چه بر سر جامعه آورده ایم؟

چه بر سر جامعه آورده ایم؟
جامعه شناسی، شناخت علمی است که روابط متقابل و مناسبات انواع زندگی اجتماعی با انواع شناخت ها و دانش ها را در معرض دید قرار می دهد. طرز تفکر، آداب و رفتارها، سنت ها، مراودات و عکس العمل های جامعه امروز ایران در اغلب سطوح اجتماعی خود دچار دگرگونی و تغییرات شده و مفاهیم کلی در مباحثی چون اخلاق، فرهنگ و غیره تغییری جدی کرده است. زمانی که فناوری اینترنت وارد کشور عزیز ما ایران شد، هیچگونه تمهیداتی در خصوص زیرساخت بومی آن که حاکمیت این ابزار مهم و خطرناک از آن خودمان باشد، اتخاذ نشد و عملا در بحث شبکه ملی اطلاعات بسیار ضعیف عمل کرده ایم و این ضعف در حدی است که به جرئت می توان گفت که سطح پیشرفت کار صفر است.
و اما نگاهی کوچک به چند مورد اساسی و خانمان سوز
در حوالی سال ۲٠۱۵ میلادی، نصب و ایجاد حساب کاربری در رسانه اجتماعی اینستاگرام به شدت رواج یافت. این اپلیکیشن با رابط کاربری ساده و ظاهر بصری جذابی که دارد هر کسی را شیفته و مجذوب خود می کند. اگرچه اینستاگرام در نگاه اول ممکن است یک شبکه اجتماعی بی خطر به نظر برسد، اما حضور کودکان و نوجوانان در این شبکه اجتماعی خطرات زیادی به دنبال دارد که متاسفانه هم اکنون به یکی از سرگرمی های جوانان و نوجوانان تبدیل شد. این رسانه اجتماعی خود به تنهایی باعث بروز وسواس فکری، اختلال در یادگیری مهارت های اجتماعی، ازبین رفتن اعتمادبه نفس، ایجاد حساسیت بیش از حد در مورد چهره و اندام خود، تهدیدات سایبری، ازبین رفتن حریم خصوصی، اعتیاد به فضای مجازی، مشاهده محتوای نامناسب و خارج از محدوده سنی، افسردگی، بی تحرکی و بسیاری معضلات دیگر شده است.
ما کاری کردیم که ابزار شبیخون فرهنگی به نام ماهواره به یک نیاز در خانه تبدیل شود. مانند نیاز خانه به لوازمی چون یخچال، اجاق گاز، فرش و غیره. دشمنان، در ستیز نظامی به مرزهای کشور حمله می کنند تا در آن نفوذ کنند، اما در تهاجم فرهنگی مغزها، باورها و فرهنگ های ما را نشانه گرفته اند و مهم ترین تفاوتی که جنگ سخت با جنگ نرم دارد در این است که خروجی جنگ سخت شهید است و در نزد خدا و مردم جامعه ارزش دارد، اما خروجی جنگ نرم، جز فساد و تباهی چیزی نیست. دشمن برای غارت فرهنگ ما، در سایه تلاش های مسئولان فرهنگی، اسلحه ای تحت عنوان ماهواره را وارد جامعه و خانواده های ایرانی نمود. اما محتوای اکثر فیلمهای پخش شده در ماهوارهها با رویکرد کمدی، خشونت، وحشت و پلیسی همراه با بی بندوباری و شکستن حرمت های اجتماعی است که میطلبد دستگاه های فرهنگی و متولیان مربوطه با این پدیده شوم، ضمن آگاه سازی مردم، نسبت به مقابله با آن بپردازند.
در بحث آموزش وپرورش
آموزش وپرورش دو واژه متفاوت هستند. آموزش فرایند تسهیل یادگیری، یا کسب دانش، مهارت، ارزش، اخلاق، اعتقادات و عادت ها است. آموزش غالبا تحت راهنمایی مربیان انجام می شود، اما فراگیران می توانند خود را نیز آموزش دهند و مفهوم پرورش یعنی رشد، پروردن. نهایتا این تربیت است که موجب شناخت استعدادهای درونی افراد در زندگی می شود و سبب شکوفاشدن استعداد شده است. پرورش به همه ابعاد زندگی افراد مانند فرهنگی، هنری، سیاسی، اجتماعی و غیره توجه می کند و موجب آماده سازی افراد در جامعه می شود. اما در زمان حال به نظر می رسد که آموزش وپرورش کشور ما محلی برای آموزش شده است و موضوع پرورش کم کم از درجه ی اهمیت افتاده است.
خانواده به عنوان مهم ترین ساختار اجتماعی، نیاز به آموزش سواد رسانه ای در جهت مقابله با آسیب های احتمالی فضای مجازی دارد. رسانه ها روابط اجتماعی جدیدی با ویژگی های نوین در جامعه حاکم کرده اند و ما چاره ای جز مواجهه با انواع رسانه نداریم و استفاده صحیح و هوشمندانه و برنامه ریزی شده از آن نه تنها مضر نیست؛ بلکه در دنیای امروزی ضروری است. پس بدین ترتیب داشتن آگاهی و اطلاعات لازم در این زمینه، قطعا در بهره مندی از رسانه های اطلاعاتی و ارتباطی می تواند استفاده از رسانه ها را پویاتر و لذت بخش تر کند. در عصر حاضر و دنیای مدرن امروزی، والدین باید سواد رسانه ای خود را افزایش دهند تا بتوانند نسبت به حضور و فعالیت فرزندانشان در فضای مجازی اشرافیت کامل داشته باشند. به طورقطع نمی توان گفت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به طور کامل برای کودکان آسیب زاست. چون این فضا نقاط قوت و مزایایی هم دارد؛ اما والدین باید استفاده از سواد فضای مجازی فرزندانشان را مدیریت کنند. اما تقریبا کمتر والدینی وجود دارند که به این مهم اهمیت داده و برای آن زمان صرف نموده اند. حال که جمع کثیری از والدین ایرانی برای تربیت مناسب فرزندان خود در عصر ارتباطات و اطلاعات، اقدام به آموزش دیدن نکرده اند، خودشان بدتر از فرزندانشان با رسانه ها درگیر هستند. با بررسی مختصر در مورد وقایع رخدادی و مطالعه مطالب عنوان شده به عنوان بخش کوچک اما موثر، رسیدن به این نقطه ای که برخی از جوانان و نوجوانان را مستغرق در فساد ببینیم، جای تعجب ندارد. باید همت کنیم و همه در جایگاه خود تلاش کنیم تا پس از گذر مدتی، جمله افسوس که مرزعه را آب برد، ورد زبانمان نگردد.
پدرام صنعتی (مولف و پژوهشگر حوزه علوم رایانه، فناوری اطلاعات و ارتباطات و سواد رسانه ای)