چالش های مددکاری اجتماعی رسانه ای در عصر دیجیتال

13 خرداد 1404 - خواندن 4 دقیقه - 33 بازدید

چالش های مددکاری اجتماعی رسانه ای در عصر دیجیتال

مددکاری اجتماعی رسانه ای به عنوان یک رویکرد نوین در حوزه خدمات اجتماعی، با استفاده از پلتفرم های رسانه ای دیجیتالی مانند شبکه های اجتماعی، سایت های خبری و اپلیکیشن های موبایل، تلاش می کند تا به افراد آسیب پذیر در جوامع مختلف کمک کند. با این حال، این شیوه ارائه خدمات با چالش های گسترده ای روبه رو است. 

مددکاری اجتماعی رسانه ای به همکاری چندجانبه بین مددکاران اجتماعی، متخصصان فناوری و سیاستگذاران نیاز دارد تا بتواند با چالش های فنی، اخلاقی و فرهنگی مقابله کند و خدمات خود را به شیوه ای مسئولانه و موثر گسترش دهد.

 این حوزه نوین از مددکاری اجتماعی با بهره گیری از رسانه ها و فناوری های ارتباطی، اهدافی چون ارتقاء آگاهی عمومی، تغییر نگرش های اجتماعی، توانمندسازی گروه های آسیب پذیر و پیگیری عدالت اجتماعی را دنبال می کند.

همکاری با متخصصان فناوری، به ویژه در زمینه هوش مصنوعی، می تواند کارایی و دقت خدمات مددکاری را افزایش دهد، اما همزمان نیازمند چارچوب های اخلاقی و حفظ حریم خصوصی است.

سیاستگذاران نیز باید با تدوین سیاست های مبتنی بر شواهد، فضای رسانه ای را به فرصتی برای کاهش آسیب های اجتماعی تبدیل کنند. 

این تعامل چندجانبه، تضمین کننده توسعه مسئولانه و موثر مددکاری اجتماعی رسانه ای است.


یکی از مهم ترین مشکلات، شکاف دیجیتالی است که دسترسی برابر به فناوری های اطلاعاتی را محدود می کند. افرادی که در مناطق محروم یا با درآمد پایین زندگی می کنند، اغلب از اینترنت پرسرعت یا دستگاه های لازم برای دسترسی به خدمات مددکاری اجتماعی رسانه ای محروم هستند، در نتیجه این افراد از کمک های لازم بی نصیب می مانند. همچنین، مسئله حفظ حریم خصوصی و امنیت اطلاعات در این حوزه بسیار حیاتی است.

 به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس مانند وضعیت مالی یا سلامت روان افراد در فضای مجازی می تواند منجر به سوءاستفاده هایی مانند هک اطلاعات یا تبلیغات هدفمند ناخواسته شود.

 علاوه بر این، گسترش اطلاعات نادرست یا شایعات در رسانه های دیجیتال، توانایی مددکاران اجتماعی رسانه ای را در ایجاد اعتماد و انتقال پیام های دقیق دچار تردید می کند. به عنوان مثال، شیوع اخبار جعلی درباره کمک های مالی دولتی می تواند سبک زندگی افراد آسیب پذیر را به طور منفی تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، مددکاری اجتماعی رسانه ای نیازمند استراتژی هایی است که بتوانند تعادلی بین نوآوری تکنولوژیکی و حفظ حقوق انسانی افراد را برقرار کنند.


چالش دیگری که مددکاری اجتماعی رسانه ای با آن مواجه است، حفظ تعامل پایدار با مخاطبان در فضایی است که توجه کاربران به شدت پراکنده شده است. پلتفرم های دیجیتالی مانند اینستاگرام یا تلگرام با حجم عظیمی از محتوا رقابت می کنند، بنابراین جذب توجه مخاطب به مسائل اجتماعی نیازمند خلاقیت و استفاده از محتوای تعاملی و بصری است.

 با این حال، بسیاری از سازمان های غیرانتفاعی از منابع مالی یا تخصص فنی لازم برای طراحی محتوای جذاب و موثر برخوردار نیستند. همچنین، تفاوت های فرهنگی و اجتماعی در مناطق مختلف کشور ایجاب می کند که محتوای مددکاری اجتماعی رسانه ای به شیوه ای محلی سازی شود که با ارزش ها و نیازهای جامعه هدف هماهنگ باشد.

 به عنوان مثال، استفاده از نمادهای فرهنگی در تصاویر یا زبان مناسب می تواند افزایش قابلیت اعتماد مخاطب را تسهیل کند. علاوه بر این، ارزیابی اثربخشی این خدمات یکی دیگر از دشواری هاست؛ زیرا معیارهایی مانند تعداد کلیک یا لایک ها نمی توانند تصویر کاملی از تاثیر واقعی مداخلات اجتماعی داشته باشند.


مددکاری اجتماعی رسانه ای نیازمند همکاری چندجانبه بین مددکاران، متخصصان فناوری و سیاستگذاران است تا بتواند با چالش های فنی، اخلاقی و فرهنگی روبه رو شود و خدمات خود را به شیوه ای مسئولانه و موثر گسترش دهد. این رویکرد، اگر به درستی مدیریت شود، می تواند نقش کلیدی در تقویت تاب آوری ،کاهش نابرابری های اجتماعی و تقویت مقاومت جامعه در برابر بحران ها ایفا کنند.