نظریه فمینیستی فیلم

13 اردیبهشت 1404 - خواندن 3 دقیقه - 25 بازدید

نظریه فمینیستی فیلم

فاطمه رنجبر ، دکترای زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه سمنان. 


نظریه فمینیستی فیلم مجموعه ای از گزاره ها درباره تولیدات فرهنگی، خاصه نهاد سینما است که با ایجاد شناختی نوین از بازنمایی واسازانه فرم های فرهنگی، فیلم را به مثابه مصنوعی فرهنگی-اجتماعی از منظر مقولات سوبژکتیویته جنسیت و مناسبات نگریستن در سینما و روال بازنمایی، همذات پنداری و تماشاگری، مورد خوانش قرار می دهد. این نظریه برای تفسیر جنسیت و بازنمایی آن در گفتمان مردمحور، به تصاویر کلیشه ای از زنان و تنانگی زنانه در سینما توجه کرده و بر آشکارسازی محتوای سکسیستی روایت های سینمایی همت می گمارد تا نشان دهد چگونه آثار سینمایی، زنان را همچون ابژه های جنسی برمی سازند. این حوزه از دانش، محصول موج دوم فمینیسم در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است. جمله معروف سیمون دوبوار[1] «کسی زن به دنیا نمی آید، بلکه زن می شود» ((de Beauvoir, 1984: 285 فمینیست های موج دوم را بر آن داشت که جنسیت را نه به مثابه امری ذاتی یا طبیعی، بلکه به عنوان مسئله ای فرهنگی در نظر گیرند. میشل فوکو[2] در کتاب تاریخ سکسوالیته (1998)، این تفکر رایج را که سکسوالیته مسئله­ای طبیعی و خصوصی است، با این استدلال که جنسیت به شکلی گفتمانی در فرهنگ شکل می­گیرد، رد می­کند. بر این اساس قدرت مسلط، «جنسیت»، «میل جنسی»، «لذات عرفی» و «عادت های جنسی» را تعریف می کند. دراین راستا فوکو مفهوم «تکنولوژی جنس» را وضع می کند تا توضیح دهد، مجموعه ای از تکنیک ها یا روش هایی مقرر، جنس و میل جنسی را به عنوان محصول نهایی خود تولید می کنند.

در خصوص اصطلاح تکنولوژی جنس، ترزا دولارتیس نظریه پرداز فمینیست، لفظ «جنسیت[3]» را جایگزین «جنس[4]» می­نماید؛ زیرا از نظر او این جنسیت است که ناهمگونی بین تجربه زن و مرد از شرایط مادی را آشکار می سازد. در واژگان دولارتیس، «تکنولوژی های جنسیت» گفتمان هایی را تولید می کنند که قدرت تولید و ترویج بازنمایی های جنسیتی را داشته و از سمت افراد پذیرفته و درونی می شود. از نظر دولارتیس بازنمایی جنسیت به وسیله ی تکنولوژی های قدرتمند اجتماعی مانند سینمای بدنه، بی شک نحوه ی درونی شدن و ساخته شدن جنسیت ازسوی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد؛ اما همچنان­که فوکو معتقد است قدرت، مقاومت را در دل خود دارد، دولارتیس نیز توضیح می دهد در کنار تکنولوژی های جنسیت مسلط، نظرات رادیکالی چون فمینیسم و اعمال آوانگاردی چون فیلم های فمینیستی به نوبه خود، در حواشی گفتمان های مسلط، تکنولوژی های جنسیتی محسوب می شوند که اصولا ساخت متفاوتی از جنسیت به دست می دهند و گفتمان مسلط را به چالش می کشند. (چادوری، 1393: 117 124) بررسی این کارکرد دوگانه سینما حول مسائل جنسیت همواره مسئله بوده است.

[1] Simone De Beauvoir

[2] Paul Michel Foucault

[3] Gender

[4] Sex