نقش معماری سازمانی در ارتقای اثربخشی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد در بخش عمومی ایران

23 اردیبهشت 1404 - خواندن 6 دقیقه - 103 بازدید

چکیده
بودجه ریزی بر مبنای عملکرد (Performance-Based Budgeting - PBB) به عنوان رویکردی کارآمد برای افزایش پاسخگویی و کارایی منابع عمومی، نیازمند زیرساخت های اطلاعاتی و مدیریتی مناسبی است. یکی از این زیرساخت ها، معماری سازمانی (Enterprise Architecture - EA) می باشد که می تواند بستر لازم برای یکپارچگی اطلاعات، شفافیت فرآیندها و تسهیل گزارشگری بهنگام را فراهم سازد. این یادداشت علمی با تکیه بر پژوهش های جواد پورغفار و سایر منابع معتبر، به بررسی ارتباط میان این دو مفهوم و ارائه پیشنهادهای سیاستی جهت ارتقاء کارآمدی نظام بودجه ریزی کشور می پردازد.

مقدمه
بودجه به عنوان مهم ترین ابزار سیاست گذاری مالی دولت ها همواره نقشی اساسی در تخصیص منابع و تحقق اهداف توسعه ای ایفا کرده است. در این میان، بودجه ریزی بر مبنای عملکرد که بر پایه ارتباط منابع تخصیص یافته با نتایج حاصل شده طراحی می شود، به عنوان راهکاری برای ارتقاء بهره وری و پاسخگویی بخش عمومی در سطح جهانی مطرح شده است (Shah, 2007). با این حال، تحقق کارآمد این نظام در گرو در اختیار داشتن زیرساخت های اطلاعاتی، مدیریتی و فناورانه مناسب است. معماری سازمانی، که چارچوبی برای یکپارچگی فرآیندها، داده ها، فناوری و منابع انسانی ارائه می دهد، می تواند تسهیل کننده مهمی در پیاده سازی موفق بودجه ریزی عملکردمحور باشد (Weerakkody & Janssen, 2012).

پیوندهای مفهومی بین معماری سازمانی و بودجه ریزی بر مبنای عملکرد
مطالعات پورغفار (1398، 1399، 1400) نشان داده است که نبود یکپارچگی اطلاعات مالی و عملکردی، از چالش های اصلی استقرار بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در ایران بوده و دلیل عمده آن، فقدان معماری سازمانی منسجم در دستگاه های اجرایی است.
معماری سازمانی با پوشش چهار لایه اصلی – فرآیندهای کسب وکار، داده ها، کاربردها و فناوری – زمینه را برای تحقق موارد زیر فراهم می کند:

  1. یکپارچگی داده ها و فرآیندها: تجمیع اطلاعات هزینه ای، عملکردی و نتایج برنامه ها در یک چارچوب مشخص، امکانی برای تحلیل دقیق کارایی و اثربخشی هر فعالیت فراهم می کند (OECD, 2018).
  2. شفافیت و قابلیت ردیابی اطلاعات: با تعریف دقیق فرآیندها و جریان داده ها، امکان ردیابی منابع تخصیص یافته تا سطح نتایج نهایی مهیا می شود (Andersen, 2009).
  3. امکان گزارشگری بهنگام و دقیق: بهره گیری از فناوری های معماری سازمانی (نظیر ERP و داشبوردهای مدیریتی) منجر به بهبود کیفیت و سرعت گزارشگری مالی و عملکردی می شود (پورغفار، 1399).
  4. ارتقاء قابلیت تصمیم سازی: با فراهم سازی داده های جامع و منسجم، تصمیم گیران در سطح ملی و سازمانی می توانند بر اساس شواهد دقیق نسبت به تخصیص منابع اقدام نمایند (Hatry, 2006).

چالش های موجود در ایران
پژوهش های پورغفار و همکاران (1400) نشان می دهد که علیرغم تصویب اسناد بالادستی (نظیر بندهای برنامه های توسعه و سیاست های کلی نظام اداری)، مشکلات زیر مانع از تحقق پیوند موثر میان EA و PBB در ایران شده است:

– ضعف هماهنگی بین واحدهای مالی و فناوری اطلاعات
– نبود استانداردهای یکپارچه داده و فرآیند
– ضعف زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری
– کمبود نیروی انسانی توانمند در هر دو حوزه

پیشنهادهای سیاستی
با توجه به تجارب بین المللی و مطالعات داخلی، پیشنهادهای زیر برای ارتقاء تعامل معماری سازمانی و بودجه ریزی عملکردمحور در کشور ارائه می شود:

  1. تدوین نقشه جامع معماری سازمانی دستگاه های اجرایی:
    وزارت امور اقتصادی و دارایی، سازمان برنامه و بودجه کشور و دستگاه های اجرایی موظف شوند نقشه معماری سازمانی خود را در سه لایه فرآیند، داده و فناوری تدوین و به روزرسانی کنند تا بستر شفاف برای تحلیل هزینه–عملکرد فراهم گردد.
  2. یکپارچه سازی سیستم های اطلاعاتی مالی و عملکردی:
    به کارگیری سامانه های متمرکز و یکپارچه که قابلیت ردیابی داده های مالی، بودجه ای و عملکردی را به صورت همزمان داشته باشند، از طریق توسعه و تکمیل سامانه «نظام جامع مالی دولت» و «مدیریت عملکرد دستگاه ها» ضروری است.
  3. نهادینه سازی گزارشگری بهنگام و شفاف:
    ایجاد الزامات قانونی برای گزارشگری مالی و عملکردی بهنگام با استفاده از بسترهای معماری سازمانی و فناوری های نوین (نظیر داشبوردهای مدیریتی، سامانه های ERP و BI) به منظور افزایش پاسخگویی و شفافیت.
  4. تقویت ظرفیت نهادی و آموزش تخصصی مدیران:
    طراحی دوره های آموزشی مشترک برای مدیران مالی و فناوری اطلاعات دستگاه های دولتی به منظور افزایش درک متقابل از معماری سازمانی و بودجه ریزی عملکردمحور. 
  5. اصلاح چارچوب های ارزیابی عملکرد دستگاه ها:
    بازنگری در نظام ارزیابی عملکرد سازمان ها به گونه ای که شاخص ها مبتنی بر نتایج و پیامدها باشند و اطلاعات لازم برای سنجش این شاخص ها از طریق معماری سازمانی قابل استخراج و ارزیابی باشد.
  6. تقویت حاکمیت داده و استانداردسازی اطلاعات:
    ایجاد استانداردهای ملی برای تعریف و مدیریت داده های مالی و عملکردی در سطح دولت با هدف افزایش قابلیت مقایسه، انسجام و قابلیت اطمینان اطلاعات.
  7. نظارت مستمر و ارزیابی تطبیقی با کشورهای موفق:
    ایجاد کارگروه های تخصصی برای پایش مستمر استقرار بودجه ریزی عملکردمحور و استفاده از تجارب موفق کشورهای منتخب (نظیر مالزی، ترکیه و اتحادیه اروپا) در زمینه تلفیق معماری سازمانی و مدیریت مالی عمومی.

نتیجه گیری
معماری سازمانی به عنوان زیرساخت مهم نظام اداری و فناوری اطلاعات کشور، نقش کلیدی در موفقیت پیاده سازی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد ایفا می کند. بدون یکپارچگی اطلاعات، شفافیت فرآیندها و توانایی گزارشگری بهنگام، امکان تحقق اهداف بودجه ریزی عملکردمحور وجود نخواهد داشت. لازم است سیاست گذاران اقتصادی کشور با تقویت تعامل این دو حوزه، زمینه ارتقاء کارآمدی، شفافیت و پاسخگویی مالی بخش عمومی را فراهم نمایند.

منابع
A. (2007). Performance Budgeting: Linking Funding and Results. World Bank.
OECD (2018). Performance Budgeting in OECD Countries. Paris: OECD Publishing.
Andersen, K.V. (2009). Enterprise Architecture for Public Administration. Springer.
Weerakkody, V. & Janssen, M. (2012). Enterprise Architecture in the Public Sector: Approaches and Challenges. Government Information Quarterly, 29(4), 481–491.
Hatry, H. P. (2006). Performance Measurement: Getting Results. Urban Institute Press.