سید محمد مهدی آل طاها
10 یادداشت منتشر شدهچطور ایده استارتاپ خود را اعتبارسنجی کنیم؟
همه می خواهند ایده هایشان با استقبال مخاطبان مواجه شود؛ اما حدود ۴۲٪ از استارتاپ ها به دلیل انتخاب نادرست محصول یا خدمت، شکست می خورند. به این معنا که محصول یا خدمت متناسب با نیاز مشتری تعریف نشده و ارزش اجرایی شدن را ندارد. برای این که مطمئن شوید ایده شما موفق می شود یا خیر، باید آن را اعتبارسنجی کنید. هدف از اعتبارسنجی این است که قبل از ساخت و عرضه محصول یا خدمت، به صورت عملی ایده خود را دنیای واقعی بسنجید.
چرا ایده استارتاپ را باید اعتبارسنجی کنیم؟
اعتبارسنجی ایده در مراحل اولیه برای یک استارتاپ مانند انتخاب بذر مناسب است. در حقیقت اگر بذر متناسب با خاک و محیط انتخاب نشود، نمی توان انتظار رشد و ثمردهی داشت. همینطور ایده های جدید، جزئیات زیادی دارند که اگر برخی از آن ها اشتباه باشد، ممکن است تمام برنامه ریزی های شما از بین برود. با اعتبار سنجی ایده می توانید خطرات را کاهش داده، روند سرعت ارائه خدمات و ایجاد ارزش در بازار را سرعت بخشید و هزینه ها را به حداقل برسانید. یک ایده خوب باید بتواند یک مسئله واقعی را حل کند. برای شروع هوشمندانه کسب وکار باید اعتبارسنجی ایده را در همان مراحل آغازین کار انجام دهید.
روش اعتبار سنجی ایده
روش جاولین (The Javelin Method)
علت اصلی شکست اغلب استارت آپ ها، ساختن محصولی است که مشتری لازم را ندارد.
هدف روش جاولین در درجه اول این است که این پرسش را مطرح کند: مشتری ای که من او را می شناسم و به آسانی به او دسترسی دارم، چه کسی است؟ وقتی شما یک مشتری را می شناسید و به سرعت به او دسترسی دارید، سریع تر خواهید آموخت که تناسب محصول با بازار شما کجا رخ می دهد. مهم ترین اصل در استارتاپ سرعت است.
۵ مرحله اعتبار سنجی ایده
۱. به مشکل بیشتر از راه حل توجه کنید
باید مشکلی که خودتان یا دیگران با آن مواجه هستید را خیلی واضح مشخص کنید. بسیاری از افراد برای پیدا کردن ایده، به روش های غلط روی می آوند و به جای بررسی اولیه مشکل، از ایده شروع می کنند.
۲. بررسی کنید آیا مشکل شما “مشکل عمده” است یا خیر
مشکلی که مشخص کردید باید یکی از ۳ مشکل عمده مشتریان بالقوه شما را حل کند. اگر محصول یا خدمت شما مشکل درجه اول مشتری را حل نکند، شما کیلومترها با فروش محصول یا ارائه خدمت خود فاصله دارید. هیچ وقت برای مشکلی که می گویید “اگر حل شود بهتر است” استارتاپ نسازید. در این مرحله باید یک لیست ۵۰ نفری از افرادی که حدس می زنید این مشکل را دارند تهیه کنید. از هر راهی که امکانش را دارید با آن ها ارتباط بگیرید و سوال های زیر را از آن ها بپرسید:
آیا چنین مشکلی را تا به حال حس کردید؟
این مسئله چقدر برای شما مشکل ساز شده است؟
تا به حال چگونه این مسئله را حل می کردید؟
آیا برای حل این مشکل هزینه ای پرداخت می کنید؟
۳. راه حل را به دقت مشخص کنید
با پاسخ سوال هایی که مرحله قبل به دست آوردید متوجه شدید مشتریان شما چطور مشکل مشخص شده را حل می کنند. اگر آن ها در حال حاضر از محصولی استفاده می کنند، از چه چیز آن بدشان می آید؟ آن محصول چه جنبه هایی را در نظر نگرفته است؟ آن ها برای سهولت و سرعت بیشتر کار خود، به چه چیزی در آن محصول نیاز دارند؟
شما هرگز نباید محصولی تولید کنید که “کاملا مشابه” محصول قبل بوده و هیچ مزیت و برتری خاصی نسبت به آن نداشته باشد. ویژگی های محصول شما باید حداقل ۲۰٪ با محصول رقبا تفاوت داشته و بهتر از آن باشد.
۴. مطمئن شوید مشتری برای راه حل شما هزینه پرداخت می کند
برای این کار می توانید حداقل با ۱۰ نفر از مشتریان احتمالی که قبلا هم ارتباط گرفتید، تماس بگیرید و نظر آن ها را راجع به قیمت گذاری بپرسید. ابتدا با بازنگری مسئله و توضیح راه حل خود شروع کنید. برای توضیح مزیت های محصول خود (یا این که چرا راه حل شما بهتر از هر راه حل دیگری می تواند مشکل را حل کند) زمان بیشتری بگذارید. سپس خیلی واضح بپرسید اگر ما محصولی بسازیم تا مشکل را به روشی که توضیح دادیم حل کند، نظرتان درباره قیمت آن محصول چیست؟
شما باید حداقل ۵ مورد جواب مثبت راجع به قیمت دریافت کرده باشید. البته این جواب مثبت نسبت به هزینه، قطعی نیست؛ اما نقطه شروع خوبی است. همینطور باعث می شود آن قسمت از ایده هایتان که مناسب حال مشتریان نیستند (اگر بیش از یک ایده داشته باشید) را متوقف کنید.
۵. نقشه راه خود را با کمک مشتریان احتمالی مشخص کنید
فرض کنید یک مشکل عمده را که افراد زیادی برای حل آن هزینه می کنند، حل کرده اید. اکنون مخاطبانی دارید که می توانید در هنگام ساخت محصول خود در مورد ویژگی ها، طرح کلی، طراحی و موارد دیگر با آن ها صحبت کنید و طرح های ذهنی خود را با کمک آن ها به اصطلاح چکش کاری کنید. در نهایت نیز برخی از آن ها ممکن است اولین مشتری هایی باشند که برای محصولتان هزینه می کنند.