادی (مانند لایحه مالیاتی و قراردادهای دولتی) و ابعاد شخصی دارد، انگیزه های پیچیده تری را نیز در بر می گیرد که ممکن است فراتر از روایت رسمی باشد، از جمله بازی های قدرت، منافع تجاری، و عوامل روان شناختی. این درگیری که همچنان در جریان است، تاثیرات قابل توجهی بر بازارهای مالی، سیاست گذاری کلان، و تعادل قدرت اقتصادی خواهد داشت.



پیشینه همکاری استراتژیک

تا پایان سال ۲۰۲۴، رابطه بین ماسک و ترامپ بر پایه یک اتحاد متقابل سودمند شکل گرفته بود. ماسک با سرمایه گذاری مالی به مبلغ ۲۹۰ میلیون دلار در کمپین انتخاباتی ۲۰۲۴، نقش تعیین کننده ای در پیروزی مجدد ترامپ ایفا کرد. این همکاری بر پایه منافع مشترک، از جمله کاهش مقررات دولتی، کاهش مالیات شرکت ها، و حمایت از نوآوری های فناوری، استوار بود. این اتحاد به طور خاص به نفع شرکت های ماسک، از جمله تسلا (در حوزه خودروهای الکتریکی) و اسپیس اکس (در قراردادهای فضایی)، عمل می کرد، زیرا سیاست های ضدرگولاتوری ترامپ با اهداف تجاری او هم راستا بود.


ریشه های اقتصادی و سیاسی اختلاف

نقطه آغازین تنش، انتقاد عمومی ماسک از لایحه مالیاتی جدید دولت ترامپ بود که به نام «لایحه بزرگ و زیبا» شناخته می شود. ماسک این لایحه را در توییتی «انزجارآور» خواند و آن را عامل افزایش کسری بودجه فدرال (که در سال ۲۰۲۵ به بیش از ۱.۵ تریلیون دلار پیش بینی شده) و تهدیدی برای پروژه «وزارت کارآمدی دولت» (Department of Government Efficiency - DOGE) دانست. این پروژه، که ماسک و وین ونک به عنوان مشاوران آن فعالیت دارند، هدفش کاهش هزینه های غیرضروری دولت است. از منظر اقتصادی، این انتقاد با منافع ماسک هم راستا بود، زیرا افزایش کسری بودجه می تواند نرخ بهره را بالا ببرد و هزینه های استقراض تسلا را افزایش دهد. این موضع گیری، واکنش تند ترامپ را به دنبال داشت که آن را به عنوان زیر سوال بردن اعتبار برنامه اقتصادی اش تفسیر کرد.

در پاسخ به انتقادات ماسک، ترامپ تهدید کرد که قراردادهای دولتی با شرکت های او، به ویژه اسپیس اکس (که حدود ۴۰ درصد درآمدش از قراردادهای ناسا و پنتاگون به دست می آید)، را لغو کند تا از بودجه صرفه جویی شود. این اقدام یک استراتژی تلافی جویانه بود که منجر به کاهش ارزش سهام تسلا در بازار بورس شد.

تنش به حوزه شخصی کشیده شد، زمانی که ماسک در پلتفرم ایکس، ترامپ را به «نمک نشناسی» متهم کرد و مدعی شد که حمایت مالی او مانع از تسلط دموکرات ها بر کنگره شده است. در مقابل، شایعاتی در شبکه های اجتماعی (مانند ایکس) مطرح شد که ماسک به افشای ارتباط احتمالی ترامپ با پرونده جفری اپستین اشاره کرده است، هرچند این ادعاها فاقد سند رسمی هستند. همچنین، منابع غیررسمی به مشکلات شخصی ماسک، از جمله شایعات اعتیاد به مواد و جدایی از شریک زندگی اش، اشاره کرده اند که ممکن است بر تصمیم گیری های او اثر گذاشته باشد.
این درگیری یک بازی (non-zero-sum) است که در آن هر دو طرف به دنبال حداکثر کردن سود خود هستند. ماسک ممکن است با فاصله گیری از ترامپ، به دنبال جلب حمایت لابی های دموکرات یا شرکت های رقیب (مانند جنرال موتورز) باشد. از سوی دیگر، این تنش می تواند نمایشی برای جلب توجه سرمایه گذاران باشد، مشابه استراتژی های بازاریابی که ماسک پیش تر با توییت های جنجالی به کار برده است. روایت رسمی رسانه ها (مانند نیویورک تایمز، ۳ ژوئن ۲۰۲۵، و بریتبارت، ۵ ژوئن ۲۰۲۵) بر جنبه های اقتصادی و سیاسی تمرکز دارد، اما انگیزه های عمیق تر ممکن است شامل رقابت برای نفوذ سیاسی یا فشار بر سیاست گذاران برای امتیازات بیشتر باشد. شایعات افشاگری، اگر درست باشد، می تواند یک ابزار باج خواهی باشد، هرچند بدون مدارک محکم، این صرفا فرضیه است.
نتیجه گیری اختلاف ایلان ماسک و دونالد ترامپ از یک اتحاد استراتژیک به یک رویارویی اقتصادی و شخصی تبدیل شده است که ریشه در لایحه مالیاتی، تهدید به لغو قراردادها، و اتهامات فردی دارد. تحلیل اقتصادی نشان می دهد که این تنش بر ارزش بازار و سیاست گذاری کلان تاثیر منفی گذاشته است، اما انگیزه های واقعی ممکن است شامل بازی های قدرت، منافع تجاری، و عوامل روان شناختی باشد. این درگیری که همچنان ادامه دارد، نیازمند بررسی مداوم است تا اثرات بلندمدت آن بر اقتصاد جهانی مشخص شود.