روایتی دیگر از شیر محمد در روزنامه استخر فارس (به مناسبت صدمین سال وقوع ماجرای تاریخی شیر محمد)

4 مهر 1402 - خواندن 5 دقیقه - 2267 بازدید

روایتی دیگر از شیر محمد در روزنامه استخر فارس

(به مناسبت صدمین سال وقوع ماجرای تاریخی شیر محمد)

در دوره قاجار بندر بوشهر یک ترکیب جمعیتی متفاوت را تجربه می کرد. حضور اقوام و ادیان گوناگون، کنسولگری ها و نمایندگی های شرکت های تجاری داخلی و خارجی و سایر اتباع خارجه و نیز افرادی که از سایر طبقات اجتماعی پسکرانه های خلیج فارس، خودشان را به بندر بوشهر می رسانیدند، ناگزیر در فضای شهری به بروز برخی اختلافات و کشمکش های حقوقی دامن می زد. این در حالی بود که تا پیش از تاسیس عدلیه در بندر بوشهر، حکمرانان شخصا به شکایات و مناقشات رسیدگی می کردند. اما پس از انقلاب مشروطه و تاسیس عدالتخانه، عدلیه نیز در بندر بوشهر آغاز به کار کرد.

بهروز وثوقی در نقش شیرمحمد در فیلم تنگسیر (سال 1352)


وقایع و ماجراهای فراوانی در عدلیه بوشهر گزارش شده است که کنسولگری بریتانیا مقیم بوشهر و نیز اسناد کارگزاری بنادر و جزایر خلیج فارس برخی از آن وقایع را بازگو می نمایند. در این میان عجیب ترین واقعه عدلیه، ماجرای زائر محمد ریشهری بود. که بعدها به شیرمحمد شهرت و محبوبیت یافت. حادثه ای که به نوشته روزنامه استخر فارس «مردم بوشهر نظیر آن را ندیده بودند». روزنامه استخر در خردادماه 1302 با عنوان«اتفاق عجیب در بندر بوشهر» گزارش کاملی از این واقعه را منتشر کرد و نوشت:

«در روز 5 شوال زائرمحمد ریشهری خانه از میرزا عبدالکریم بزاز به چهارصد تومان رهن کرده بوده شخص بزار یا برای خوردن مال مردم یا واقعا ورشکست می کند، محمد به عدلیه متظلم می شود. عدلیه به محضر آقا شیخ ابوتراب رجوع می نماید. دو نفر وکیل مدتی برای طرفین مرافعه می کنند. اخیرا محمد از حق خود محروم می شود و خساراتی هم ضمنا متحمل می گردد. این شخص مثل یک آدم دیوانه یا از جان گذشته مصصم به قتل بدهکار و قاضی و هر دو وکیل می شود و در روز مزبور 3 ساعت قبل از ظهر، 

خود را به تفنگ و ده تیر و تبرزین مسلح می نماید.

در دکان نان و مسقطی می گیرد و می خورد و قدری هم همراه برمی دارد و می آید در دکان بدهکار پس از اتمام حجت او را می کشد. از آنجا می آید در خانه شیخ بیچاره او را هم پس از قدری عتاب و خطاب مقتول می کند. مادر و دختر شیخ می خواهند او را بگیرند دختر را با تیر و مادر را با تبرزین مقتول و مجروح می نماید. از آنجا مثل قابض الارواح، رو به خانه دو نفر وکیل روانه می شود. اول کربلایی محمد معروف به گند رجب، دویم آقا علی عبدالنبی که در بستر ناخوشی بوده هر دو را پس از شمردن تقصیر آنها مقتول می سازد. از آنجا یک دو کوچه می پیچد و مفقود می شود و از قرار مسموع گویا برای یک دو نفر دیگر هم خیال داشته ولی آنها را پیدا نمی کند.

پس

 از این واقعه مردم بوشهر که هیچوقت اینگونه اتفاقات را بخاطر ندارند به هیجان آمدند و در امیریه اجماع کردند. در واقعه مدتی قبل که حبیب و منصور نامی، مشهدی عبدالنبی خرازی فروش را به قتل رسانیدند و مجازات نشدند به حکومت ایراد کردند که اگر آن دو نفر معدوم شده بودند امروز این اتفاق نمی افتاد و یمین الممالک حکمران برای اسکات مردم فوری حبیب و منصور را از محبس به اداره قشونی فرستاد که مجازات شوند. ولی پس از مشاوره گویا صلاح را در تعویق می بیند. این مسامحه به شدت هیجان مردم افزوده شد. ریختند به تلگرافخانه متحصن شدند. مراتب را به طهران[تهران] مخابره کردند و از یمین الممالک و اوضاع عدلیه شکایت نمودند». (نقل از روزنامه استخر، سال 6، شماره 11 پنجشنبه 21 شوال 1341 ، 16 جوزا 1302، 6 ژوئن 1923)

بیش از سی سال پس از این رویداد، نخستین بار رسول پرویزی در سال 1336 خورشیدی ( شیر محمد در کتاب شلوارهای وصله دار) و سپس صادق چوبک در سال 1342 خورشیدی (در کتاب تنگسیر) در مجموعه های داستانی خود، این ماجرا را مورد توجه قرار دادند.


رسول پرویزی داستان شیر محمد را نخستین بار در کتاب شلوارهای وصله دار منتشر کرد.(سال1336)

صادق چوبک رمان تنگسیر را بر اساس داستان شیر محمد نوشت.(سال 1342)

پنجاه سال پس از آن واقعه تاریخی نیز امیر نادری در سال 1352 فیلم سینمایی تنگسیر را ساخت و به جاودانگی شیر محمد افزود.