میلتونیت سازمانی (بیماری خاموش محیط های کاری

26 فروردین 1404 - خواندن 4 دقیقه - 86 بازدید

#مدیریت_تکنولوژی

#رفتار_سازمانی

✍️چکیده

میلتونیت سازمانی: بیماری خاموش محیط های کاری

در بسیاری از سازمان های امروزی، پدیده ای خزنده و نامحسوس در حال شکل گیری است که به تدریج روح و انرژی سازمان را تحلیل می برد. این وضعیت که از آن به عنوان "میلتونیت سازمانی" یاد می شود، نوعی بیماری فرهنگی است که ریشه در ساختارهای خشک، فرآیندهای پیچیده و روابط ناسالم سازمانی دارد. وقتی از این پدیده صحبت می کنیم، در واقع از سازمانی حرف می زنیم که در آن نوآوری خفه شده، انگیزه کارکنان تحلیل رفته و فضایی از بی اعتمادی و ناامیدی حاکم شده است.

تصور کنید سازمانی که در آن برای هر تصمیم کوچکی باید از هفت مدیر مختلف تایید بگیرید. جایی که کارکنان به جای تمرکز بر حل مشکلات و پیشرفت کار، دائما نگران پوشش اشتباهات خود هستند. سازمانی که در آن ۷۴ درصد پیشنهادات و ایده های کارکنان به سادگی نادیده گرفته می شود. این ها همه نشانه های واضحی از ابتلای سازمان به میلتونیت هستند. آمارها نشان می دهد در چنین سازمان هایی، ۵۴ درصد کارکنان احساس می کنند زحماتشان دیده نمی شود و ۶۸ درصد معتقدند نظراتشان برای مدیران بی اهمیت است. نتیجه؟ نرخ ترک خدمتی که دو و نیم برابر متوسط صنعت است و بهره وری که روزبه روز کاهش می یابد.

اما چرا این اتفاق می افتد؟ دلایل متعددی دارد. گاهی مدیران با بهترین نیت ها، با ایجاد ساختارهای پیچیده و فرآیندهای دست وپاگیر، ناخواسته این شرایط را ایجاد می کنند. در برخی موارد، سیستم های ارزیابی ناعادلانه یا توزیع نامتوازن فرصت ها باعث ایجاد حس بی عدالتی می شود. در مواقع دیگر، رفتارهای خود کارکنان مانند شایعه پراکنی یا غیبت های مداوم، به گسترش این مشکل دامن می زند. در هر صورت، نتیجه یکسان است: سازمانی که روزی پرانرژی و پویا بود، به تدریج به محیطی سمی تبدیل می شود که در آن خلاقیت می میرد و استعدادها فرار می کنند.

خبر خوب این است که این بیماری علاج پذیر است. راهکارهایی وجود دارد که می تواند سازمان را از این ورطه نجات دهد. ایجاد سیستم های آزمایش سریع ایده ها می تواند تا ۴۰ درصد زمان رسیدن به بازار برای محصولات جدید را کاهش دهد.

گفتگوهای غیررسمی و صمیمی بین مدیران و کارکنان می تواند ۲۸ درصد از تعارضات بین بخشی را کم کند. برنامه های مربی گری موثر می تواند ماندگاری کارکنان جدید را تا ۴۵ درصد افزایش دهد.

و شفاف سازی فرآیندها می تواند اعتماد کارکنان به مدیریت را تا ۳۵ درصد بهبود بخشد.

نکته کلیدی اینجاست که پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. سازمان هایی که مکانیسم های بازخورد لحظه ای را ایجاد کرده اند، می توانند علائم هشداردهنده را زودتر شناسایی کنند و قبل از اینکه مشکل حاد شود، اقدامات اصلاحی را انجام دهند. این سازمان ها ۵۰ درصد سریع تر از دیگران می توانند مشکلات را تشخیص داده و حل کنند. اما اگر این وضعیت درمان نشود، ممکن است تا ۶۰ درصد از ارزش سازمان را از بین ببرد.

پس چه باید کرد؟ پیشنهاد عملی این است که هر مدیر ماهانه حداقل سه ساعت را به "گشت زنی مدیریتی" اختصاص دهد. یک ساعت گفتگوی رودررو و صمیمی با کارکنان خط مقدم، یک ساعت مشاهده مستقیم فرآیندهای عملیاتی، و یک ساعت تحلیل داده های سلامت سازمانی. این کار ساده می تواند پنجره ای به واقعیت های سازمان باز کند که ممکن است در گزارش های رسمی دیده نشوند.

به یاد داشته باشید که میلتونیت سازمانی در مراحل اولیه به راحتی قابل درمان است، اما اگر به حال خود رها شود، می تواند به مشکلی مزمن تبدیل شود که درمان آن بسیار دشوار خواهد بود.

تفاوت بین سازمان های موفق و ناموفق اغلب در این است که اولی مشکلات را زود تشخیص می دهد و شجاعانه با آنها روبه رو می شود، در حالی که دومی ترجیح می دهد چشم هایش را بر واقعیت ها ببندد. انتخاب با شماست: امروز اقدام کنید یا فردا شاهد فرسایش بیشتر سازمان خود باشید.

#انجمن_مدیران_برتر_ایران

#بنیاد_ملی_نخبگان