اقتصاد اسلامی دیجیتال: کاربرد توکن های قرض الحسنه در فناوری های مالی غیرمتمرکز
پژوهش حاضر به بررسی کاربرد توکن های قرض الحسنه در فناوری های مالی غیرمتمرکز(DeFi) با هدف توسعه اقتصاد اسلامی دیجیتال می پردازد. اقتصاد اسلامی، با تکیه بر اصولی چون ربا ستیزی، مشارکت در سود و زیان، و عدالت اجتماعی، به دنبال ایجاد یک نظام مالی عادلانه و پایدار است. در عصر دیجیتال، فناوری هایی مانند بلاک چین و قراردادهای هوشمند امکان پیاده سازی این اصول را در قالبDeFi فراهم کرده اند. توکن های قرض الحسنه، به عنوان ابزاری نوین، می توانند امکان جمع آوری و توزیع وجوه قرض الحسنه را به صورت غیرمتمرکز و شفاف فراهم کنند. این پژوهش به بررسی چالش های فقهی، قانونی، فنی و اجتماعی پیاده سازی توکن های قرض الحسنه در DeFi می پردازد و راهکارهایی را برای غلبه بر این چالش ها ارائه می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با تدوین قوانین و مقررات مناسب، افزایش آگاهی عمومی و استفاده از راهکارهای فنی نوآورانه، می توان از این فرصت ها بهره برد و به ایجاد یک اکوسیستم مالی نوین و کارآمد دست یافت که هم اصول اسلامی را رعایت کند و هم از مزایای فناوری های نوین بهره مند شود.
بیان مساله
اقتصاد اسلامی، نظامی اقتصادی و مالی مبتنی بر اصول شرعی و اخلاقی، همواره در تلاش برای انطباق با تحولات فناورانه بوده است[1]. ظهور فناوری های مالی غیرمتمرکز(DeFi) مبتنی بر بلاک چین، فرصت ها و چالش های جدیدی را برای این نظام اقتصادی ایجاد کرده است[2]. یکی از ابزارهای نوظهور در این حوزه، توکن های قرض الحسنه هستند که می توانند با استفاده از فناوری بلاک چین، امکان جمع آوری و توزیع آسان تر وجوه قرض الحسنه را فراهم کنند و شفافیت را افزایش دهند[3 و 4]. با این حال، استفاده از این توکن ها درDeFi با چالش هایی مانند مسائل فقهی، نبود قوانین مشخص و نگرانی های امنیتی همراه است[5 و 6]. با این وصف، مشکل اصلی، عدم انطباق کامل فناوری های مالی غیرمتمرکز(DeFi) با اصول اقتصاد اسلامی، به ویژه در زمینه قرض الحسنه است. در حالی که،DeFi پتانسیل زیادی برای افزایش کارایی و شفافیت در نظام مالی اسلامی دارد، اما چالش هایی نظیر مسائل فقهی مربوط به توکن سازی، نبود قوانین و مقررات مشخص و نگرانی های مربوط به امنیت سایبری، مانع از بهره برداری کامل از این پتانسیل شده است[6 و 7]. این مشکل ابعاد گسترده ای دارد و نه تنها موسسات مالی اسلامی، بلکه کاربران و سرمایه گذاران را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. از یک سو، موسسات مالی اسلامی به دلیل ابهامات قانونی و فقهی، از ورود به این حوزه خودداری می کنند. از سوی دیگر، کاربران و سرمایه گذاران به دلیل نگرانی های امنیتی و عدم وجود سازوکارهای نظارتی، کمتر تمایلی به استفاده از این فناوری ها دارند. این مشکل در سطح جهانی نیز مطرح است و بسیاری از کشورهای اسلامی با چالش های مشابهی روبرو هستند[8]. عدم انطباق DeFi با اصول اقتصاد اسلامی، عوارض متعددی را نیز به دنبال دارد. اقتصاد اسلامی نمی تواند از مزایای DeFi در زمینه افزایش کارایی، کاهش هزینه ها و گسترش دسترسی به خدمات مالی بهره مند شود. استفاده ازDeFi بدون رعایت اصول شریعت، می تواند منجر به ایجاد ابهامات شرعی و تردید در بین مسلمانان شود. همچنین، عدم وجود قوانین و مقررات مشخص، می تواند منجر به افزایش ریسک های مالی و کلاهبرداری در این حوزه شود[1]. در حال حاضر، راه حل های موجود برای حل این مشکل محدود هستند. برخی از موسسات مالی اسلامی به صورت آزمایشی از فناوری هایDeFi استفاده می کنند، اما این اقدامات به صورت محدود و بدون چارچوب مشخص انجام می شود. همچنین، برخی از پژوهشگران در حال بررسی جنبه های فقهی و حقوقیDeFi هستند، اما نتایج این پژوهش ها هنوز به مرحله عملیاتی نرسیده اند در این میان، پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که با طراحی و پیاده سازی توکن های قرض الحسنه منطبق با اصول شریعت، می توان بخشی از مشکلات موجود را حل کرد. این توکن ها می توانند با استفاده از قراردادهای هوشمند، شرایط قرض الحسنه را به صورت خودکار اجرا کرده و از بروز تخلفات احتمالی جلوگیری کنند. همچنین، این توکن ها می توانند امکان جمع آوری و توزیع آسان تر وجوه قرض الحسنه را فراهم کرده و شفافیت را افزایش دهند[4 و 9]. مطالعات متعددی نشان داده اند کهDeFi پتانسیل زیادی برای توسعه اقتصاد اسلامی دارد. به عنوان مثال، برخی از مطالعات نشان داده اند که استفاده از قراردادهای هوشمند می تواند به ربا ستیزی کمک کند. همچنین، برخی از مطالعات نشان داده اند کهDeFi می تواند به توزیع عادلانه تر ثروت کمک کند. در مقابل، برخی از مطالعات نیز به چالش های پیش روی توسعهDeFi در اقتصاد اسلامی اشاره کرده اند. به عنوان مثال، برخی از مطالعات نشان داده اند که عدم وجود قوانین و مقررات مشخص، می تواند منجر به افزایش ریسک های مالی در این حوزه شود. همچنین، برخی از مطالعات نشان داده اند که پذیرش فناوری های نوین در جوامع اسلامی ممکن است با مقاومت هایی روبرو شود[6]. با وجود مطالعات انجام شده، هنوز شکاف های زیادی در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال، هنوز چارچوب مشخصی برای طراحی و پیاده سازی توکن های قرض الحسنه منطبق با اصول شریعت ارائه نشده است. همچنین، چالش های حقوقی و نظارتی مربوط به استفاده از این توکن ها در DeFiهنوز به طور کامل بررسی نشده اند. هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی برای طراحی و پیاده سازی توکن های قرض الحسنه منطبق با اصول شریعت و بررسی چالش ها و فرصت های پیش روی این ابزار نوین مالی در ایران است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوالات است:
1. چگونه می توان توکن های قرض الحسنه را به گونه ای طراحی کرد که با اصول شریعت منطبق باشند؟
2. چه چالش هایی در مسیر پیاده سازی توکن های قرض الحسنه در DeFi وجود دارد و چگونه این چالش ها را برطرف کرد؟
3. استفاده از توکن های قرض الحسنه چه تاثیری بر توسعه اقتصاد اسلامی دیجیتال در ایران خواهد داشت؟