بازتاب مقاله تصفیه نژادی علویان سوریه ،هزینه تطهیر سیاسی ابومحمد الجولانی در پایگاه خبری ویرا
مقدمه
بازتاب و انعکاس یادداشت تحلیلی در پایگاه خبری ویرا (دکترسیدمحمدرضا موسوی فرد تصریح دارد) : در دنیای معاصر، به ویژه در خاورمیانه، ما شاهد پدیده ای خطرناک هستیم که به طور خواسته یا ناخواسته، تهدیدی جدی برای دموکراسی جهانی محسوب می شود. این پدیده، نوعی مشروعیت بخشی به گروه های تروریستی و بازتعریف آن ها در قالب "مخالفان سیاسی" است که از آن به عنوان "تطهیر سیاسی تروریسم" یاد می شود. این پژوهش ، به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا در شرایط معاصر می توان میان مخالفان سیاسی و گروه های تروریستی که بعضا به قدرت نیز رسیده اند، مرزبندی روشنی قائل شد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که قدرت های بزرگ و بازیگران منطقه ای، بسته به منافع خود، تعاریف متغیری از تروریسم و مخالفت سیاسی ارائه می دهند. در مدل تحریرالشام سوریه، چرخش سیاست های ایالات متحده نسبت به ابومحمد الجولانی، رهبر این گروه، نمونه ای آشکار از تطهیر سیاسی تروریسم محسوب می شود. نتایج این تحقیق تاکید دارد که برای جلوگیری از چنین پدیده ای در سطح سیستم بین الملل و منطقه، لازم است. تعریف شفاف مفاهیم مانند تروریسم و مخالفت سیاسی همراه با ضمانت های اجرایی بین المللی ارائه شود. حمایت از مخالفان سیاسی مشروع و دارای رویکرد مسالمت آمیز تقویت شود. سازوکارهای همکاری بین المللی صرفا در چارچوب سازمان ملل متحد تنظیم گردد تا از مداخلات سیاسی و برخوردهای دوگانه اجتناب شود.

تفاوت های سیاسی عدم اجماع تعریف تروریسم
تروریسم پدیده ای پیچیده ای است و تعاریف آن در زمینه های مختلف بسیار متفاوت است و ابعاد سیاسی، ایدئولوژیکی و اجتماعی را منعکس می کند. بسیاری از تعاریف تاکید می کنند که تروریسم در درجه اول یک عمل سیاسی است. تروریست ها اغلب به دنبال دستیابی به اهداف سیاسی خاص، مانند خودمختاری، تغییر رژیم، یا اهداف ایدئولوژیک هستند. این دیدگاه بیان می کند که تروریسم صرفا خشونت تصادفی نیست، بلکه یک استراتژی حساب شده با هدف تاثیرگذاری بر نتایج سیاسی است. باید در نظر داشت دانشمندان سراسر جهان در هزارتوی اصطلاحات گرفتار شده اند و نظرات مختلفی را بیان کرده اند. در میان همه آنها، قابل قبول ترین تعریفی است که یونا الکساندر ارائه کرده است. او تروریسم را چنین تعریف می کند: «استفاده از خشونت علیه اهداف غیرنظامی تصادفی به منظور ارعاب یا ایجاد ترس فراگیر عمومی به منظور دستیابی به اهداف سیاسی است». این تعریف دقیق است و اغلب توسط محققان نقل می شود، اما فاقد جنبه مهم تروریسم، یعنی ارتباط بین المللی است. تروریست ها نمی توانند بدون بودجه و امکانات زیربنایی که از ارتباطات بین المللی دریافت می کنند، وحشت ایجاد کنند. تحقیقات در مورد علل تروریسم تمایل دارد بر روندهای گسترده در سطح ملی تمرکز کند بدون اینکه بررسی کند که چگونه چنین عواملی بر افراد و تمایل آنها به خشونت سیاسی تاثیر می گذارد. در همین حال، تئوری های رادیکال سازی بینش مهمی در مورد چگونگی استقبال افراد از تروریسم به دست داده اند، اما این تحول در خلا جدا از عوامل زمینه ای رخ نمی دهد. بنابراین می توان تلاشی برای ایجاد پل ارتباطی کلان خرد برای درک بهتر علل تروریسم است و بر سطوح طرد اجتماعی-سیاسی در یک کشور تمرکز دارد.
ضرورت تفکیک مخالفان سیاسی از معارضین مسلح
با بازگشت به تعاریف که آمده است: مخالفان سیاسی افرادی هستند که به صورت مسالمت آمیز و در چارچوب قانون به بیان دیدگاه ها و انتقادات خود می پردازند. تفکیک آن ها از معارضین مسلح به معنای احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی مانند آزادی بیان، آزادی تجمع و آزادی مشارکت در فرآیندهای سیاسی است. سرکوب مخالفان سیاسی می تواند به نقض حقوق بشر و ایجاد فضای خفقان منجر شود. اما معارضین مسلح گروه هایی هستند که از ابزارهای خشونت آمیز برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند. تفکیک این گروه ها از مخالفان سیاسی به حفظ ثبات سیاسی و اجتماعی کمک می کند. اگر دولت نتواند این تفکیک را به درستی انجام دهد، ممکن است مخالفان سیاسی نیز به سمت خشونت سوق داده شوند و وضعیت امنیتی کشور را به خطر بیندازند.
تفکیک مخالفان سیاسی از معارضین مسلح به مشروعیت نظام سیاسی کمک می کند. تفکیک مخالفان سیاسی از معارضین مسلح زمینه را برای گفت وگو و مصالحه فراهم می کند. دولت می تواند با مخالفان سیاسی وارد مذاکره شود و راه حل های سیاسی برای بحران ها پیدا کند، در حالی که با معارضین مسلح به صورت قاطع برخورد نماید. تفکیک مخالفان سیاسی از معارضین مسلح نه تنها یک ضرورت اخلاقی و حقوقی است، بلکه به ثبات سیاسی، امنیت و مشروعیت نظام سیاسی نیز کمک می کند. این تفکیک نیازمند تدوین قوانین شفاف، ایجاد نهادهای مستقل و تضمین آزادی های اساسی برای همه شهروندان است. نوعا تفکیک مخالفان سیاسی از معارضین مسلح یک موضوع کلیدی در علوم سیاسی، حقوق بین الملل و امنیت ملی است. این تفکیک نه تنها برای حفظ نظم و امنیت داخلی، بلکه برای تضمین حقوق بشر و آزادی های اساسی شهروندان ضروری است. براساس تحقیقاتی که انجام شده استن شان می دهد که حبس سیاسی نتیجه مقاومت در برابر بی عدالتی است. این نشان می دهد که نیاز به تمایز واضح بین مخالفت سیاسی و اقدامات نظامی برای جلوگیری از سرکوب بیشتر و محافظت از کسانی که طرفدار تغییر هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد که مرز میان مخالفان سیاسی و معارضین مسلح در بسیاری از موارد متغیر و قابل تغییر است. تحریرالشام نمونه ای از گروه های مسلح است که با استفاده از استراتژی های تغییر هویت، حکمرانی محلی و تعامل رسانه ای، تلاش کرده از برچسب تروریستی فاصله بگیرد. رسانه ها و سیاست های بین المللی نقشی اساسی در مشروع سازی یا تخریب مشروعیت گروه های مسلح دارند. این پژوهش پیشنهاد می کند که سازمان های بین المللی، استانداردهای روشنی را برای تفکیک مخالفان سیاسی و گروه های مسلح تعیین کنند تا از سوءاستفاده از مفهوم تروریسم جلوگیری شود.

برآیند مقاله حاضر:
در این جستار، با بررسی دقیق مفاهیم مخالفت سیاسی و معارضه مسلحانه، تلاش شد تا مرزهای روشن و مشخصی میان این دو مفهوم ترسیم شود. مخالفان سیاسی، که در چارچوب قانون و با ابزارهای مسالمت آمیز به بیان اعتراضات خود می پردازند، بخشی ضروری از هر جامعه دموکراتیک و پویا هستند. مخالفان سیاسی افرادی هستند که در چارچوب قوانین و هنجارهای پذیرفته شده جامعه، به بیان دیدگاه ها، انتقادات و اعتراضات خود می پردازند. این گروه ها از ابزارهای مسالمت آمیز مانند فعالیت های رسانه ای، تشکیل احزاب، مشارکت در انتخابات، برگزاری تجمعات و استفاده از فضای مجازی برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند. مخالفت سیاسی، به ویژه در جوامع دموکراتیک، نه تنها مجاز است، بلکه به عنوان بخشی ضروری از فرآیند توسعه سیاسی و اجتماعی تلقی می شود.
این در حالی است که معارضین مسلح، با توسل به خشونت و اقدامات تروریستی، نه تنها نظم عمومی را مختل می کنند، بلکه امنیت و حقوق اساسی شهروندان را نیز به خطر می اندازند. تطهیر سیاسی تروریسم، به ویژه از سوی برخی جریان های فکری یا سیاسی، نه تنها مشروعیتی کاذب به اقدامات خشونت آمیز می بخشد، بلکه باعث تضعیف مبارزات قانونی و مشروع مخالفان سیاسی می شود. در قالب این جستار پژوهشی به نوعی بازهم تاکید می نماید که هرگونه تلاش برای توجیه یا تطهیر تروریسم تحت هر عنوانی، غیرقابل قبول است و باید به طور قاطعانه با آن برخورد شود. ضرورت دارد که جامعه بین المللی و نهادهای داخلی با ایجاد سازوکارهای شفاف و عادلانه، به طور دقیق میان مخالفان سیاسی و معارضین مسلح تمایز قائل شوند. این تمایز نه تنها از حقوق شهروندان برای بیان آزادانه عقایدشان حمایت می کند، بلکه مانع از سوءاستفاده گروه های تروریستی از فضای سیاسی برای پیشبرد اهداف خشونت بارشان می شود. تنها از این طریق می توان به حفظ امنیت و ثبات جامعه کمک کرد و از ارزش های دموکراتیک دفاع نمود. یکی از چالش های اصلی در این زمینه، تلاش برخی گروه ها یا جریان های سیاسی برای تطهیر اقدامات تروریستی و معرفی آ نها به عنوان مبارزات مشروع سیاسی است. این تطهیر سیاسی تروریسم، اغلب با استفاده از شعارها و گفتمان های احساس برانگیز انجام می شود و می تواند باعث سردرگمی افکار عمومی و حتی نهادهای بین المللی شود. برای مثال، برخی گروه های تروریستی خود را به عنوان «مبارزان آزادی» یا «مدافعان حقوق بشر» معرفی می کنند، در حالی که اقدامات آنها کاملا در تضاد با این ارزش ها است. از سوی دیگر، برخی حکومت ها نیز ممکن است با سوءاستفاده از مفهوم تروریسم، مخالفان سیاسی مسالمت جو را به ناحق در زمره معارضین مسلح قرار دهند و به سرکوب آنها بپردازند. این اقدامات نه تنها حقوق بشر را نقض می کند، بلکه باعث تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای حاکمیتی می شود. نمونه بارز آنرا همانطوریکه در وقایع اخیر مشاهده کردیم و در تعارضات آشکار دولت آمریکا بدان استتناد کردیم در خصوص محمدالجولانی و تحریرالشام در سوریه کاملا در یافتیم.
به صورت کلی می توان گفت تحقیق حاضر به بررسی امکان سنجی مرزبندی مشخص میان مخالفان سیاسی و معارضین مسلح، با تاکید بر نفی تطهیر سیاسی تروریسم در مدل تحریرالشام سوریه پرداخته است. در این راستا، تحلیل های نظری و تجربی متعددی در خصوص رابطه پیچیده میان تروریسم، معارضین مسلح و تروریسم سیاسی در منطقه سوریه صورت گرفت. نتایج این پژوهش، با توجه به ارزیابی ها و مقایسه ها، به چند نکته اساسی در خصوص وضعیت تحریرالشام در سوریه اشاره دارد. اولین نتیجه مهم این تحقیق نشان داد که مرزبندی بین مخالفان سیاسی و معارضین مسلح در برخی موارد در شرایط خاص به شدت مبهم و پیچیده است. از آنجا که تحریرالشام، به عنوان یکی از گروه های برجسته مسلح در سوریه، نه تنها از ملاحظات سیاسی بلکه از نگرش های ایدئولوژیک و امنیتی نیز برخوردار است، این موضوع مرزبندی ها را بسیار دشوار کرده است. در واقع، بسیاری از گروه های مخالف سیاسی که در ابتدا خود را از خشونت و اقدامات مسلحانه برکنار می دانستند، به مرور به سمت استفاده از زور و اقدامات شبه نظامی گرایش پیدا کردند. دومین یافته این بود که در مدل تحریرالشام، چالش هایی برای تطهیر سیاسی تروریسم وجود دارد. گروه های مسلح و به خصوص تحریرالشام، به رغم تلاش هایی برای ایجاد مشروعیت در افکار عمومی، نتوانسته اند از اتهامات تروریستی رهایی یابند. از این رو، مفهوم "تطهیر سیاسی تروریسم" برای این گروه ها از لحاظ عملی به دشواری پیاده سازی شده است. این امر نشان دهنده پیچیدگی های سیاسی و ایدئولوژیکی است که گروه های مسلح به ویژه در سوریه با آن مواجه هستند.(جهت دسترسی به پایگاه ویرا کلیک فرمایید).
مقاله مرجع :https://ijas.shirazu.ac.ir/article_7929.html