سجاد رسولی
11 یادداشت منتشر شدهنظریه های جرم شناختی مرتبط با قتل الهه حسین نژاد
قتل با انگیزه مالی از جمله جرایمی است که ظاهرا تحت کنترل «انگیزه عقلانی» مجرم شکل می گیرد اما در واقع ترکیبی از عوامل روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در آن دخیل است.
مهم ترین نظریه هایی که این رفتار را تبیین می کنند، عبارت اند از:
۱. نظریه انتخاب عقلانی (Rational Choice Theory)
این نظریه فرض می کند که مجرم مانند یک «عامل محاسبه گر» عمل می کند. او پیش از ارتکاب جرم، سود و زیان آن را با هم مقایسه می کند:
- مجرم به دنبال منفعت مالی است (سرقت اموال قربانی).
- احتمال دستگیری را پایین ارزیابی می کند (مثلا به دلیل فقدان دوربین، حضور پلیس یا شاهد).
- احتمال شناسایی توسط قربانی را بالا می داند؛ پس قتل را به عنوان راه حلی برای «حذف خطر افشا» در نظر می گیرد.
در این چارچوب، قتل نه از روی خشم یا هیجان آنی، بلکه از روی محاسبه سرد و برنامه ریزی شده صورت می گیرد که آن را بسیار خطرناک تر می کند.
۲. نظریه فشار (Strain Theory - رابرت مرتن)
مرتن بر این باور بود که فشار اجتماعی ناشی از فقدان فرصت های مشروع برای رسیدن به اهداف مشروع (مثل ثروت)، می تواند به رفتارهای مجرمانه منجر شود.
در این حادثه:
- مجرم به احتمال زیاد از طبقه محروم اقتصادی بوده است.
- در عین حال، در جامعه ای زندگی می کرده که موفقیت مالی و مصرف گرایی در آن ارزش محسوب می شود.
- چون توانایی دستیابی مشروع به این اهداف را نداشته، دچار نوعی «فشار روانی و اجتماعی» شده و راه غیرمشروع (سرقت - قتل) را انتخاب کرده است.
مطابق این نظریه، قتل با انگیزه مالی، نتیجه مستقیم تضاد میان خواسته ها و فرصت ها در یک جامعه نابرابر است.
۳. نظریه خرده فرهنگ جرم (Subcultural Theories)
در برخی جوامع یا محله ها (معمولا حاشیه نشین، فقیر و با تراکم بالای جرم)، نوعی «فرهنگ بقا» شکل می گیرد که در آن:
کسب پول از هر طریقی - حتی با خشونت - قابل قبول یا حتی «هوشمندانه» تلقی می شود.
- ارزش های سنتی اخلاقی (مثل احترام به جان انسان) تضعیف شده یا کنار گذاشته می شود.
- خشونت نه تنها رد نمی شود، بلکه گاه نوعی «قدرت نمایی» محسوب می شود.
- در این فضا، مجرم ممکن است از نظر روانی قانع شده باشد که «قتل برای سرقت»، اقدامی مشروع یا دست کم قابل توجیه است.
در این دیدگاه، فرهنگ اطراف مجرم در نهادینه سازی رفتار خشونت بار، نقش اصلی را دارد.
نظریه یادگیری اجتماعی (Social Learning Theory – ساترلند)
طبق این نظریه، مجرم بودن آموختنی است؛ افراد با مشاهده و تعامل با دیگران، شیوه ارتکاب جرم را یاد می گیرند.
- مجرم ممکن است در گذشته در خانواده، محله یا شبکه دوستان با افرادی در تماس بوده باشد که خشونت و سرقت را تجربه کرده یا ستایش کرده اند.
- او با تکرار این تعاملات، یاد می گیرد که رفتار مجرمانه هم مفید است و هم کم هزینه.
اگر تجربه های گذشته اش نشان داده که افراد بزهکار در اطرافش بی مجازات مانده اند، به سادگی جسارت ارتکاب قتل را نیز پیدا می کند.
در اینجا، قتل نه فقط یک انتخاب شخصی بلکه نتیجه آموزش اجتماعی و تجربیات پیشین شخص است.
پژوهشگر: سجاد رسولی