سرمایه های نمادین در مناسک اجتماعی (مطالعه موردی: تحلیل مراسم فاتحه خوانی در ایل بهمئی)

مقدمه
مناسک اجتماعی بخش مهمی از زندگی جمعی در جوامع سنتی محسوب می شوند که نه تنها نقش بازنمایی هویت فرهنگی را بر عهده دارند، بلکه از طریق آن ها سرمایه های نمادین مانند احترام، اعتبار و جایگاه اجتماعی بازتولید می شود. در جامعه عشایری ایل بهمئی، که در جنوب غرب ایران زندگی می کنند، مراسم سنتی مانند فاتحه خوانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این آیین مذهبی، در کنار سوگواری، بستری برای تقویت روابط اجتماعی، انتقال ارزش های فرهنگی و حفظ همبستگی قومی به شمار می آید. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش قوم نگاری، به تحلیل مراسم فاتحه خوانی در ایل بهمئی پرداخته و نقش آن در بازتولید سرمایه های نمادین و حفظ هویت فرهنگی را بررسی می کند.
متن اصلی
۱. چارچوب نظری
پژوهش با تکیه بر سه نظریه بنیادین شکل گرفته است:
- پی یر بوردیو با طرح مفهوم سرمایه های نمادین، تاکید می کند که این نوع سرمایه از طریق شناخت و پذیرش اجتماعی کسب می شود و قدرت نمادین را مشروع می سازد. در مراسم فاتحه خوانی، عناصری چون زبان محلی، پوشش سنتی، نمادهای مذهبی و رفتارهای آیینی مصادیقی از این سرمایه هستند.
- امیل دورکیم مناسک اجتماعی را عامل انسجام جمعی می داند که از طریق انجام آیین های جمعی، حس همبستگی و «وجدان جمعی» را تقویت می کنند.
- کلیفورد گیرتز مناسک را همچون «متن های فرهنگی» تحلیل می کند که حامل معانی عمیق نمادین هستند و از طریق «توصیف فربه» قابل درک اند.
۲. روش تحقیق
مطالعه به شیوه قوم نگاری انجام شده است. پژوهشگر از طریق مشاهده مشارکتی در مراسم های فاتحه خوانی، گفت وگو با ریش سفیدان ایل و ثبت میدانی رفتارها و نشانه ها، داده های لازم را جمع آوری و به واسطه تحلیل مضمون دسته بندی کرده است. سه مضمون فراگیر شناسایی شده عبارت اند از: سرمایه های نمادین، مناسک اجتماعی و هویت فرهنگی.
۳. یافته ها
الف) سرمایه های نمادین
مراسم فاتحه خوانی فضایی برای بازتولید سرمایه های نمادین فراهم می کند. از جمله:
- استفاده از زبان لری با لهجه بهمئی در دعاها و اشعار.
- پوشیدن لباس محلی و شنیدن موسیقی سنتی چون ساز چپی و سروخوانی.
- تیراندازی سنتی، پرداخت پول (پیشکش)، استفاده از قرآن، تسبیح، بنرهای مشکی و دیگر اشیاء آیینی.
این عناصر نه تنها نشانه احترام به متوفی اند، بلکه جایگاه اجتماعی افراد شرکت کننده را نیز نمایان می سازند.
ب) مناسک اجتماعی
مراسم، یک آیین کاملا جمعی است که با حضور فعال اعضای ایل، بازتابی از ارزش های همیاری، وفاداری، احترام به بزرگان، همکاری میان نسل ها و احساس تعلق به ایل است. تکرار این مراسم ها، انسجام اجتماعی را تقویت می کند و با ایجاد حس همدلی، پیوندهای عاطفی میان اعضا را تحکیم می بخشد.
ج) هویت فرهنگی
مراسم فاتحه خوانی به مثابه یک آیین بازنمودی، به انتقال و تقویت هویت فرهنگی ایل کمک می کند. زبان، آیین ها، نمادهای مذهبی و عرفی، ارزش های سنتی و ساختارهای خویشاوندی در بطن این مراسم، به نسل های جوان منتقل می شوند. این فرآیند، نه تنها نشانگر افتخار به فرهنگ ایل است، بلکه مقاومت فرهنگی در برابر تغییرات مدرن محسوب می شود.
نتیجه گیری
پژوهش حاضر نشان می دهد که مراسم فاتحه خوانی در ایل بهمئی تنها یک عمل دینی نیست، بلکه ساختاری پیچیده از کنش های نمادین، روابط قدرت، و فرایندهای فرهنگی است که سرمایه های نمادین را بازتولید و تقویت می کند. این مراسم با ایجاد همبستگی اجتماعی، مشروعیت بخشی به جایگاه اجتماعی افراد و حفظ آیین ها و هویت فرهنگی ایل بهمئی، نقش بنیادینی در پایداری نظم اجتماعی دارد. همچنین، این مراسم از طریق مشارکت جمعی، زبان محلی، آیین های سنتی و نمادهای فرهنگی، به حفظ میراث فرهنگی و انتقال آن به نسل های بعدی کمک می کند. یافته های این پژوهش می تواند برای سیاست گذاران فرهنگی و فعالان حوزه حفظ آیین های سنتی، مبنایی کاربردی در طراحی برنامه های صیانت از فرهنگ محلی باشد.
اصل مقاله در فصلنامه پژوهشنامه بختیاری شناسی و اقوام ایرانی در سال 1403 منتشر شد.