"روانشناسی سیاه": سایه ای بر علم روانشناسی (برگرفته از صفحه اینستاگرامی دکتر داود قادری )
اصطلاح "روانشناسی سیاه" به پدیده ای نگران کننده اشاره دارد: ظهور و ترویج دیدگاه های غیرعلمی و سطحی در حوزه روانشناسی توسط افرادی که فاقد صلاحیت تخصصی لازم هستند اما به واسطه حمایت های سیستماتیک از سوی منابع قدرت و ثروت، جایگاه و نفوذی غیرمتناسب با دانش و تخصص خود پیدا می کنند. این حمایت ها می توانند شامل پشتیبانی مالی، فراهم کردن فرصت های رسانه ای گسترده و ایجاد شبکه های ارتباطی قوی باشد که به این افراد امکان می دهد تا پیام های خود را به شکلی فراگیر در جامعه منتشر کنند.
روانشناسان سیاه با مجموعه ای از ویژگی های مشخص شناخته می شوند:
- عدم صلاحیت علمی کافی: این افراد اغلب فاقد مدارک تحصیلی معتبر در رشته های مرتبط با روانشناسی (مانند روانشناسی بالینی، عمومی، تربیتی و غیره) از دانشگاه های شناخته شده هستند. ممکن است مدارک غیرمرتبط داشته باشند یا از موسسات آموزشی با اعتبار پایین فارغ التحصیل شده باشند.مثال: فردی با مدرک کارشناسی در رشته مدیریت بازرگانی که خود را "متخصص انگیزشی" می نامد و در سمینارها و برنامه های تلویزیونی به ارائه راهکارهای روانشناختی می پردازد، بدون داشتن دانش تخصصی در زمینه رفتار انسانی و فرآیندهای ذهنی.
- دعوت به مراکز آموزشی و برنامه های تلویزیونی با هدف معتبر نشان دادن آن ها: حامیان این افراد با فراهم کردن فرصت حضور آن ها در رسانه های پرمخاطب و حتی دعوت به سخنرانی در برخی مراکز آموزشی (که ممکن است به دلیل منافع مالی یا ارتباطات خاص باشد)، سعی در ایجاد تصویری معتبر و قابل اعتماد از آن ها در ذهن مخاطبان دارند.مثال: یک شبکه تلویزیونی پربیننده به طور مکرر فردی را به عنوان "کارشناس روابط عاطفی" دعوت می کند که هیچ مدرک معتبری در زمینه روانشناسی یا مشاوره خانواده ندارد و صرفا بر اساس تجربیات شخصی و نظرات عامیانه صحبت می کند.
- استفاده از صحبت های کلیشه ای و هیجان انگیز برای جذب عموم جامعه: روانشناسان سیاه به جای ارائه تحلیل های عمیق و مبتنی بر شواهد، از جملات جذاب، وعده های فوری و راهکارهای ساده انگارانه استفاده می کنند که احساسات مخاطبان را تحریک کرده و آن ها را به دنبال راه حل های سریع و آسان می کشاند.مثال: فردی که با شعارهای انگیزشی اغراق آمیز مانند "در سه روز به تمام آرزوهایت برس!" یا "با این تکنیک های طلایی، هر مشکلی را حل کن!" در شبکه های اجتماعی دنبال کنندگان زیادی جذب می کند، بدون ارائه هیچگونه مبنای علمی برای ادعاهای خود.
- عدم واکنش نهادهای نظارتی به آن ها: سازمان های نظام روانشناسی و مشاوره یا سایر نهادهای مسئول نظارت بر فعالیت های روانشناختی، به دلایل مختلف (از جمله نفوذ حامیان این افراد، ضعف در سازوکارهای نظارتی یا عدم آگاهی کافی از ماهیت فعالیت های آن ها) واکنش موثری به تبلیغات و اظهارات غیرعلمی آن ها نشان نمی دهند.مثال: با وجود شکایت های متعدد از یک "مشاور خانواده" که راهکارهای غیرعلمی و مخرب ارائه می دهد، هیچ اقدام قانونی یا انتظامی از سوی نهادهای مربوطه صورت نمی گیرد و او همچنان به فعالیت خود ادامه می دهد.
- بیان مطالبی که اعتبار علمی ندارد: محتوای ارائه شده توسط روانشناسان سیاه اغلب بر پایه باورهای شخصی، تفسیرهای نادرست از مفاهیم روانشناسی، شبه علم و یا حتی ادعاهای کاملا بی اساس است و با یافته های پژوهشی معتبر در تضاد است.مثال: فردی که ادعا می کند با استفاده از "انرژی های کیهانی" می تواند بیماری های روانی را درمان کند یا مشکلات خانوادگی را حل کند، بدون ارائه هیچگونه شواهد علمی برای اثبات ادعاهای خود.
- دور نگه داشتن جامعه از درک عمیق مسائل روانشناختی و انسانی با ارائه تفکر سطحی و ضعیف توسط آن ها: با ترویج دیدگاه های ساده انگارانه و راهکارهای سطحی، روانشناسان سیاه مانع از آن می شوند که افراد جامعه درک درستی از پیچیدگی های رفتار انسانی، عوامل موثر بر سلامت روان و فرآیندهای تغییر و رشد پیدا کنند. این امر می تواند منجر به انتظارات غیرواقعی، سرخوردگی و عدم مراجعه به متخصصان واقعی در صورت نیاز شود.مثال: فردی که به طور مداوم تاکید می کند که "فقط مثبت فکر کنید تا تمام مشکلاتتان حل شود"، بدون توجه به نقش عوامل اجتماعی، اقتصادی و بیولوژیکی در بروز مشکلات روانی، دیدگاهی سطحی و ناکارآمد از مقابله با چالش های زندگی ارائه می دهد.
در نتیجه، "روانشناسی سیاه" نه تنها به بی اعتباری علم روانشناسی در جامعه دامن می زند، بلکه با ارائه اطلاعات نادرست و گمراه کننده، می تواند آسیب های جدی به سلامت روان افراد و روابط اجتماعی آن ها وارد کند. هوشیاری در برابر این پدیده و تلاش برای کسب اطلاعات از منابع معتبر و متخصصان واقعی، گامی مهم در جهت حفظ سلامت روان و ارتقای آگاهی جامعه است.
