احمد سعیدی کیا
دکتری مدیریت ورزشی/ رئیس گروه نظارت وارزیابی دفتر توسعه ورزش روستایی وزارت ورزش و جوانان
50 یادداشت منتشر شدهضعف دانش تخصصی در مدیریت ورزش؛ عامل فشل شدن سیستم و گسترش آسیب های ساختاری
طی سال های اخیر، ضعف تسلط علمی و فنی برخی مدیران منصوب شده در ساختار ورزش کشور، این حوزه راهبردی را با چالش های جدی مواجه کرده است. حضور افرادی که فاقد تحصیلات تخصصی، تجربه اجرایی در بدنه ورزش و درک عمیق از سیاست گذاری ورزشی هستند، موجب شده نظام ورزش کشور نه تنها از مسیر توسعه باز بماند، بلکه با پدیده «فشل شدگی ساختاری» دست وپنجه نرم کند؛ فشلی که از ناکارآمدی اداری آغاز شده و به بروز انحرافات اخلاقی و مالی در سطوح مختلف منجر گردیده است.
در بدنه وزارت ورزش و حتی در بسیاری از فدراسیون های ورزشی، شاهد آن هستیم که انتصابات بر اساس ملاحظات سیاسی، روابط غیررسمی و توصیه های بیرونی صورت گرفته و نه بر اساس معیارهای علمی، مدیریتی و تجربی. مدیرانی که هیچ گاه از مسیر کارشناسی رشد نکرده اند، قادر به درک پیچیدگی های تخصصی فدراسیون ها، نیازهای فنی تیم های ملی، مناسبات بین المللی ورزش یا نظام استعدادیابی نیستند. نتیجه این وضعیت، تصمیماتی غیرعلمی، پراکنده، احساسی و غیرکارشناسی است که بعضا منجر به از دست رفتن فرصت های راهبردی، سقوط جایگاه بین المللی ورزش ایران، و در نهایت آسیب به اعتماد عمومی شده است.
از سوی دیگر، نبود صلاحیت فنی، فضا را برای سوءاستفاده های مالی، زدوبندهای اقتصادی و پنهان کاری در فدراسیون های درآمدزا هموار کرده است. فدراسیون هایی مانند فوتبال، کشتی، والیبال یا حتی برخی رشته های رزمی که منابع مالی قابل توجهی از طریق اسپانسرها، حق پخش یا درآمدهای بین المللی دارند، در غیاب سازوکارهای نظارتی قوی، به بستر سوءمدیریت و بعضا فساد تبدیل شده اند. همان گونه که در گزارش پژوهشی تقی زاده و همکاران (۱۴۰۳) آمده است، فقدان تخصص فنی مدیران، رابطه ای مستقیم با افزایش احتمال سوءاستفاده های مالی و بی اخلاقی های سازمانی دارد (تقی زاده، ۱۴۰۳).
از منظر اخلاقی نیز، مدیریت ناآگاه و ضعیف در راس سازمان های ورزشی، موجب گسترش رفتارهای غیرحرفه ای، سوءاستفاده از جایگاه شغلی، تبعیض های سازمان یافته و نادیده گرفتن منشور اخلاقی ورزش شده است. پژوهش تامپسون و همکاران (2022) نشان می دهد که در محیط هایی که تخصص مدیریتی تضعیف شده است، بی اعتمادی کارکنان افزایش یافته و زمینه برای رفتارهای غیراخلاقی فراهم تر می شود. این مساله در ایران نیز با رشد پدیده هایی چون اختلافات داخلی، حذف نیروهای منتقد، گسترش فساد مالی و تبعیض جنسیتی در بدنه ورزش قابل مشاهده است.
در نهایت، برای خروج از این چرخه معیوب، چاره ای جز بازنگری اساسی در نظام انتصابات، تدوین شایسته نامه های تخصصی برای مدیران، ایجاد ساختارهای مستقل نظارتی و نهادینه سازی اخلاق حرفه ای در ورزش وجود ندارد. کشور ما دارای سرمایه انسانی برجسته ای در حوزه ورزش است؛ اما زمانی که مدیریت در دست ناآگاهان قرار گیرد، حتی بهترین ظرفیت ها نیز به ضدخود تبدیل خواهند شد.
نتیجه گیری
بررسی وضعیت فعلی مدیریت ورزش کشور نشان می دهد که یکی از مهم ترین ریشه های ناکارآمدی، در عدم تخصص و تسلط علمی مدیران در سطوح بالای تصمیم گیری نهفته است. انتصاب های غیرکارشناسی، صرف نظر از پشتوانه علمی یا تجربه فنی، منجر به ضعف ساختاری و سردرگمی سازمانی در فدراسیون ها، وزارت ورزش و نهادهای وابسته شده است. وقتی فردی بدون شناخت از قواعد، الزامات و ظرفیت های ورزش در موقعیت مدیریتی قرار می گیرد، نمی توان انتظار داشت که سیاست گذاری ها هدفمند، علمی و توسعه محور باشند. این موضوع مستقیما بر عملکرد تیم های ملی، توسعه ورزش پایه، دیپلماسی ورزشی و جذب سرمایه گذاری اثر منفی گذاشته است.
از سوی دیگر، ناکارآمدی فنی و مدیریتی، بستر مناسبی برای رشد آسیب های اخلاقی و سوءاستفاده های مالی فراهم کرده است. مدیرانی که توانایی پاسخگویی شفاف به جامعه ورزشی ندارند، با ایجاد فضای رانتی و غیرپاسخ گو، زمینه فساد، تبعیض و حذف نیروهای سالم را گسترش می دهند. متاسفانه در برخی فدراسیون های پول ساز، گزارش هایی از رانت اقتصادی، تخلفات مالی، قراردادهای غیرشفاف و حتی فشار بر رسانه ها برای سانسور واقعیت ها به چشم خورده است. این پدیده، نظام ارزشی ورزش ایران را که همواره بر اخلاق، رقابت سالم و رشد انسانی استوار بوده، تهدید می کند.
برای اصلاح این روند خطرناک، گام نخست پذیرش بحران و اراده سیاسی برای تحول است. باید فرآیند انتصابات در وزارت ورزش و فدراسیون ها مبتنی بر آزمون های تخصصی، سوابق روشن مدیریتی و شفافیت عمومی طراحی شود. همچنین نهادهای ناظر و رسانه های مستقل باید فضای گزارشگری فساد و ناکارآمدی را تقویت کنند. بازسازی اعتماد عمومی، ارتقای اخلاق حرفه ای، شفاف سازی مالی و بازگرداندن نخبگان علمی و فنی به بدنه ورزش کشور، تنها زمانی ممکن خواهد بود که تخصص، صداقت و شایستگی بر رفاقت، سفارش و خودبزرگ بینی ارجحیت یابد.
منابع :
- تقی زاده، م.، احمدی، س.، و بهرامی، ر. (۱۴۰۳). تحلیل رابطه بین شایستگی مدیریتی و بروز فساد در فدراسیون های ورزشی ایران. فصلنامه راهبردهای توسعه ورزش، ۱۸(۱)، ۷۱-۹۰.
- کریمی، س.، عبدالهی، م.، و رضایی، ف. (۱۴۰۲). بررسی شاخص های شایستگی مدیران در وزارت ورزش و جوانان. فصلنامه مدیریت ورزشی ایران، ۱۵(۲)، ۴۱-۵۸.
- -Thompson, L., Green, K., & Allen, J. (2022). Leadership Incompetence and Organizational Ethics: A Sport Governance Perspective. Journal of Sport Management, 36(3), 245–263..
- -Newman, J., & Fegan, M. (2021). Leadership Delusions and Public Sport Governance: Impacts on Accountability and Performance. International Journal of Sport Policy and Politics, 13(4), 567-582.